در دوران های مختلف زندگی به تناسب سنی که در آن قرار داریم از بازی کردن لذت می بریم در کودکی وسیله ای برای آموزش،در نوجوانی و جوانی اوقات فراغتمان را پر می کنیم و در میانسالی و پیری برای جلوگیری از ضعف قوای ذهنی و تحلیل عملکرد مغز بازی می تواند یاری رسان باشد.با توجه به شرایط،زمان و محیط هرکدام نسبت به علایق و سلیقه و امکانات،ابزاری را در جهت سرگرمی و بازی انتخاب می کنیم .
امروزه با گسترش رایانه و ورود به دنیای مجازی جایی برای بازی های الکترونیکی باز شده است که علی رغم سرگرمی در صورت استفاده ناصحیح و غیر اصولی و به کاربردن برنامه هایی نابهنجار و ساختار شکن به تهدیدی بزرگ تبدیل خواهد شد،که این امر می تواند منجر به بروز بیماری های روانی از جمله افسردگی در قشر کودک،نوجوان و جوان شود.
دسترسی گروه های سنی کودک،نوجوان و جوان به بازی های الکترونیکی به سادگی امکان پذیر است . در حالی که اکثر والدین نسبت به خطرات استفاده بیش از حد این بازی ها اطلاعی ندارند .
گذشته بازی کردن مستلزم برقراری ارتباط با دیگران بود،کودک مهارت ها و شیوه های صحیح ارتباط موثر بین فردی و مهارت های اجتماعی را می آموخت اما در حال حاضر فرد کاربر برای درک و فهم این بازی ها بیشترین ساعات روز را صرف این گونه بازی ها می کند در حالی که ضمن بازی هیچ گونه ارتباط عاطفی و انسانی ایجاد نمی کند و در دنیای مجازی بسر می برد،تأثیراتی نامطلوب را بر سلامت و بهداشت روان کودک می گذارد .
از جمله تأثیرات نامطلوب و گاهی منفی بازی های رایانه ای در ایجاد و بروز خشونت و پرخاشگری در کودکان و نوجوانان می باشد،یافته های پژوهش های متعددی که در این زمینه صورت گرفته بازگوکننده این مطلب است که تأثیر بازی های رایانه ای بر رفتار خشونت آمیز کودکان و نوجوانان بستگی به وجود عواملی چون :
الف)میزان درجه شدت خشونت در بازی
ب )میزان توانایی کودک در زمینه تشخیص و تمیز بین دنیای خیالی و واقعی
ج )ایجاد تقویت مهار کردن تمایلات و انگیزه های منفی
د )دوگانگی در پرورش ارزش هایی که کودک در آن رشد یافته و زندگی می کند در مقایسه با ارزش هایی که در متن و محتوای بازی است .
تحقیقات و پژوهش های دیگری در زمینه بازی های رایانه ای صورت گرفته است هر کدام به نوعی نشانگر بروز صدمات و آسیب های زیادی بر استفاده کنندگانی که بیش از اندازه این گونه بازی های را انجام می دهند است.چند نمونه از نتایج این پژوهش ها به صورت زیر عنوان گردیده است:
1)پژوهش هایی که در زمینه بررسی ارتباط و تأثیر گذار بودن بازی های رایانه ای بر بروز صدمات و آسیب های مغزی شده حاکی از آن است که منجر به صدمات مغزی در طولانی مدت می شود . چرا که بازی های رایانه ای فقط قسمت هایی از مغز را که به بینایی و حرکت اختصاص دارد تحریک می کند و به تکامل دیگر نواحی مغز کمک قابل توجهی نمی کند.
2)در تحقیقات دیگری بیان گردیده کودکانی که ساعت های زیادی را به بازی های رایانه ای اختصاص می دهند.در بخش های اساسی حافظه،احساس و یادگیری آموزش های متنوع تکامل پیدا نمی کند و این افراد استعداد بیشتری در جهت بروز رفتارهای خشونت آمیز دارند و مهارت توانایی کنترل رفتارها و اعمالشان به مراتب کمتر می باشد.
3)تحقیقات محققین اثر گذاری بازی های رایانه ای پرتحرک را بر بروز بیماری های استخوانی و عصبی در ناحیه دست ها و بازو ها را نشان داده است .
4)کودکانی که ساعات متمادی در روز کاربر این گونه بازی ها هستند استرس ها و ترس های بیشتری را نسبت به هم سالان دیگر خود که از این گونه بازی ها کمتر استفاده نموده یا اصلاً کاربر نیستند تجربه خواهند کرد این امر به مرور زمان کودک را در خطر بروز اختلال شب ادراری قرار می دهد .
5)در بازی های رایانه ای کودک به تنهایی بازی می کند به مرور به فردی تبدیل می گردد که عملکرد آن تا انتهای عمر منفعل باشد .
یادآوری،تذکر و راه حل
البته قابل ذکر است که مخالفت و محروم یا محدود نمودن غیر اصولی خانواده ها که دلیل موجه ای برای فرزندشان نداشته باشند یا جایگزینی مناسب به فرزند ارائه نکنند آنها را نسبت به استفاده از این بازی ها حریص تر می کند و از طرفی کودکان از هر فرصتی حتی پنهانی سعی در استفاده از این بازی ها خواهند داشت .
بهترین روش این است که انتخاب این بازی ها آگاهانه و زیر نظر والدین باشد و از مراکز و موسسات قانونی و مورد تایید تهیه گردد.همچنین مدت زمان استفاده تنظیم و برنامه ریزی شده باشد .در نظر گرفتن این مطلب که بازی انتخاب شده کدام یک از ابعاد قوای ذهنی و مغزی را پرورش می دهد می تواند به پرورش کودک در امر آموزش یاری رسان باشد.