در سیره ی تربیتی پیشوای دوم شیعیان، به برخی از این نکات توجه ویژهای دیده میشود که ما آنها را به عنوان زمینهساز پرورش فرزندان سالم مطرح میکنیم:
1. انتخاب پدر و مادر شایسته
در منابع دینی ما اهداف مهمی برای ازدواج بیان گردیده که مهمترین آنها عبارتاند از:
یکی از مهمترین اهداف ازدواج تربیت فرزند سالم و صالح میباشد و اولین گامهای تربیت را باید از انتخاب همسر شایسته شروع نمود؛ زیرا مهمترین عامل نقشآفرین در تربیت فرزندان لایق، همان پدر و مادری است که از نظر وراثت و محیط، بیشترین تأثیر را میگذراند. تأثیر پدر و مادر در روحیات و حالات و اندام مناسب کودک، در جنبههای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، عاطفی و روانی، بسیار مهم و قابل امعان نظر میباشد؛ زیرا والدین، صفات ارثی خویش را به کودک منتقل میکنند و کودک، یک عمر با آن صفات و عادات باید زندگی کند.
امام حسن مجتبیعلیهالسلام دقّت در انتخاب همسر شایسته را مورد تأیید قرار داده و مهمترین ویژگی را ایمان و تقوا میداند. ایشان در حدیثی که در بخش اول گذشت، فرمودهاند: «اگر داماد با ایمان و پرهیزگار باشد، در صورت دوست داشتن و توافق با همسرش، او را مورد احترام قرار خواهد داد و اگر شریک زندگیاش خوشایند او نباشد، هیچگاه به او ستم روا نمیدارد.»
2. نقش مادر درآینده ی کودک
پدر و مادر وظیفه دارند که با کودک خویش به عنوان امانت الهی رفتار شایستهای داشته باشند. آنان مانند یک باغبان باید این نونهال را پرورش داده و در حد توان خود، او را از آفات و گزندهای مادی و معنوی حفظ نموده و استعداد و خلاقیتهای وی را شکوفا ساخته و به ثمر برسانند.
آری، فرزندان سالم از دامنهای سالم و پاک پدید میآیند و برعکس نمیتوان از دامنهای آلوده، انتظار به وجود آمدن نسلی پاک و فرزندانی خوشنام و با شخصیت داشت. فرزندی که در دامن پاک و با فضیلت رشد یابد، زمینههای مساعد برای صفات نیک را دارد؛ ولی اگر در محیطی فاسد پرورش یافته باشد، زمینههای موروثی، مانع رشد و تربیت خوب در وجود طفل میباشد. حضرت امام حسنعلیهالسلام در یکی از سخنان گهربار خویش که خطاب به عمرو بن العاص بیان مینمود، با اشاره به اعمال زشت و صفات ناروای او در مورد یکی از مهمترین علل انحراف و آلودگی وی به انواع گناهان و خلافکاریها میفرماید: مادر تو زنی فاسد و زناکار بود و تو در خانهای متولد شدی که چند پدر، تو را به خود نسبت میدادند، و رجال قریش بر سر تو نزاع داشتند. ابو سفیان میگفت: «پسر از آن من است.» ولید بن مغیره میگفت: «عمرو فرزند من است.» و عثمان بن حارث، نضر بن حارث، و عاص بن وائل هر یک ادعای پدری تو را داشتند. در میان این گفتگوها، لئیمترین، خبیثترین، و بیاصل و نسبترینِ مردم قریش، زورش به سایرین چربید و تو را به خود ملحق ساخت. (به همین خاطر) هنگامی که به حد بلوغ رسیدی، صریحاً گفتی که من دشمن محمدصلیاللهعلیهوآله هستم.»
توجه به بسترهای معنوی
روزی شخصی از کارگزاران معاویه، به امام مجتبیعلیهالسلام عرض کرد: «من مردی ثروتمند و مرفه هستم، و بعد از ازدواج، صاحب فرزندی نشدهام. برای من روشی تعلیم نمایید؛ شاید که در اثر آن خداوند فرزندی به من عطا کند.»
حضرت امام حسنعلیهالسلام به او فرمود: «از گناهان خود استغفار کن و پیوسته در آن تلاش نما و از خداوند متعال بخواه با آمرزش گناهانت حاجت تو را بر آورد.» آن شخص همواره در حال استغفار بود، و بعضی روزها 700 مرتبه از خداوند متعال طلب آمرزش مینمود، تا اینکه در اثر همین رفتار، خداوند به او فرزندی عطا نمود. هنگامی که معاویه خبردار شد، از آن مرد خواست، تا علت تأثیر این ذکر را در طلب فرزند، از امامعلیهالسلام جویا شود. هنگامی که وی از امام مجتبیعلیهالسلام این پرسش را نمود، آن حضرت در پاسخ، به دو آیه در سوره هود و نوح اشاره نمود که خداوند متعال در مقابل استغفار و توبه حقیقی، وعده مال و فرزند میدهد.
براساس این نکته، والدین گرامی باید در ایجاد نسل و تولد فرزند از خداوند متعال استعانت بجویند و نه تنها فرزند را از خدا بخواهند؛ بلکه اولاد صالح، شایسته و دوستدار اهلبیتعلیهمالسلام را از درگاه باری تعالی آرزو کنند.
مباشرت بااندیشههای پاک
امام حسن مجتبیعلیهالسلام در جلسهای این پیام آسمانی و نکتة ظریف و مهم تربیتی را به یزید بن معاویه گوشزد نمود، و آن در هنگامی بود که یزید در سخن جسارتآمیز و بیادبانهای به آن بزرگوار گفت: «ای حسن! من از روزی که خودم را شناختهام تو را دشمن میدارم و بغض و کینه تو در دلم جای گرفته است.» حضرت امام حسنعلیهالسلام در پاسخ به او فرمود: «بدانای یزید! این شقاوت درونی و حقد و کینه تو به من و اهلبیت پیامبرصلیاللهعلیهوآله ریشه در نطفه تو دارد که با اندیشههای پاک به وجود نیامده است. پدرت در هنگام آمیزش، افکار شیطانی در سر داشته و شیطان در موقع منعقد شدن نطفه تو، با پدرت شریک شده است و نتیجه آن مشارکت، عداوت و کینه ما است که در وجود تو به ارث مانده است.»
همچنان که خداوند در کتاب خویش خطاب به شیطان میفرماید: «ای شیطان! در اموال و اولاد آنان (پیروان خویش) شریک شو!» برای همین در روایات متعددی توصیه شده که پدر و مادر، با نام خدا مباشرت نموده و نسلی پاک و پرهیزگار و اولاد شایسته و هوشمند و سالم را از خداوند بخواهند. توجه به این نکتۀ مهم در آموزههای دینی ما، وسعت نظر و گسترش دامنه فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی را نشان میدهد.
مراقبتهای دوران بارداری بعد از انعقاد نطفه کودک، زندگی او وارد مرحلة جدیدی میشود و مادر وظیفة دشوارتری را به عهده میگیرد. در این دوران، علاوه بر مراقبتهای معنوی، مسئلة غذای مادر و توجه به بهداشت تغذیه، در سیره پیشوایان معصومعلیهمالسلام مطرح میباشد.
حضرت مجتبیعلیهالسلام با توجه به اهمیت تغذیة مادر در هنگام حمل، و تأثیر آن در چگونگی شکلگیری و رشد جنین، به نقل از رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله میفرماید: «أَطْعِمُوا حَبَالَاکُمُ اللُّبَانَ فَإِنَّ الصَّبِی إِذَا غُذِّی فِی بَطْنِ أُمِّهِ بِاللُّبَانِ اشْتَدَّ قَلْبُهُ وَ زِیدَ فِی عَقْلِهِ فَإِنْ یکُ ذَکَراً کَانَ شُجَاعاً وَ إِنْ وُلِدَتْ أُنْثَى عَظُمَتْ عَجِیزَتُهَا فَتَحْظَى بِذَلِکَ عِنْدَ زَوْجِهَا؛ به همسران باردار خویش کُندر بخورانید؛ اگر کودک در شکم مادر، با کندر تغذیه شود، قوّت قلب یافته و بر هوشمندیاش افزوده خواهد شد؛ در آن حال اگر جنین پسر باشد، او در آینده فردی شجاع و دلیر میشود و اگر دختر باشد اندامی متناسب و زیبا یافته و مورد توجه همسر آیندهاش قرار خواهد گرفت.»
فراهم نمودن غذای حلال
گذشته از اینکه پدر باید نیازهای روحی همسر و فرزندان را تأمین نماید، باید با تهیه غذای حلال و توسعه در زندگی برای رشد سالم و صحیح جسمی آنان نیز زمینهسازی نماید.
اثر غذا در فرزندان، قبل از اینکه آنها به این عالم قدم بگذارند، امری مسلم و تردیدناپذیر است و در طول تربیت هم باید کاملاً مراعات شود. یک فرد مسلمان برای تربیت صحیح فرزندان، باید سفرههای هر چند ساده، ولی با غذاها و خوردنیهای حلال و پاک، در منزل بگستراند.
در اینجا فقط به گفتاری از امام مجتبیعلیهالسلام اکتفا میکنیم. آن حضرتعلیهالسلام در این مورد میفرماید: «اِنَّ مِنْ اَخْلَاقِ الْمُؤمِنِین کَسْباً مِن حَلَال؛ از نشانهای انسانهای با ایمان، انتخاب شغل حلال و درآمد مشروع است.»
ایجادمحیطی پرنشاط
محیط تربیت باید فضای پرنشاط و دلانگیزی باشد، تا بتوان فرزندانی شایسته را تربیت نموده و به قلههای رفیع افتخار و سعادت رساند. اساساً بچهها بر اساس فطرت خدادادی خویش، نیازمند گرمترین ابراز محبّتها و پرنشاطترین کانونهای خانوادگی هستند. آنان دوست دارند که در آغوش مهربانیها و عطوفتها جای گرفته و بر هستی لبخند بزنند. شاکلۀ شخصیت فرزندان، آمیزهای از محبّتخواهی و شادیطلبی است. مربیان برتر و والدین آگاه با استفاده از شادیهای صحیح و تفریحات سالم، محیطی پرنشاط و دلانگیز به وجود آورده و بدینوسیله در قلب فرزندان نفوذ نموده و آنان را به سوی رفتارهای مطلوب و خصال ستوده سوق میدهند. و این یکی از صفات برتر مؤمنین است که در کلام حضرت سبط اکبر، پیشوای دومعلیهالسلام بدان اشارت شده است.
آن حضرت فرمود: «اِنَّ مِنْ اَخْلاَقِ الْمُؤْمِنِینَ نِشَاطاً فِی هُدَی وَ نَهْیاً عَنْ شَهْوَةٍ؛از ویژگیهای انسانهای باایمان این است که در مسیر هدایت، پرنشاط و شاد هستند و در عین حال از پیروی شهوات نفسانی خودداری میکنند.
|
مادر اینده 1393/12/26 - 07:10 |
برای تربیت فرزنذان بهترین مرجع احادیث ائمه هستند
احسنت |