top
درک مسئولیت پذیری کودکان

درک مسئولیت پذیری کودکان

درک مسئولیت پذیری کودکان
بسیاری از والدین میزان کنترل کودکان خود را نسبت به‌آنچه می‌توانند در رفتار خود اِعمال کنند، کمتر از آنچه هست تخمین می‌زنند. در شرایط عادی، کودکان سالم با کمک ذهن و خواسته‌های خود می‌توانند نحوۀ کنترل رفتارشان را یاد بگیرند.
شما عوامل مداخله‌گر را با به‌کارگیری تایید، راهنمایی و تجربه در ذهن کودکان خود به‌وجود می‌آورید.
تایید: اجازه دهید آنها بدانند احساساتشان واقعی و قابل اعتمادند، چه واقع‌بینانه باشند و چه نباشند.
راهنمایی: به‌آنها بگویید عمل کردن براساس خشم یا خواسته‌هایشان شایسته نیست. به‌آنها راههایی برای کنترل احساسات‌شان پیشنهاد دهید، راه‌هایی مانند گفتگو کردن یا نحوۀ جایگزین کردن راهی که شما برای دستیابی به‌نیازهایتان انتخاب می‌کنید.
تجربه: عواقب رفتارهایی را که هنوز هم ناشایست هستند، به‌آنها نشان دهید. زمانی هم که کنترل بیشتری بر رفتارشان دارند، آنها را تحسین کنید.
 
 
•    آنچه که کودکان نیاز دارند درک کنند: "سخت است" در مقابل "من نمی‌توانم"
جنبۀ دیگری از درک پذیرش مسئولیت توسط یک نفر آن است که کودک یاد بگیرد نتوانستن با راحت نبودن تفاوت دارد. کودکان هر دویِ این موارد را یکسان می‌دانند. بنابراین، آنها فکر می‌کنند آنچه که از آن لذت نمی‌برند، همان چیزی است که نمی‌توانند انجام دهند.
به‌همین دلیل، وقتی نمی‌توانند کاری را انجام دهند یا انجام آن کار برایشان سخت است، لازم است شخص دیگری آن را برایشان انجام دهد و آن شخص دیگر، والدی است که در قید و بند مرزها نیست.
فکر کردن به‌این نکته که او نمی‌تواند کاری را که از آن لذت نمی‌برد انجام دهد، مانع از یادگیری این نکته در ذهن کودک می‌شود که مسئولیت زندگی و مشکلات او برعهدۀ خودش است نه شخص دیگر.
به‌همین دلیل او یا در برابر کارهای سخت به‌دلیل سختی بیش از حد آنها تسلیم می‌شود یا شخص دیگری را مجبور می‌کند تا آن کارها را برایش انجام دهد، یا به‌راههای میان بری مثل تقلب در امتحانات متوسل می‌شود.
کودکان از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا بتوانند از زیر بار مسئولیت‌های خود شانه خالی کنند و این وظیفۀ ماست که وادارشان کنیم مسئولیت کنترل زندگی خود را بپذیرند. به‌معنای دیگر وظیفۀ شما آن است فردی باشید که زندگی‌اش را براساس مسئولیت و واقعیت بنا نهاده است و این همان چیزی است که حس مسئولیت پذیری را در فرزندان شما پرورش میدهد.
لازم است کودکتان بداند زمانی که در شرایطی بسیار سخت قرار گرفته است، زیر فشار احساسات از پای درآمده است و یا با مشکلاتی روبه‌روست که نمی‌تواند به‌تنهایی آنها را حل کند، کمک خواستن از دیگران قایل قبول است.
لازم است خانه را تبدیل به‌محیطی کنید که او امنیت را در آن احساس کند و بیاید و بگوید: نمرۀ ریاضی‌ام بد شد، نمی‌توانم آن را یاد بگیرم یا من کاری خلاف قانون انجام داده‌ام و یا من با کسی آشنا شده‌ام و می‌خواهم او را به‌شما معرفی کنم. لازم است در این شرایط اعضای خانواده فرزندشان را مورد حمایت قرار دهند و به‌او کمک کنند تا مشکلاتش را حل کند.
اما حتی در این شرایط سخت هم کودک باید مسئولیت‌پذیری را یاد بگیرد. او هنوز وظایفی را برعهده دارد. شما باید وظایفش را برایش توضیح دهید و به‌او بگویید تو باید:
- به‌اندازۀ کافی صداقت و فروتنی داشته باشی و تشخیص دهی که خودت با مشکل روبه‌رو هستی؛ نه آنکه مغرور باشی و مسئله را انکار کنی.
- برای کمک خواستن از دیگران خودت پیشقدم شوی؛ نه آنکه از جمع کناره‌گیری کنی، یا امیدوار باشی که این موضوع به‌خودی خود رفع شود.
- از افرادی کمک بگیری که به‌لحاظ شخصیتی قابل اعتماد هستند و میتوانی از آنها کمک بخواهی.
- وظیفۀ خودت را برای رفع مشکل موجود انجام دهی.
- از کمکی که به تو می‌شود قدردانی کنی و برای آن ارزش قائل شوی.


مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات