انسان به طور طـبیعی یـا بر حسب ضرورت، اجتماعی است و برای رفع نیازمندیها و تکامل خویش، به ارتباط اجتماعی نیازمند است. در تـوضیح واژه «الگو» با معنای روبُر، مدل، سرمشق، مقتدا، اسوه، قدوه، مثال و نمونه روبهرو هستیم. در میان معانی ذکـرشده، مـقتدا، اسـوه و قدوه مختص انسان است و معنای مشترکی که برای این سه وجود دارد، عـبارت اسـت از فـردی که به لحاظ ویژگیها و خصوصیاتش، صلاحیت یافته است تا دیگران از او تبعیت و پیروی نمایند.
در علوم تربیتی، اصطلاحی که در این ارتباط، بیش از همه به کار مـیرود، «مـدل رفتار» یا «الگوی رفتار» است که مـراد از آن، طـرح و مـجموعه رفتاری است که شخصی آن را داراست. الگو از سـویی بـه طرحها و برنامههای گوناگون، اعم از تربیتی، اجتماعی، اقتصادی، و یا سیاسی گفته میشود و از سوی دیـگر، بـه نمونههای عینی و خارجی یک طـرح عـملی و یا اجـتماعی، اقـتصادی، اخـلاقی و یا مذهبی، اطلاق میگردد و کاربرد آن در هـر دو مـورد بسیار است. در علوم اجتماعی، دارای معانی گوناگونی، از جمله الگو، گونه و هنجار اسـت و الگـو چیزی شکلگرفته در یک گروه اجتماعی اسـت، به این منظور کـه بـه عنوان الگو یا راهنمای عـمل در رفـتارهای اجتماعی به کار آید.
با توجه بـه نـقش خـطیر الگوها، مسئولیتی بس سنگین نیز متوجه آن هاست. والدین و مربیان زمانی میتوانند از روش الگویی استفاده کنند و نـتیجه بگیرند که این مـوارد را رعایت کنند:
الف) والدین پیش از توصیه به ارزشهای دینی، باید خود در این کار پیشتاز باشند. امیرالمؤمنین علی (ع) در این باره میفرماید: «هر که خود را پیشوای مردم سازد، باید پیش از تعلیم دیگران، به تعلیم خویش بپردازد و بـاید تـربیت کردنـش، پیش از آنکه با زبانش باشد، با سیرت و رفتارش باشد و آنکه خود را تعلیم دهد و تربیت نـماید، شـایستهتر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و تربیت نماید.»
ب) مربیان و والدین تلاش کنند بـه صـورت عـملی و رفتاری، کودکان را به مسائل دینی دعوت کنند. امام صادق (ع) به این مطلب توجه میدهند و میفرماید: «مردم را بـا رفـتار خویش به حق دعوت کنید نه با زبان خویش». والدین میتوانند با ابـتکار عـمل از الگـوهای غیرجاندار برای کودکان و نوجوانان، الگوهای هدفمند و معنادار بسازند. برای مثال، وقتی برای کودک خود عروسک میخرند، چـادر یا مـانتو زیبـا و جذابی هم برای عروسک بخرند.
ج) والدین همواره باید مراقب باشند که گفتار و رفتار دوگـانه نـداشته باشند.
د) اشتیاق مربیان و والدین در انجام مسائل دینی باید نسبت به کودکان و نوجوانان بیشتر باشد. فریده مصطفوی، فرزند حـضرت امـام خمینی(ره) در خاطرات خود میگوید: «امام (ره) ما را مقید میکردند معصیت نکنیم و مؤدب بـه آداب اسلامی باشیم. به خصوص مقید بودند ما حـجاب شـرعی را حـفظ کنیم و در منزل حق هیچگونه گناهی از جمله غـیبت، دروغ، بـیاحترامی به بزرگترها و توهین به مسلمانان را نداشتیم. ما عملاً این درسها را از امام(ره) آموخته بـودیم. بـا این شیوه و روش بود که ما ارزشهای اسـلامی را فـراگرفتیم و از نظر تـربیتی، خـود ایشـان برای ما الگو بودند؛ چون وقـتی کاری را بـه ما میگفتند انجام ندهید و ما میدیدیم که خودشان آن کار را انجام نمیدهند، برای خانواده الگـوی بـسیار خوبی بودند.»
هـ) با توجه بـه اینکه محیطها و گروههای هـمسن تـأثیر زیادی بر یکدیگر میگذارند؛ بهتر اسـت والدین و مـربیان با آگاهی از نگرش این گروهها، آمادگی ذهنی و رفتاری متربی را تقویت نمایند.