top
رفتارهای حفاظتی

رفتارهای حفاظتی

رفتارهای حفاظتی

آموزش رفتارهای حفاظتی، در برگیرندۀ این پیام است: مراقب خودت باش و خود را از آسیب‌ها و خطرهای بالقوه در امان نگه‌دار. برای این که کودکان بتوانند بـه ایـن یام پاسخ‌ مثبت‌ دهند، باید قادر باشند:

۱- مرزهای مناسب در روابط را درک کنند.

۲- قادر به حفاظت خود از آسیب‌های جسمی باشند.

۳- قادر به حفاظت خود از آسیب‌های هیجانی باشند.

 

کمک به‌ کودک‌ بـرای‌ درک مـرزهای مناسب در روابط‌

اگر‌ قرار‌ بر این است که کودکان در امان باشند و احساس‌ امنیت کنند،باید درک روشنی از مرزهایی که در روابط میان افراد‌ جامعۀ ما‌ بهنجار، مطلوب و قابل قبول‌اند، داشته بـاشند. هـم چـنین‌‌ لازم‌ است محدودیت‌ها، انتظارها و رفـتارهای مـرتبط بـا این مرزها را درک کنند.هنگامی که کودکان دارای چنین درکی باشند، احتمال‌‌ بیش‌تری‌ برای‌ تصمیم‌گیری و عمل مناسب و حفظ این مرزها وجود خواهد داشـت. هـنگام‌ آمـوزش رفتارهای حفاظتی، باید آن دسته از مرزهایی‌ را در نظر بگیریم کـه بـا توجه به مراحل رشد‌ کودک‌ مناسب‌اند‌.

 

هم چنین فهم این نکته برای کودک مهم است که برخی‌ از‌ رفتارهایی کـه در حـال حـاضر قابل قبول نیستند، ممکن است‌ بعدها، زمانی که کودک بـزرگتر شد‌ و وارد‌ جرگۀ روابط بزرگسالی‌ گردید، قابل قبول باشد. به همین نحو لازم است کودک‌ این‌ نکته‌‌ را دریابد که مـرزها و رفـتارهایی کـه در زمان کودکی یک فرد قابل‌ قبول بودند‌، ممکن‌ است‌ در حال حـاضر قـابل قبول نباشند.

رشد عزت نفس و رفتار حفاظتی

کودکان هم زمان‌ با‌ تداوم رشد طبیعی خود، پیـام‌های مـعنادار مـختلفی را در ارتباط با خودشان از‌ اطرافیان‌ می‌شنوند‌. وقتی‌ کودکان پیام‌هایی را که بار مثبت دارنـد دریـافت مـی‌کنند،دربارۀ خودشان احساسی مثبت‌ خواهند‌ داشت و در نهایت عزت‌ نفس بالایی در آنان شکل خواهد گـرفت. ولی وقـتی‌ کـودکان‌‌ پیام‌هایی‌ را که بار منفی دارند دریافت کنند، عزت نفس آن‌ها کاهش می‌یابد و از خود و جـنسیتشان‌ بـدشان‌ می‌آید. پیوندی‌ عمیق بین عزت نفس، ظرفیت تصمیم‌گیری و انتخاب وجود دارد. اگر‌ شخص‌ بـتواند‌ خـود تـصمیم بگیرد و بر زندگی خود اعمال کنترل کند، احساس قدرتمندی می‌کند. اما اگر فرد‌ احـساس‌ کـند‌ که توانایی‌هایش از دیگران کمتر است، عزت نفس‌ وی آسیب می‌بیند و این‌ موضوع‌ در سنین نـوجوانی تـأثیرات مـنفی‌ به جای خواهد گذاشت.

 

کودکان نیاز دارند که احساس توانمندی کنند‌ و جنبه‌های‌‌ مختلف زندگی‌شان را تـحت کـنترل درآورند، اما بسیاری از والدین به دلیل‌ نگرانی‌هایی‌ که دارند اجازۀ ظهور و بـروز ایـن نـیازها‌ را‌ به‌ آن‌ها نمی‌دهند. بعضی وقت‌ها والدین و مربیان به‌ جای‌‌ کودکی که خود می‌تواند تصمیم بـگیرد، تـصمیم‌گیری مـی‌کنند. حمایت بیش از حد از‌ این‌ کودکان باعث می‌شود آنان به‌‌ موجوداتی‌ منفعل و درمـانده‌ تـبدیل‌ شده‌، همیشه خود را کمتر از آن‌ چه‌ می‌توانند باشند، نشان دهند و در نتیجه توانایی‌ تصمیم‌گیری مستقل را از دست‌ مـی‌دهند‌. بـهتر است کودک‌ مهارت‌هایی را فراگیرد‌ که همسالانش می‌توانند آن‌ مهارت‌ها‌ را بیاموزند. پس به وی فـرصت‌ دهـید‌ از همان سال‌های اولیۀ زندگی‌ تصمیم‌گیری کند، مـثلا بـه او اجـازه دهید هنگام‌ رفتن‌ به میهمانی‌ لباسش را خـودش‌ انـتخاب‌ کند‌.

 

کودکی که از‌ همان‌ سال‌های اولیۀ عمر فرصت‌ تصمیم‌گیری‌‌ پیدا می‌کنند، می‌توانند در مـقابل فـشارهای دوستان برای انجام عملی‌ کـه مـطابق میلشان نـیست‌، بـایستد‌. تـکانشی بودن، عزت نفس‌ پایین، ضعف‌ در‌ قـضاوت و تـصمیم‌گیری‌ و فقدان‌ فرصت‌های‌‌ اجتماعی باعث می‌شود که‌ فرد بیش‌تر احساس تنهایی کند و بـه هـر جمع یا گروهی تمایل نشان دهـد.

لمس خوب‌ و لمس‌ بـد

کـودکان برای این که احساس‌ ارزش کـرده‌، درک‌ کنند‌ که دیگران‌ دوستشان‌ دارند‌ لازم است که لمس شده، در آغوش گرفته شـوند. وقـتی محبت و عشق خود را به کـودکتان‌ ابـراز‌ مـی‌کنید‌ به طور غـیر مـستقیم به او آموزش‌ می‌دهید‌ کـه‌ دیـگران‌ را‌ دوست‌ داشته باشد و به آن‌ها مهر بورزد. بنابراین لازم است با آن‌ها دربارۀ حد مـجاز بـوسیدن، بغل کردن و لمس کردن صحبت شـود. ایـن اطمینان را بـه‌ کـودک بـدهید‌ که حق دارد هر گـونه تماس ناخواسته‌ای را کنار زده یا رد کند. از همان اولین سال‌های عمر بهتر است به کودکان یاد بـدهیم‌ کـه با کلمۀ «نه» آشنا شوند‌ تـا‌ در مـقابل هـر لمـس کـردنی که از آن‌ احـساس راحـتی نمی‌کنند، «نه» بگویند.

 

والدین بایستی در برخورد، یکنواخت عمل کنند. در سنین‌ پایین بایستی این پیام به کـودکان مـنتقل شـود‌ که هر قسمتی از بدنشان متعلق به آنـ‌هاست،پس بـاید در حـفظ و حـراست از آنـ‌ تـلاش کنند. ضروری است مرتبا به کودکان گفته‌ شود‌ که نگذارند دیگران اندام‌های خصوصی‌ بدنشان‌ را ببینند. هم چنین یاد بگیرند که اگر بیگانه‌ای سعی کرد برای رفتن بـه جایی آن‌ها را همراهی کند، بلافاصله او را ترک کرده‌، موضوع‌ را به والدین خود‌ بگویند‌.

 

والدین لازم است با کودکان دربارۀ شرایطی که در آن ممکن‌ است قسمت‌های خاصی از بدنشان که خصوصی است لمس‌ شود، صـحبت کـنند؛ مانند شرایطی که توسط پزشک معالجه یا‌ معانیه‌ می‌شوند یا زمانی که فردی وضعیت عمومی و بهداشتی‌ آن‌ها را برررسی می‌کند.

 

در بسیاری از برنامه‌ های پیشگیری از بهره‌کشی و سوء استفاده، به کودکان آموزش مـی‌دهند کـه موارد سوء استفاده را‌ بر‌ مبنای مفاهیم‌ لمس خوب و لمس بد بشناسند. از آن جا که‌ کودکان خردسال در دوران قبل از دبستان و سال‌های‌ اولیۀ دبستان‌ از نظر شناختی، عـاطفی و اجـتماعی قادر نیستند از خودشان‌ در‌ مقابل‌ بـهره‌کشی و سـوء استفادۀ دیگران محافظت و حمایت‌ کنند، والدین و مربیان به روش‌های مختلف می‌توانند این خلاء را پر ‌‌کنند‌، از جمله:

از نزدیک بر فعالیت‌ها و سرگرمی‌های کودک نظارت کنند.

به دقـت، مـحیط‌ مهد‌ کودک‌ و مراقبین وی  مـکان‌هایی کـه نگه‌داری می‌شود، بررسی نمایند.

دربارهء سوء استفاده و بهره‌کشی جنسی‌ اطلاعات خود را کامل کنند.

 

کودکان باید بین این موضوع که مؤدب باشند‌ (مانند:سلام‌ کردن بـه بـزرگسالان) و تسلیم بی‌چون و چرا در مقابل درخواست‌های دیگران‌ (مانند: بوسیده شدن توسط فامیل، دوستان، آشنایان یا کسانی‌ که آن‌ها را دوست ندارند‌)،تفاوت بگذارند.

 

نظارت بر فعالیت‌های کـودک بـه معنی مـحدود کردن فعالیت‌های‌ وی نیست.محدود کردن فرد و مانع شدن از این که وی به دنیای‌ اطراف پا بگذارد، شاید مانع از سـوء‌ استفادهء‌ بیگانگان شود، اما مانع‌ بهره‌کشی دوستان،اعضای خانواده یا مـراقبین نـخواهد شـد. والدین‌ باید به این نکته توجه کنند که در بسیاری از مواقع سوء استفاده‌کننده‌ شخصی است که کودک‌ او‌ را مـی‌شناسد.

 

‌ ‌در بـرنامه‌های پیشگیری از سوء استفادهء جنسی و خود محافظتی،بر اعتماد و اعتقاد به توانایی‌های خود و ایـنکه هـر بـخشی‌ از بدن جزئی از کلیت انسانی هر فرد به‌ شما‌ می‌رود و لازم است‌ مورد توجه قرار گیرد،تـأکید می‌شود.به کودکان تصمیم‌گیری‌ و قضاوت کردن و در کنار آن مهارت‌های محافظت‌ از خود آموش داده می‌شود کـه همۀ اینها زمینۀ مـناسبی‌ بـرای‌ گفتن‌ «نه» فراهم می‌کند. آموزش محدودیت‌ها، رفتارهای مناسب، محیط های خصوصی، سرّی و عمومی از دیگر آموزش‌ها در این زمینه است.

 

بر عهدۀ والدین است که‌ رابطۀ خود‌ را با فـرزندشان طوری‌ تنظیم کنند که برای‌ صحبت‌ کردن دربارۀ چنین موضوعاتی‌ احساس شرم نکنند. این امر زمانی میسر است که هر دو طرف، به ویژه کودکان‌، بین‌ سرّی‌ بودن و خصوصی بودن مطالب تـفاوت‌ قـائل شوند. ابتدا با کلمۀ سرّی شروع می‌کنیم. سرّ یا راز موضوعی‌ است که همه آن را نمی‌دانند و در صورتی که آن را‌ با‌ دیگران‌ در میان بگذاریم خاصیت راز بودن خود را از دست می‌دهد‌.

 

از‌ طرف دیگر، خصوصی بودن شـامل اطـلاعاتی است که‌ می‌توان نسبت به آن آگاهی داشت، اما لزومی‌ ندارد‌ مفاد‌ آن را به‌ همه اطلاع داد. برای مثال، هر یک از کارمندان‌ یک‌ اداره‌ یا اعضای یک خانواده، مسائل خصوصی دارند، یـعنی مـسائلی که‌ دسترسی به آن‌ها محدود‌ به‌ افرادی‌ مشخص است. جنسیت هم‌ یک موضوع خصوصی است و این بر عهدۀ ماست که تصمیم‌‌ بگیریم‌ آن را با چه کسانی در میان بگذاریم.

 

بهتر اسـت کـودکان ایـن نکته‌ را‌ درک‌ کنند که اگـر چـه مـی‌توانند دربارهء موضوعات خصوصی به راحتی با والدین خود بحث‌‌ کنند‌،اما لزومی ندارد آن را به دوستانشان بگویند. آن‌ها باید بدانند که شـاید‌ والدیـن‌ دیـگر‌ دوستانشان مایل نباشند که دوست‌ فرزندشان دربارۀ مـسائل خـصوصی با آنها صحبت کند.در مقابل‌‌ سؤالات‌ خصوصی،لازم است کودک بتواند بگوید: «اندام من‌ خصوصی است، اگر در‌ ای‌ مورد‌ سـؤال داری بـهتر اسـت از پدر و مادرت بپرس».



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات