گاهی دیگران (اولیای خانه، مدرسه، رسانه ها و ...) سبب اضطراب کودک می شوند و گاهی عامل اضطراب، خود کودک است.
1- بی برنامگی : در روز جمعه یا یک روز تعطیل، کودک از صبح بازی کرده؛ تلویزیون دیده و به دیگر فعالیت های جنبی پرداخته و اکنون که روز به پایان رسیده است، تکالیف مدرسه مانده؛ برای امتحان روز بعد مطالعه نکرده؛ به نظافت شخصی (استحمام، ناخن گرفتن، کوتاه کردن مو و ...) نرسیده و وظایفی را که در منزل به عهده دارد (خرید نان، سبزی و ...) انجام نداده است؛ بدین سبب دچار اضطراب می شود؛ زیرا باید در خانه و مدرسه پاسخگو باشد.
برای پیشگیری از چنین حالتی، والدین باید در فرصت های مناسب، با بیانی نرم و حساب شده، برنامه های او را به وی گوشزد کنند و اگر کودک با این موقعیت مواجه شد، در انجام کارهای عقب مانده به او کمک کنند تا این اضطراب از بین برود.
پیشنهاد می شود با کمک خود کودک، تمام کارهایی را که باید انجام شود، براساس اولویت فهرست کنید و کارهایی را که اگر آن روز انجام نشوند، اشکال چندانی ایجاد نمی کنند، در پایان فهرست قرار دهید و از فرزند خود بخواهید، از ساده ترین کارها آغاز کند. طبیعی است که با انجام یک کار، روحیه می گیرد؛ سر درگمی اش کمتر می شود و با انجام هر کار، از اضطراب او کاسته خواهد شد.
2- مسوولیت پذیری : گاهی کودک پذیرفتن مسوولیت، زمینة اضطراب خود را فراهم میسازد. نگرانی او بدین جهت است که نمی داند موفق خواهد شد یا نه. در چنین حالتی، اولیای خانه و مدرسه می توانند با برخورد سنجیده، در تخفیف اضطراب او موثر باشند؛ بدین گون که برایش تبیین کنند مسؤولیتش تمرینی است و انتظار توفیق کامل او را ندارند.
والدین می توانند با نقل خاطره های دوران کودکی خود و عدم کامیابی در مسؤولیت ها یا توفیق تدریجی آنان، در کاهش اضطراب کودک موثر باشند. گفتن جمله هایی از قبیل این که «مطمئن هستم در کارت موفق خواهی شد»، اضطراب آور است.