خانواده قویترین سنگر در برابر مفاسد اجتماعی و ناروائیها است. و فساد بسیاری از کودکان بدان خاطر است که در این سنگر آنچنان که باید کار نمیکنند. همچنین اصلاحات تربیتی باید از خانواده آغاز شود چون هیچ عاملی به اندازه والدین نمیتواند در این امر مؤثر باشد. به همین نظر است که هر مربی قبل از اقدام به بازسازی باید از خود سؤال کند که آیا خانه برای کودک مطبوع است یا نامطبوع؟ افراد خانواده در طریق خدمت وهمکاری با هم هستند یا در طریق تضاد و تعارض. ذکر این نکته نیز ضروری است که ساختن وبه عمل آوردن کودک خود جهادی مقدس است و انجام وظیفه در این امر به حقیقت تعقیب وادامه راهی است که خداوند ما را بدان امر فرموده است. طبعاً بی توجهی به سرنوشت کودک خود نوعی خیانت به خود او و به جامعه اوست، امری که عقوبت وکیفر الهی را در پی دارد. لذاسعی شده در این مقاله ابتدا مفهوم تربیت و تربیت صحیح را بیان کنیم، سپس شاخصهای تربیت اسلامى را به اختصار بیان نموده و در آخر به عوامل مهم وتاثیر گذار در تربیت فرزند و نقش غذای حلال و آثار غذای حلال را در تربیت فرزند بیان نمودیم.
غذای حلال:
از نظر روحی ومعنوی نوزاد از ابتدای تولد تا حدود سه یا چهار ماهگی قدرت شنوایی او بیش از بقیه حواس کار میکند، نیروی شنوایی او بیشتر از بینایی است، قدرت بینایی به شدت ضعیف است و بقیهی حواس به مراتب کمتر است، مادر وقتی شیر میدهد، اگر مشغول خواندن قرآن یا دعا یا ذکر باشد این شیر علاوه بر این که از نظر جسمی اورا تقویت میکند، از جهت روحی و معنوی وفکری نیز او را تربیت مینماید اگر فرصت ورغبت ندارد که خود قرآن بخواند، نوار قرآن بگذارد، بچه در عین حالی که شیر میخورد صدای قرآن را هم جذب میکند و با پوست وخونش عجین میگردد. بزرگان اخلاق فرمودهاند: اگر چنین کودکی در اثر این شنودها به مدارج عالی تربیت برسد، جای تعجب نیست.دومین عامل تربیتی، مصرف غذای حلال از طرف مادر و ترک هر گونه غذای حرام شبهه ناک است، چون غذایی که مادر مصرف میکند به شیر تبدیل میشود و شیر به فرزند منتقل میگردد.
تأثیر غذای شبهه ناک را با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم میتوان بر طرف کرد، ولی غذای حرام را نمیشود. لذا در هر نوبت که غذا میخورید ذکر بسم الله را فراموش نکنید که آثار خوبی دارد. بسم الله مرده را زنده میکند چه برسد به این که غذای شبهه ناک را به حلال تبدیل کند.اگر بر غذای حلال بسم الله بخوانید به نور تبدیل میشود.
مجاری تغذیه و لزوم رعایت سلامت آن:
مجراهای تغذیه در انسان متعدد است: دهان، چشم، گوش، بینی، لمس و...که هر کدام به نوبه خود در تربیت روحی انسان مؤثر است؛ دهان با خوردن و آشامیدن تمام اعضاوجوارح ما با انرژی حاصل از غذا جنب وجوش دارند اگر این غذا سالم و حلال باشد، آن جنب وجوش سالم و حلال خواهد بود و إلا انتظار عمل حلال از لقمه حرام امری غیر معقول خواهد بود.چشم با دیدن، گاهی منظره زیبایی روح انسان را به آرامش وپرواز در میآورد وگاهی منظره زشت روح را مکدر و خسته میکند.گوش باشنیدن، شنیدن صدا وخبر نیک در انسان اثر مثبت و خبر شر انسان را معذب میکند.بویایی باتنفس، گاهی انسان با استشمام بوی خوش عطری سرحال و با بوی بدی منقلب میشود.دست با لمس، در آدمی با حس اشیاء خشن حالتی پیش میآید و با حس اشیاء نرم حالتی دیگر حال که با مجاری تغذیه آشنا شدهاید به این روایت دقت کنید. امام صادق (ع)در جملهای به یکی از یاران میفرمایند: دوستان ما دو قسمند قسمی تا یقین نکنند که غذایی حرام است از آن تغذیه میکنند؛ و قسمی تا یقین نکنندکه حلال است از آن تغذیه نمیکنند؛قسم اول: «ابرار و بهشتی » و قسم دوم از «اولیاء و مقربان» هستند.اگر از آن تعبیر القای خصوصیت نماییم و کلام امام را جاری وساری در تمام مجاری تغذیه بدانیم، این مطلب به دست میآید که: هر کاری اگر رضای خدا در آن است و یقین به رضایت خدا داری انجام بده وإلا ترک کن تا از مقربان و اولیای الهی باشی و اگر این نشد لاأقل از دسته دیگر باش و هر کاری را که یقین کردی که رضای خدا در آن نیست ترک کن تا از ابرار باشی.پس باید گفت اصل و اساس تربیت جز در کنترل مجاری تغذیه نخواهد بود. حال اگر میخواهی فرزند تربیت کنید باید اول خودت را تربیت کنید تا نطفه فرزند تو از پدر و مادری نیکو سیرت وتربیت یافته تشکیل شود. وتربیت خود، آشنا شدن با حلال وحرام و شبهات و مراقبت از آنها است، هم درآمد باید سالم باشد، هم رزق ما یعنی هم باید محل تأمین پول وسرمایه ما اصلاح شود، هم آنچه بااین پول خرید میکنیم سالم و حلال باشد، طبعا اگر با پول حلال، نانی تهیه شد که از گندم زکات داده نشده باشد، یا با پول ربا یا به دست کافر کشت شده باشد نمیتوانیم ادعانماییم که حلال خوردهایم، اگرچه پول اولیه ما از همه این شبهات فارغ باشد. پس بدان سر سوزنی شبهه ناک تو را از فیوضات باز میدارد چه برسد به حرام. انسانی که حرام تغذیه کرده باشد حرف حق را هم نمیشنود ولو گوینده حضرت امام حسین(ع) باشددر روز عاشورا.این مطالب را باید پدر و مادر عامل باشند وبا عمل خود، به فرزند منتقل نمایند و در صورت نیاز حد و حدود آن را به فرزند تذکر بدهند.
آثار حلال و حرام:
یکی از علمای بزرگ وخدمتگزار به دین و مردم نقل کرد: درایامی که در قم خدمت حضرت امام خمینی «ره» تحصیل میکردم در دههی عاشورا جهت تبلیغ به بخشها و شهرها میرفتم.نزدیک دههی عاشورا خدمت آن مرد بزرگ رسیدم، عرضه داشتم امسال به محل جدیدی دعوت دارم مرا دعا کنید و اجازهی رفتن مرحمت نمائید، امام مرا دعا کردند، و در زمینهی برخورد با مردم و تبلیغ دین نصیحت فرمودند. به محلی که باید میرفتم رفتم، در ابتدای ورودم به آن منطقه که دو سه هزار بیشتر جمعیت نداشت مردی کشاورز، بیل بدوش، با چهرهای نورانی به من برخورد، پرسید برای تبلیغ آمدهای، گفتم: آری، گفت: در اینجا فقط از حلال و حرام خدا بگو، زیرا مردم این منطقه نیازشان به این گونه مسائل بیشتر از مسائل دیگراست، اکثر اینان حلال و حرام را رعایت نمیکنند، سپس به من گفت در این ده شبانه روز جز خانهی من جایی نرو، من با کمال دقت حلال و حرام الهی را مواظبت میکنم، خوردن غذای من قلب تو را نورانیتر کرده، و سخنرانیت به خوبی اداره میشود.به خانه او رفتم، همان طور بود که از او شنیدم، عادی و راحت و بدون لکنت زبان و با القاء و مطالبی عالی منبر میرفتم. او صبح زود به صحرا میرفت، و وقت نماز مغرب به مسجد میآمد، و پس از سخنرانی با هم به خانه باز میگشتیم.یک روز بی خبر از او با اصرار شخصی به مهمانی رفتم، شب آن روز به وقت سخنرانی احساس سنگینی و محدودیت در مطلب و بیان کردم، گرچه مستمعین متوجه نبودند، ولی من در بیان مطالب به جان کندن افتاده بودم، دهاتی مهماندار دو سه بار از میان جمعیت با حالت خشمگین به من نظر کرد، در نگاه او این معنا را میخواندم که به من اعتراض داشت، پس از پایان مجلس به خانه بر گشتیم با لحنی تند به من گفت کاردبه شکم خورده امروز از خانهی من جای دیگری رفتی، من از وضع سخنرانی تو این معنا را فهمیدم، تا این جایی حق رفتن جای دیگر نداری، و تا پایان عمر هم در غذای خود، و رفت و آمدت به خانهی مردم دقت کن، که حلال نورانیت میآورد و حرام تاریکی ایجاد مینماید. یک بار دیگر به سخن عرشی و ملکوتی رسول خدا در زمینهی نان و آداب بردن به خانه دقت کنید.وَاَن لا یَرزُقَهُ اِ لّاطَیِّباً. جز روزی پاک و حلال برای فرزندان به خانه نبرد.
حقوق فرزندان بر پدر ومادر:
رسول حق (ص) فرمود: حَقُّ الوَلَدِ عَلی وا لِدِهِ اَن یُعَلِّمَهُ الکِتَابَةَ، وَالسَّبَاحَةَ، وَ الرِّمَایَةَ، وَاَن لا یَرزُقَهُ اِ لّا طَیِّباً. بر پدر لازم است به فرزندش نوشتن، شنا وتیراندازی تعلیم دهد، و جز روزی پاک وحلال به او ندهد.البته در بعضی از این امور دخالت مستقیم و مباشرت لازم نیست، همین که پدر فرزندش را به مدرسه بفرستد، و به مراکز پاکی که شنا و تیر اندازی یاد میدهند حق او را رعایت کرده، در زمینه غذای پاک وحلال وظیفه سنگین است، نسبت به این وظیفه به هر نحو ممکن باید دقت شود، که در دنیا و آخرت مشکلی پیش نیاید.چه اندازه عالی بود، اگر در کنار تمام مدارس، باشگاه ورزشی ومسجد وجود داشت، تا فرزندان مملکت، پس از درس، برای تعلیم گیری شنا وتیر اندازی به باشگاه، وسپس برای یاد گیری مسائل شرعی و عبادت به مسجد میرفتند، تا به موازات رشد فکری و بدنی به رشد روحی وتربیتی هم میرسیدند.کتابت یا به معنای اعم سواد، وشنا وتیر اندازی وحلال خوری چهار منبع قدرت ونیرو برای فرزندان کشور است، که با مجهز شدن آنان به این قوای عالی، از بسیاری از خطرات در امان میمانند.دنبال کردن این امور وقت جوانان وکودکان را پر میکند، ودر تعدیل نیروهای باطنی آنان، وبخصوص شهوات وغرائزشان بسیار مؤثر است.شیخ بهایی در کتاب مخلاة در رابطه با مال حلال ازشخص بزرگی به نام حسن، نقل میکند: اگر گردهی نان حلالی به دستم آید، آن را خشک میکنم، سپس میکوبم، و به صورت گرد نرمی در میآورم. آنگاه آن را در جایی حفظ میکنم، تا اگر مریضی که مرضش صعب العلاج است به من مراجعه کند، ذرهای از آن حلال خالص را به او بدهم، تا از بیماری با خوردن آن ماده حلال برخیزد