تربیت در اصطلاح بهمعنای فراهم آوردن زمینههای لازم برای شکوفاسازی، پرورش و به فعلیت رساندن تواناییهای بالقوهی فرد در ابعاد مختلف است.
روزی حلال و تربیت
در آیین مقدس اسلام، برخلاف بسیاری از آیینهای دیگر، بدن آدمی تحقیر نمیشود؛ زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح اوست. تحقیر بدن در حقیقت تحقیر شخصیت آدمی است و کسی که مرتکب این عمل شود، مستوجب کیفر و قصاص است
عبدالله بنعمر از پیامبر(ص) نقل میکند: بدن تو بر تو حقی دارد و حق آن این است که آن را سالم، نیرومند و مقاوم در برابر شدائد و سختیها و در کمال نشاط نگهداری . بدن وسیلهای برای بهجا آوردن فرایض دینی و عبادت است. در واقع، نماز، روزه، جهاد و انواع خدمتها به خلق خدا با توانایی بدن و سلامت آن میسر میشود. در بینش اسلامی، میان بدن و روح، تأثیر و ارتباط متقابل و انفکاکناپذیر وجود دارد. سلامت یا ضعف و بیماری بدن در نشاط و فعالیت یا افسردگی و ناتوانی روح اثر مستقیم دارد. خوردن غذا یکی از اصلیترین نیازهای بدن است که تأمینکنندهی نیروی حیاتبخش آن است. نزدیکترین اشیای خارجی به انسان، غذای اوست که با یک دگرگونی جزء بافت وجود او میشود؛ و اگر به او نرسد، بهزودی راه فنا را پیش میگیرد خداوند در قرآن کریم خوردن غذا را بهعنوان وجه ممیز انسان و فرشتگان معرفی کرده و میفرماید: «و باز کافران گفتند: چرا این رسول (اگر بهراستی پیغمبر خداست) غذا تناول میکند و در کوچه و بازار راه میرود و...»(فرقان/ 7). معمولاً قرآن در کنار خوردن غذا شروطی را بیان کرده، مثلاً میفرماید: «ای مردم! از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه را تناول کنید و... (بقره/ 168)؛ «از آنچه خدا روزی شما ساخته بخورید و بیاشامید و در زمین به فساد و فتنهانگیزی نپردازید»(بقره/ 60) و یا «از نعمتهای خدا بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید»(اعراف/ 31).
در کنار این شرطها، آنچه که در مورد خود غذا در قرآن بر آن تأکید شده است دو مسئله است: حلال و طیب بودن. «حلال» چیزی است که ممنوعیتی نداشته باشد و «طیب» به چیز پاکی گفته میشود که موافق طبع سالم انسانی باشد در قرآن کریم لفظ حلال و طیب چهار مرتبه در مورد غذاخوردن وارد شده است. مانند آیهی ذیل که میفرماید: «پس اکنون از هرچه غنیمت بیابید بخورید، حلال و گوارای شما باد و...»(انفال/ 69).
پس از اینکه خداوند تناول کردن را مباح گردانید به بیان اینکه خوردنی چه وصفی باید داشته باشد، پرداخت. چون در میان خوردنیها، حلال و حرام هر دو وجود دارد و حرام موجب هلاکت و حلال باعث نیرومندی بر انجام عبادت است. بههمین علت، پیامبر اکرم(ص) یکی از حقوق فرزند را غذا و روزی حلال بیان کرده و میفرماید: «بر پدر لازم است به فرزندش جز روزی پاک و حلال ندهد».
قران کریم در داستان حضرت موسی(ع) بیان میکند هنگامی که وی در دربار فرعون بود، هر زن شیردهی را که آوردند، موسی(ع) از شیر او نخورد تا هنگامی که در آغوش مادرش قرار گرفت و از شیر او نوشید و ما شیر هر دایهای را بر او حرام کردیم (تا تنها به آغوش مادرش بازگردد)(قصص/ 12). صاحب مجمعالبیان در اینباره میگوید: «فرعون به مادر حضرت موسی(ع) گفت: چرا این طفل، فقط سینهی تو را گرفت؟ او جواب داد: بهخاطر اینکه من زنی خوشبو بوده، دارای شیری پاک هستم. هر بچهای بیاورند، شیر مرا میخورد»
شیر پاک، غذایی است که با روح پاک بچه هماهنگی و سنخیّت دارد و برای اینکه پاکی و زیبایی روح فرزند از بین نرود، تهیهی غذای حلال بهعنوان وظیفهی والدین بیان شده است.انجام فرامین الهی و توجه به حقوقی که فرزند بهعهدهی انسان دارد، بدون تردید، عبادتی بزرگ است که ثمرهی آن در دنیا و آخرت نصیب خود انسان میشود.
داستانهای واقعی زیادی در زمینهی اثرهای روزی حلال در حالتها و رفتار انسان از زبان بزرگان دین نقل شده است که نکتههای بسیار ارزشمندی را بهخصوص برای والدین که نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند، بیان میکندشیخ بهایی در رابطه با غذای حلال میگوید: «اگر گردهای نان حلالی بهدستم آید، آن را خشک میکنم، سپس میکوبم و بهصورت گرد نرمی در میآورم. آنگاه آن را در جایی حفظ میکنم تا اگر مریضی که مرضش صعبالعلاج است به من مراجعه کند، ذرهای از آن حلال خالص را به او بدهم تا از بیماری با خوردن آن غذایی حلال برخیزد»