پدر و مادر وظیفه تربیتی را به عهده دارند و باید به تدریج فرزندان خود را با زندگی اجتماعی آشنا سازند تا آنها بتوانند در مراحل حساس و خطیر با دیگران جوشیده، با دشواریها و ناهمواریهای اجتماعی سازگار باشند. هر پدر و مادری امیدوار است که فرزندش در زندگی اجتماعی آینده فردی موفق باشد.
ما بهعنوان پدر و مادر همیشه به دنبال این هستیم که سوالات کودکانمان را پاسخ دهیم. اگر پاسخی نداشته باشیم هرگز به نادیده گرفتن پاسخ فرزندمان فکر نمیکنیم. ما روابط اجتماعی نادرست را برای فرزندانمان نمیپسندیم اما آگاه نیستیم که ابتدا باید روابط خودمان را اصلاح کنیم.همچنین برای ایجاد محیط مناسب برای روابط اجتماعی کودک باید ابتدا از خودمان شروع کنیم این وظیفه پدر و مادر است که الگوهای صحیح ارتباطی را به فرزندشان بیاموزند و مثلا در این مورد پدر به فرزندش بیاموزد که بیتوجهی در روابط اجتماعی پاسخ درستی نیست.
بدون شک، زندگی ارتباط با انسانهای گوناگون است و به طور مسلم برخورد و سازش با چهرههای مختلف همچون خشمگین، حسود، خودخواه، پرتوقع، حساس، زودرنج و کم گذشت کار هر کسی نمیباشد، بنابراین توانایی و سازش در محیط اجتماعی نیازمند خصوصیات روحی و اخلاقی است که باید زیربنای آن توسط پدران و مادران، مربیان و معلمان مدارس پیریزی گردد.
کودکی که از اول، خود را با شخصیت بداند و به تدریج مسئولیتهایی را بپذیرد، زمینههای زندگی اجتماعی در او پرورش خواهد یافت. چنین کودکی در مدرسه و سازگاری با شاگردان مدارس انطباق دارد. برعکس کودکانی که همیشه زیر نظر مستقیم پدر و مادر رشد کرده و هیچ نوع ابتکار و استقلال نداشتهاند، هنگامی که به مدرسه بروند، مشکلات فراوانی به وجود میآورند. برخی از آنها از مدرسه فرار میکنند و اگر با عواملی آنان را به محیط آموزشگاه بیاورند، با شاگردان ناسازگاری نموده و به جنگ و جدال و قهر و گریه متوسل خواهند شد.
پدران و مادران باید به تدریج در محیط خانه روحیات اجتماعی را در کودکان پرورش دهند. پس از محیط خانه، مدرسه وظیفه دشواری در تربیت اجتماعی کودک به عهده دارد.به عقیده یکی از دانشمندان تربیتی، مدرسه نباید از جامعه دور باشد. شاگرد یکی از افراد جامعه است، مدرسه باید جدیت و کوشش کند که استعداد هر فرد را استخراج نموده، با راهنمایی مؤثر از قوایی که خداوند در نهادش به ودیعه گذارده است، حداکثر استفاده از وی به عمل آید و او را فرد ارزنده و مفید اجتماعی به جامعه تحویل دهد.
بنابراین وظیفه اساسی معلمان و مربیان مدارس این نیست که کودک را تنها به گوش دادن وادار سازند و مغز آنان را از معلومات پر سازند.
راهحلهای زیر را امتحان کنید:
1.در برقراری روابط اجتماعی اشتباههای او را بپذیرید. او کودک است و حواسپرت. این شمایید که باید در شناخت رفتار او ماهر باشید. از مهارتهای ارتباطی موثر استفاده کنید.
2. روابط خودتان را با کودکتان پایدار حفظ کنید و مدام خود را تغییر ندهید.
3. با کودکتان صحبت کنید. با زبانی که متوجه میشود توضیح دهید که این راه صحیح ارتباط برقرار کردن نیست.
4. ارتباطها را به صورت بازی درآورید. دنیای کودکان دنیای بازی است پس روابط اجتماعی را در دل یک بازی خوشایند بگنجانید.
همچنین لازم به ذکر است که محققان به نقش کلیدی مادران در روابط اجتماعی کودکانشان پی بردند.
پژوهشگران موسسهی پلانک با انجام آزمایش بر روی شامپانزههایی که به دلایلی از حضور مادر محروم بودند ، نشان دادند که آنها اغلب در بازیهای اجتماعی بر درگیری و یا در مدت کوتاه منجر به پرخاشگری میشوند.
به گفته محققان این در حالی است که شامپانزههای مادر برای توسعهی مهارتهای اجتماعی کودکانشان نقش کلیدی بازی کرده و در تنظیم رفتار و حل مشکلات آنها به ایفای نقش میپردازند.
لیون مسئول تیم تحقیق میگوید با بررسی رفتار 8 شامپانزه یتیم و 9 شامپانزهای که زیر نظر مادر بزرگ شدهاند دریافتیم که شامپانزههای دارای مادر به راحتی با دیگر هم جنسان ارتباط اجتماعی برقرار کرده و به لحاظ رفتاری بسیار بهتر عمل میکنند.
عدم حس اعتماد به نفس و پرخاشگری مزمن دو خصیصهی اصلی شامپانزههای یتیم بوده که محققان آنرا با بررسیهای خود به دست آوردند.
محققان نتیجهگیری کردند در صورت حضور شامپانزههای یتیم در بین هم سالان خود و ایجاد ارتباطات گوناگون با همجنسان و محیط اطراف آنان را به فرآیند اجتماعی شدن و رفتار اجتماعی کمک خواهد کرد.