top
تفسیر موضوعی قرآن کریم

تفسیر موضوعی قرآن کریم

تفسیر موضوعی قرآن کریم

 

 

 

سوره ناس

محتوا و فضیلت سوره:

انسان همیشه در معرض وسوسه‏هاى شیطانى است، و شیاطین جن و انس کوشش دارند در قلب و روح او نفوذ کنند، هر قدر مقام انسان در علم بالاتر رود و موقعیت او در اجتماع بیشتر گردد، وسوسه‏هاى شیاطین شدیدتر مى‏شود، تا او را از راه حق منحرف سازند و با فساد عالمى عالمى را بر باد دهند.

این سوره به پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله به عنوان یک سرمشق و پیشوا و رهبر دستور مى‏دهد که از شر همه وسوسه‏گران به خدا پناه برد.

محتواى این سوره از جهتى شبیه سوره «فلق» است، هر دو ناظر به پناه بردن به خداوند بزرگ از شرور و آفات مى‏باشد، با این تفاوت که در سوره فلق انواع مختلف شرور مطرح شده، ولى در این سوره فقط روى شرّ وسوسه‏گران ناپیدا (وسواس خنّاس) تکیه شده است.

در فضیلت تلاوت این سوره روایات متعددى وارد شده از جمله این که در حدیثى مى‏خوانیم که: «پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله شدیدا بیمار شد، جبرئیل و میکائیل (دو فرشته بزرگ خدا) نزد او آمدند، جبرئیل نزد سر پیامبر نشست و میکائیل نزد پاى او، جبرئیل سوره «فلق» را تلاوت کرد، و پیغمبر را با آن در پناه خدا قرار داد، و میکائیل سوره «قل اعوذ برب الناس» را.»

                       

برگزیده تفسیر نمونه، ج‏5، ص: 628

 

 

 

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

 

 

 (آیه 1)- پناه می‏برم به پروردگار مردم! در این سوره که آخرین سوره قرآن مجید است روى سخن را به شخص پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به عنوان سرمشق و مقتدا و پیشواى مردم کرده، مى‏فرماید: «بگو: پناه مى‏برم به پروردگار مردم» (قل اعوذ برب الناس).

 (آیه 2)- «به مالک و حاکم مردم» (ملک الناس).

 

(آیه 3)- «به (خدا و) معبود مردم» (اله الناس).

قابل توجه این که در اینجا روى سه وصف از اوصاف بزرگ خداوند (ربوبیت و مالکیت و الوهیت) تکیه شده است که همه آنها ارتباط مستقیمى به تربیت انسان، و نجات او از چنگال وسوسه گران دارد.

البته منظور از پناه بردن به خدا این نیست که انسان تنها با زبان این جمله را بگوید، بلکه باید با فکر و عقیده و عمل نیز خود را در پناه خدا قرار دهد، از راههاى شیطانى، برنامه‏هاى شیطانى، افکار و تبلیغات شیطانى، مجالس و محافل شیطانى، خود را کنار کشد، و در مسیر افکار و تبلیغات رحمانى جاى دهد، و گر نه انسانى که عملا خود را در معرض طوفان آن وسوسه‏ها قرار داده، تنها با خواندن این سوره و گفتن این الفاظ به جائى نمى‏رسد.

با گفتن «برب الناس» اعتراف به ربوبیت پروردگار مى‏کند، و خود را تحت تربیت او قرار مى‏دهد.

با گفتن «ملک الناس» خود را ملک او مى‏داند، و بنده سر بر فرمانش مى‏شود.

و با گفتن «اله الناس» در طریق عبودیت او گام مى‏نهد، و از عبادت غیر او پرهیز مى‏کند، بدون شک کسى که به این صفات سه گانه مؤمن باشد، و خود را با هر سه هماهنگ سازد از شر وسوسه‏ گران در امان خواهد بود.               

برگزیده تفسیر نمونه، ج‏5، ص: 629

 

 

در حقیقت این اوصاف سه گانه سه درس مهم تربیتى و سه وسیله نجات از شر وسوسه گران است و انسان را در مقابل آنها بیمه مى‏کند.

 (آیه 4)- لذا در این آیه میافزاید: «از شرّ وسوسه‏گر پنهانکار» (من شر الوسواس الخناس).

 

(آیه 5)- «که درون سینه انسانها وسوسه می‏کند» (الذى یوسوس فى صدور الناس).

 

(آیه 6)- «خواه از جن باشد یا از انسان» (من الجنة و الناس).

 «خنّاس» صیغه مبالغه از ماده «خنوس» به معنى جمع شدن و عقب رفتن است، این به خاطر آن است که شیاطین هنگامى که نام خدا برده مى‏شود عقب نشینى مى‏کنند، و از آنجا که این امر غالبا با پنهان شدن توأم است این واژه به معنى «اختفا» نیز آمده است.

بنابر این مفهوم آیات چنین است: «بگو: من از شر وسوسه‏گر شیطان صفتى که از نام خدا مى‏گریزد و پنهان مى‏گردد به خدا پناه مى‏برم».

کار شیطان تزیین است و مخفى کردن باطل در لعابى از حق، و دروغ در پوسته‏اى از راست، و گناه در لباس عبادت، و گمراهى در پوشش هدایت.

خلاصه هم خودشان مخفى هستند، و هم برنامه‏هایشان پنهان است، و این هشدارى است به همه رهروان راه حق که منتظر نباشند شیاطین را در چهره و قیافه اصلى ببینند، آنها وسواس خناسند، و کارشان حقه و دروغ و نیرنگ و ریاکارى و ظاهر سازى و مخفى کردن حق.

جمله «من الجنة و الناس» هشدار مى‏دهد که «وسواسان خناس» تنها در میان یک گروه و یک جماعت، و در یک قشر و یک لباس نیستند، در میان جن و انس پراکنده‏اند و در هر لباس و هر جماعتى یافت مى‏شوند، باید مراقب همه آنها بود و باید از شر همه آنها به خدا پناه برد.

دوستان ناباب، همنشینهاى منحرف، پیشوایان گمراه ظالم، کارگزاران جباران و طاغوتیان، نویسندگان و گویندگان فاسد، مکتبهاى الحادى و التقاطى                       

برگزیده تفسیر نمونه، ج‏5، ص: 630

 

 

ظاهر فریب، وسائل ارتباط جمعى وسوسه‏گر، همه اینها و غیر اینها در مفهوم گسترده «وسواس خناس» واردند که انسان باید از شرّ آنها به خدا پناه برد.

در حدیث پر معنى و تکان دهنده‏اى از امام صادق علیه السّلام مى‏خوانیم: «هنگامى که آیه و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم کسانى که وقتى کار بدى انجام دهند یا به خویشتن ستم کنند خدا را یاد مى‏آورند و براى گناهانشان استغفار مى‏کنند» «1» نازل شد، ابلیس بالاى کوهى در مکّه رفت، و با صداى بلند فریاد کشید، و سران لشکرش را جمع کرد.

گفتند: اى آقاى ما! چه شده است که ما را فرا خواندى؟

گفت: این آیه نازل شده (آیه‏اى که پشت مرا مى‏لرزاند و مایه نجات بشر است) چه کسى مى‏تواند با آن مقابله کند؟

یکى از شیاطین بزرگ گفت: من مى‏توانم، نقشه‏ام چنین است و چنان! ابلیس طرح او را نپسندید! دیگرى برخاست و طرح خود را ارائه داد باز هم مقبول نیفتاد! در اینجا «وسواس خنّاس» برخاست و گفت: من از عهده آن برمى‏آیم.

ابلیس گفت: از چه راه؟

گفت: آنها را با وعده‏ها و آرزوها سرگرم مى‏کنم، تا آلوده گناه شوند، و هنگامى که گناه کردند توبه را از یادشان مى‏برم! ابلیس گفت: تو مى‏توانى از عهده این کار برآیى (نقشه‏ات بسیار ماهرانه و عالى است) و این مأموریت را تا دامنه قیامت به او سپرد».

 



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات