top
کودکان و مراسم عزاداری اهل بیت علیهم السلام

کودکان و مراسم عزاداری اهل بیت علیهم السلام

کارگروه تربیت اسلامی پرتال جامع و تخصصی کودک: عشق به سید الشهدا (س) و اهل بیت جزء آن سرمایه هایی است که خداوند در وجود هر انسانی که جهت خود را به سمت خداوند تعیین کرده قرار داده است و شاهراه نجات او است .

کودکان و مراسم عزاداری اهل بیت علیهم السلام

ما چند پیشنهاد برای همه ی مادرانی که فرزندانی دارند که هنوز به سن عقل و آگاهی نرسیده اند و تحمل جلسات روضه خوانی و عزاداری طولانی ممکن است برای آنها خسته کننده باشد داریم.

پیشنهاد اول:

اول اینکه در این ایام حداقل تا سن هفت سالگی ، سن مدرسه ی فرزند خود یعنی تا پایان سن سیادت او برنامه ی شرکت در مراسم مذهبی ، خصوصاً عزاداری را مطابق با اندازه ی تحمل و ظرفیت فرزند خود پیش بینی کنید . یعنی اگر فرزند شما بعد از حدود بیست دقیقه شروع به ابراز خستگی ، سروصدا ، بازیگوشی و ایجاد مشکل می کند، شما برای خود تعریف کنید من در این مراسم فقط برای بیست دقیقه حضور پیدا می کنم هرچند که گاهی حدود یک ساعت در رفت و آمد باشم . یک زمان طلایی بیست دقیقه به اندازه ی ظرفیت این بچه در نظر بگیرید همانطور که در سایر مراسم نیز که مادر شرکت می کند باید مناسب با فرزند خود زمان را تنظیم کند .

ما به طور ویژه باید رعایت حال دو گروه را بکنیم : یکی افرادی که کهنسال هستند و یکی کودکان. ظرفیت آنها با ظرفیت ما خیلی متفاوت است ، زود خسته می شوند ، تشنه و گرسنه می شوند ، نیازهای عادی برای آنها پیش می آید. به خصوص بچه هایی که امکان دارد هنوز با سخنرانی و مجالس عزاداری ارتباط برقرار نکرده باشند، پس زمان را کوتاه کنیم . این اولین کاربرد است یعنی مطابق با نیاز بچه باشید .

پیشنهاد دوم:

دوم زمان هایی که مناسبت های ویژه است یا مراسم خاصی است که دل من نمی خواهد کوتاه در آن جا حضور داشته باشم بلکه می خواهم واقعاً سه ساعت در این مراسم باشم ، مثلاً ایام ویژه ای مانند تاسوعا و عاشورا است یا مجلس خاصی است که با کلی سختی توانسته ایم در آن جا شرکت کنیم.

بهترین راه این است که در این موقعیت ها بین افراد فامیل ، خانواده یا همسایه یعنی آنهایی که بیشتر باهم ارتباط نزدیکی دارند و گاهی مجاورت های مکانی کار را آسان می کند. مثلاً چند همسایه ای که در کنار هم هستند و فرزندان کوچک دارند بصورت نوبتی بین خود برنامه ریزی کنند . هر دفعه یکی از این افراد مسئولیت سایر بچه ها را به همراه فرزند خود به عهده بگیرد و مابقی مادرها این امکان را داشته باشند که در مجالس شرکت کنند و این مسئله به صورت چرخشی جابجا شود. دفعه ی اول این همسایه ، دفعه ی دوم همسایه ی دیگر ، آنها که بچه هایی در یک سن دارند و می توانند بجای مادر از بچه های دیگر مراقبت کنند .

البته در آن ساعت نیز بچه ها را با فرهنگ اهل بیت آشنا کنند یعنی نه اینکه فقط بچه ها بازی کنند ، بخوابند یا تلویزیون نگاه کنند. بلکه در آن ساعت نیز فرهنگ عاشورا را متناسب با توانایی بچه ها به آنها آموزش دهند .

پیشنهاد سوم:

حالت سوم اینکه ما مجلس عزاداری و روضه خوانی خانوادگی داشته باشیم . یعنی مادر و بچه ها با هم مراسم روضه خوانی داشته باشند ، تلویزیون و رادیورا خاموش کنیم و جلسه ی روضه را گاهی اوقات در خانه برگزار کنیم . مادر کتابی را متناسب با فهم و درک بچه ها ( چه کودک و چه نوجوان ) تهیه کند و برای آنها از روی آن کتاب بخواند . گاهی اوقات اجازه دهد که بچه ها نیز بخوانند و درحقیقت اینگونه بچه ها فرصت پیدا کنند که روی مراسم عاشورا فکر کنند . هم اندیشه کنند ، هم یاد بگیرند و هم با آن انس بگیرند .

یک خاطره ی زیبا:

اجازه بدهید همینجا از یکی از مادران خوب کشورمان یاد کنم که ایشان حدود هشتاد سال سن دارند . می فرمودند که در دوره ی طاغوت که بی بند و باری های فراوانی در سطح شهر بود صاحب سه فرزند کوچک بودم ، همسرم که مانند من خیلی مقید بود می گفت که من راضی نیستم تو از خانه بیرون بروی و هرکاری داری من انجام می دهم .

موقعی که ایام عزاداری حضرت امام حسین (ع) می شد من می گفتم که دلم می خواهد بچه ها را بردارم و باهم به جلسه ی روضه برویم، او می گفت نه ، چون من این امکان را ندارم که شما را ببرم و مطمئن باشم و اینکه شرایط جامعه این گونه نیست که شما به عنوان یک زن جوان در مکان های عمومی حضور داشته باشید پس در خانه بمانید . تلویزیون و رادیو نیز در آن زمان مراسم عزاداری پخش نمی کرد. من فکر کردم که چه کار کنم در مراسم عزاداری امام حسین (ع) و ایام محرم که نمی توانم بنشینم و کارهای عادی را انجام دهم .

همینطور که در غم عزیزترین افراد ما خود را مصیبت زده می دانیم و مصیبت سیدالشهدا (س) بزرگترین مصیبت عالم است و باید همگی در آن شریک باشیم .

ایشان گفتند من رفتم مقتل گرفتم بعد بچه های کوچک خود را در یک ساعت خاص صدا می کردم و همگی می نشستیم و من از روی آن مقتل به زبان بچه گانه برای آنها می خواندم .

الان فرزندان من همگی بزرگ شده اند ، دکتر و مهندس هستند و مسئولیت های مختلف در کشور دارند اما گاهی اوقات زنگ می زنند و می گویند دل ما برای آن روزهایی که ما را می نشاندی و برای ما روضه خوانی می کردی تنگ شده است . 

یکی از خطاهای استراتژیک عزاداری های ما

حالا چرا این تأکید را می کنم ؟ بخاطر اینکه وقتی مادر یا پدر در خانواده جلسه و هیئت حسینی برگزار می کنند همه ی اعضاء خانواده با هم تجربه ی مشترک و هماهنگی پیدا می کنند . ما اینجا اولویت را به بچه ها داده ایم درصورتی که وقتی به مراسم عزاداری می رویم اولویت را به بزرگترها داده ایم این یکی از آن خطاهای استراتژیک در مراسم عزاداری های ما است . 

یک پیشنهاد خلاقانه:

من از همه ی خوبانی که دست اندرکار جلسات عزاداری اباعبداله الحسین هستند  ابتدا خاک پای آنها را سرمه ی چشم های خود می کنم و از خداوند می خواهم بهترین خیرات را نصیب آنها بکند که کرده است . یک تقاضای کوچک می کنم که بیایید یک نهضت بزرگ را در کشور خود پایه گذاری کنیم یعنی هیئت های کودکانه برای کودکان برگزار کنیم .

مبلغ های خانم و آقایی که به زبان بچه ها و با همان شیوه های بازی و خواندن قصه از ماجراهای عاشورا برای آنها تعریف می کنند . در همان ساعتی برگزار کنند که پدر و مادر می خواهند در مراسم عزاداری که حدود سی یا چهل دقیقه است شرکت کنند و بچه پنج دقیقه ی آن را تحمل می کند و بعد از آن نمی تواند ارتباط بگیرد

همانطور که ظرف غذای کودک با ظرف غذای پدر متفاوت است باید به اندازه ی گنجایش وجود او باشد . هیئت های کودکانه امام حسین (ع) باید رایج شود و بچه های پیش دبستان باید هیئت مخصوص داشته باشند . بچه های دبستانی باید هیئت داشته باشند .

من از دوستان خوب خود در آموزش و پرورش خواهش می کنم در دبستان ها نیز در این زمینه فعالیت کنند . در راهنمایی و دبیرستان ها فعالیت هایی می شود ولی در دبستان ها شاید ما خیلی این مسئله را جدی نگیریم

. یک سخنران دعوت می کنیم که برای بچه ها سخنرانی کند که احیاناً شاید خیلی به زبان بچه ها هم نباشد . مثلاً در مدرسه ی پسرانه ما باید هیئت علی اصغر(ع) داشته باشیم ، در دبستان دختران هیئت حضرت رقیه(س) داشته باشیم . در مدرسه ی راهنمایی هیئت حضرت قاسم(ع) را داشته باشیم و در دبیرستان هیئت حضرت علی اکبر(ع) را داشته باشیم . برای دختر ها هیئت حضرت سکینه(س) ، ام کلثوم(س) ، حضرت زینب(س) داشته باشیم . یعنی یک همزاد پنداری و همانندی داشته باشیم . بچه ها عضو این هیئت ها باشند ، همانطورکه عضو انجمن اسلام ، عضو بسیج و عضو کانون های ادبی می شوند در این هیئت خود بچه ها این فعالیت ها را انجام دهند .

پسر بچه ها معمولاً خیلی راحت می توانند در کوچه و خیابان این کارها را بکنند اما دختر بچه ها نه . بنابراین ما باید برای آنها این امکان را فراهم کنیم . در خانه حتی مادر، خاله ،عمه و مادربزرگ این امکان را فراهم کنند که مثلاً بچه ها بتوانند سه یا پنج روز در خانه م هیئت داشته باشند . بچه های مدرسه و دوستان خود را دعوت کنند همینطور معلم دینی یا کسی که از آشنایان بتواند ارتباط خوبی را با آنها برقرار کند و از عاشورا برای آنها بگوید. یا اینکه اگر شما در عاشورا بودید چکاری می توانستید بکنید ؟ اینکه اگر عاشورا تکرار شود که تکرار خواهد شد شما نقش خود را پیدا کنید و عاشورا برای این است که هرکسی نقش عاشورایی خود را پیدا کند . این آن جایگاهی است که ما خیلی جدی به آن احتیاج داریم که این امکان هم فراهم شود که بچه های کوچک ما هم متناسب با فهم و احساس خود وقدرت دریافت و معرفت خود عشق و محبت به اهل بیت را در وجود خود شعله ور کنند .



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات