1 - باور ناتوان بودن :
در این حالت فرد خود را شخصی ناتوان می داند که از انجام امور شخصی خویش و به طور کلی زندگی به تنهایی ناتوان است . این باور در خانواده شکل می گیرد و والدین ناکارآمد برای اعمال کنترل خود بر فرزندانشان چنین باوری را در ذهن آنان ایجاد و تقویت می کنند .
2 - میل به حمایت و ترس از طرد شدن :
ذهنیت و باور ناتوان بود سبب می شود فرد همواره احساس نیاز به حمایت دیگران نموده و همواره نگران باشد که همایت مورد نظر خود را از دست بدهد . خانواده ناکارآمد یا از طریق حمایت و مراقبت افراطی و یا به واسطه غفلت و نادیده انگاشتن فرزندان خود ، میل به حمایت و ترس از طرد شدن را دامن می زند .
3 - رفتار دیگران محور :
باور ناتوانی و میل افراطی به دریافت حمایت ، ترس از طردشدگی را اجاد می کند این میل و ترس رفتاری را باعث می شود که متمرکز بر دیگران است . فرد برای یافتن حمایت از سوی دیگران تمام انرژی خود را صرف دیگران نموده و به دنبال آن است که دیگران را راضی نگهدارد و به هر قیمتی شده از طرد شدگی رهایی یابد
4 - فاصله گرفتن از خود :
به مرور رفتار دیگران محور ، سبب می شود فرد از خود فاصله بگیرد و عملا با آنچه می خواهد و احساس می کند ، غریبه شود . علت این است که او بیش از خود به دیگران ، نیازها و خواسته ها و احساسات آنان توجه دارد