top
تشکر حتی اگر وظیفه باشد

تشکر حتی اگر وظیفه باشد

تشکر حتی اگر وظیفه باشد

خیلی وقت ها باید چشم ها را برای از نو دیدن تربیت کرد. حساس شدن به دیدن محبت هایی که قبلا نمی دیدیم خود به خود روح قدردانی را در ما تقویت می کند. درک اینکه در دنیایی از محبت های بی صدا غرق هستیم و تلاش برای حساس شدن به این محبت ها چهره دنیایی را که در آن زندگی می کنیم برای ما زیبا تر می کند. کار سختی نیست. وقتی که این رفتار را در خودتان تقویت کنید، کم کم متوجه می شوید که این ویژگی اخلاقی به اطرافیان شما هم سرایت می کند. خوبی ها مسری هستند.

عادت کنیم به سلام بی طمع؛ به تشکر بی قصد و غرض. تشکری ارزش دارد که خالی از هر غل و غش باشد وگرنه هم ارزش و هم اثر خودش را از دست می دهد. تشکر مانند طلا باید عیاری بالا داشته باشد. هر چه از خلوص و عیار آن کاسته شود از ارزش اش کم می شود. پس نگذارید کار پسندیده شما کم بها شود چون همه، توان سنجش عیار آن را دارند.

بچه ها باید از شما تشکر کنند

اگر مادری تمام وقت خود را صرف خورد و خوراک فرزندان خود کند و تمام هم و غمش، رشد دادن جسم فرزندانش و پروار کردن بدن آنها باشد، یکی از بلاهایی که ممکن است به سر خودش بیاید این است که روزی فرزندانش تمام زحمات او را وظیفه می دانند. لازم است فرزندان از والدین یاد بگیرند، در پاسخ هر لطفی ولو اگر آن لطف وظیفه باشد، تشکر کنند و هر نیکی را باید با بهتر از آن پاسخ دهند. معمولا عدم توجه به این امر، این خلأیی است که در تربیت بسیاری از والدین به چشم می خورد. وقتی دختر و پسر ما با این فضای ذهنی پا به زندگی مشترک می گذارند دیگر خبری از آن مادر و پدر فداکار نیست. پس این توهم خطرناک در سال های بعد، به شلوغ شدن راهروها در دادگاه های خانواده می انجامد.

دلربایی با یک قدرانی سادهوقتی کسی کاری برای ما انجام می دهد صرف نظر از اینکه آن کار وظیفه او هست یا نه، از او با آرامش و با جمله هایی سرشار از محبت و مهربانی تشکر کنیم. این کار هم به بهبود رابطه ما به دیگران کمک می کند و هم آن فرد را تشویق می کند که کارهای خودش را با کیفیت تر و با انگیزه بیشتری انجام بدهد. آن فرد زمانی که می بیند شما حتی برای کاری که وظیفه او است تشکر می کنید، انگیزه می گیرد که با جان و دل کیفیت انجام کارها را بالاتر ببرد.

چاپلوسی ممنوع!

مرز باریکی بین تملق و چاپلوسی و تشکر و قدردانی هست که با وجود نازک بودن این مرز، کاملا قابل تشخیص است. وقتی از کسی تشکر می کنیم از قواعد خاصی تبعیت می کنیم مثل اینکه در مقابل انجام لطف شخصی، از او تشکر می کنیم و قدردانی ما با میزان ارزش محبت یا کاری که شخص انجام داده تناسب دارد. ضمن اینکه از شخص مورد نظر توقع دیگری نداریم و تشکر ما به قصد سرمایه گذاری برای انجام کارهای دیگری از او نیست. اما در مقابل، تملق و چاپلوسی هم کاملا از قواعد خودش تبعیت می کند. نخستین نشانه آن اغراق در میزان واکنشی است که شخص نشان می دهد.

تشکر حتی اگر وظیفه باشد

ما باید یاد بگیریم در برابر وظایف دیگران هم از آنها تشکر کنیم، تنها به یک دلیل ساده؛ چون انسان هستیم. شما چرا از رایانه و موبایل خودتان وقتی عملیاتی را به خوبی انجام می دهد تشکر نمی کنید؟ این کار را نمی کنید چون با موجودی طرف هستید که نه چنین بازخوردی را از شما دریافت می کند، نه توان درک و تحلیل آن را دارد و نه تشکر کردن و نکردن شما تأثیری در عملکرد آن دارد. در واقع رایانه و موبایل شما چیزی به اسم عاطفه ندارند اما انسان ها به خاطر وجود عاطفه نیاز به محبت کردن و محبت دیدن دارند. انسان ها نیاز دارند همانطور که از کارهای بد نهی می شوند در قبال اعمال خوبشان هم تشویق شوند ولو اینکه این کار خوب انجام دادن یک تکلیف یا وظیفه باشد.

قدرانی حتی در محیط کاریقدردانی زمان و مکان نمی شناسد به عنوان یک هدیه و یک حق بر هر انسانی واجب است. این قصه در محل کار به نوع دیگری می تواند اتفاق بیافتد. بسیاری از کارفرمایان نمی دانند چطور قدردانی خود را از پرسنل به نحوی معنادار نشان دهند. خوشحال نگه داشتن پرسنل و انگیزه دادن به آنها جنبه مهمی از اداره یک کسب و کار چه بزرگ و چه کوچک است. در کتابی با عنوان «5 زبان قدردانی در محیط کاری» به 5 روش برای نشان دادن قدردانی از افراد اشاره شده که در زیر می خوانید:

کلمات مثبت:کلمات دلگرم کننده مانند "از نظرت متشکرم" یا "آفرین ارائه مطلبت خوب بود" برای انگیزه دادن و نشان دادن قدردانی از اعضای تیم استفاده می شوند.

اختصاص دادن زمان به کارمندان: اینکه وقت بیشتری را با اعضای تیم خود بگذرانید و در مورد موضوعاتی که برای آنها مهم است با آنها صحبت کنید بسیار انگیزه بخش است.

رفتارهای خدمتی: کلمات قدرشناسانه شما شاید به اندازه کمک کردن برای تکمیل یک پروژه یا وظیفه برای اعضای تیم مفید نباشد. از روتین خود خارج شوید و بجای تشکر خشک و خالی به این دسته افراد کمکی نمایید.

پاداش های ملموس: بیشتر مردم از پاداش های ملموس خوششان می آید. نکته مهم اینجاست که پاداشی که می دهید چیزی باشد که فرد خارج از محل کار به آن ارزش دهد، مثلاً پیراهن تیم فوتبال محبوبش باشد یا لیوانی با عکس شخصیت کارتونی محبوبش باشد.

چرا قدرانی طعمه غرور شده است؟

حالا ببینید، چرا خیلی وقت ها اصلا لزومی نمی بینیم که در هیچ یک از مراحل زندگی از دیگران تشکر کنیم؟

*ما به ندیدن محبت ها عادت کرده و نسبت به محبت های تکراری دیگران بی تفاوت شده ایم.

*فرض می کنیم که معمولا همه وظیفه دارند در حق ما محبت کنند. حتی در این صورت برای انجام وظایف دیگران هم بلد نیستیم به آنها محبت کنیم.

* در تشخیص وظیفه از لطف دیگران دچار توهم هستیم. برای بعضی از ما اینکه رفتگری جلوی منزل ما را تمیز می کند تنها یک وظیفه است که برایش پول می گیرد، پس در مقابل انجام وظیفه اش نیازی به تشکر از او نمی بینیم.

*نقد کردن را لااقل به معنای رایج آن خوب بلدیم. گرچه در مورد خودمان از این لحاظ ضعیف تر عمل می کنیم اما خوب می توانیم نقاط ضعف دیگران را در هر کاری تشخیص دهیم. اما دلمان می خواهد بقیه فقط خوبی های ما را ببینند.



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات