از جمله نیازهاى روانى ـ عاطفى اى که تأمین آن در دوران کودکى ، در تربیت صحیح جنسى فرد نیز تأثیر دارد، «نوازش کردن» است. با نوازش کودک، نیاز درونى اش تأمین مى شود و احساس کمبود نمى کند تا براى ارضاى آن نیاز، جذب افرادى شود که بخواهند از وى سوء استفاده جنسى بکنند . پیامبر صلى الله علیه و آله در جهت ارضاى این نیاز در کودکى و پیشگیرى از عوارض عدم ارضاى آن (از جمله عوارض جنسى) ، به طور مستمر ، به دیدن انصار مى رفتند و بر فرزندان آنها سلام مى کردند و بر سرشان دست نوازش مى کشیدند.
تأثیر نوازش کودک ، از دو جهت مورد توجّه است :
۱ . کودک ، نوازش را نوعى محبّت مى پندارد و عطش سیرى ناپذیر دریافت محبّت او ، از این طریق ارضا خواهد شد.
۲ . کودک ، نوازش کردن را به عنوان رفتارى براى ابراز احساسات عاشقانه و دوست داشتن ، یاد مى گیرد و با درون سازى این رفتار، در زندگى آینده خود همین گونه ، عشق خود را به شریک زندگى خود ابراز خواهد کرد.
هدیه دادن
هدیه دادن به فرزندان ، از جمله رفتارهایى است که نیاز عاطفى آنها را تأمین مى کند و به صورت غیر مستقیم ، در تربیت صحیح جنسى و پیشگیرى از انحراف جنسى موثّر است ؛ زیرا والدین با هدیه دادن در دوره کودکى ، کودکان را به خود نزدیک مى کنند و مانع آن مى شوند که افرادى از این طریق بخواهند فرزندانشان را جذب خود کنند و از آنها سوء استفاده هاى جنسى ببرند. کودکان ، به هدیه گرفتن خیلى علاقه دارند و مى توان آنها را از این طریق ، مطیع خود ساخت . رسول اکرم صلى الله علیه و آله با اشاره به تأثیر هدیه دادن در جذب شدن بچّه ها به سوى بزرگ ترها مى فرماید :
کسى که به بازار مى رود و براى اعضاى خانواده خود هدایایى مى خرد ، مانند کسى است که براى تُهیدستان و فقیران ، صدقه مى برد و بهتر است که دادن هدیه ها را از دخترها شروع کند ؛ چرا که کسى که دختر خود را شاد کند ، مانند کسى است که بنده اى از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده باشد و کسى که فرزند پسر را شاد کند ، مانند کسى است که از ترس خدا گریه کرده باشد و کسى که از ترس خدا گریه کرده باشد، خداوند ، او را وارد بهشت مى کند. الأمالى ، صدوق ، ص ۶۷۲ ـ ۶۷۳ ؛
هدیه دادن به عنوان یکى از راه هاى جذب کودکان ، داراى دو نقش اساسى است :
اوّل این که این رفتار ، باعث مى شود که احساسات قلبى والدین ، به کودک منتقل شود ، نیاز به دریافت محبّت کودک ارضا شود و احساس کمبود نکند که نتیجه اش ، کاهش انحراف جنسى در کودک است .
دوم این که کودک ، این رفتار را به عنوان عملى براى ابراز عشق و محبّت به دیگران (از جمله همسر آینده خود با والدینش) همانندسازى مى کند و یاد مى گیرد.
ارزش دادن
از دیگر نیازهاى طبیعى و سرشت آدمى که تأمین آن به صورت غیر مستقیم ، در تربیت صحیح جنسى کودکان مؤثّر است، «نیاز به عزّت و ارزشمندى» است. ارضاى این نیاز ، از آن جهت در رشد سالم جنسى اثر دارد که فردى که عزت در او رشد کرده، براى خودش ارزش قائل است و حاضر نیست آن را به ذلّت بکشاند . چنین فردى از کشیده شدن به وادى شهوات و ارتکاب انحرافات (از جمله انحراف جنسى) خوددارى مى کند. امام على علیه السلام مى فرماید :
مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ هَانَت عَلَیهِ شَهَوَاتُهُ . آن که در جان خود ، احساس بزرگوارى مى کند، مخالفت با شهوت حیوانى براى او آسان است.
ارضاى نیاز به عزّت و برخوردارشدن از اعتماد به نفس بالا و بر عکس ، عدم احساس عزّت و شخصیت و نداشتن اعتماد به نفس ، تا حدّ زیادى در خانواده رقم مى خورَد. ویرانگى هایى که در بعضى خانواده ها بر شخصیت و اعتماد به نفس کودکان وارد مى شود ، گاهى تا سنین بزرگ سالى نیز با آنها باقى مى ماند و جز با تلاش فراوان ، قابل درمان نیست ؛ همان طور که رفتارهاى عزّت برانگیز والدین در ارتباط با کودک، رشد سالم روانى (و از جمله رشد جنسى) را موجب مى گردد.
بنا بر این ، باید با پذیرش شخصیت کودک و احترام به او در حد متعادل ، زمینه تربیت سالم را فراهم کرد و موجبات رشد احساس اعتبار و عزّت را در او افزایش داد تا از انجام دادن کارهاى زشت و انحرافات ( و از جمله انحرافات جنسى ) محفوظ باشد.
تأمین امنیت
یکى دیگر از نیازهاى روانى ـ عاطفى ، نیاز به «امنیت» است. امام صادق علیه السلام در مورد اهمیت ارضاى نیاز به امنیت مى فرماید :
خُمسٌ مَن لَم تَکُن فِیهِ لَم یَتَهَنَّ بِالعَیشِ: الصِّحَّةُ وَ الأَمنُ وَ الغَنَاءُ وَ القَنَاعَةُ وَ الأَنِیسُ المُوَافِقُ . هرگاه این پنج چیز براى کسى فراهم نباشد، زندگى او برایش ناگوار و ناسالم خواهد بود: سلامت، امنیت، ثروت، بى نیازى و همسر همراز و همدم . 1الأمالى ، صدوق ، ص ۳۶۷ ؛ مشکاة الأنوار ، ص ۲۶۰ .
در واقع ، کودکى که با بدقولى ها، مسخره کردن ها، تبعیض ها، ناسزاگویى ها ، و زورگویى ها، تهدیدها و تحمیل کارهایى که در توان او نیستند ، روبه روست و هیچ گاه ارتباط هاى دیگران را با خود و ارتباط خود را با دیگران ، صمیمى و مهربانانه احساس نمى کند ؛ بلکه این ویژگى ها از وى شخصیتى ناامید، بدبین و مطرود از دیگران مى سازد که نمى تواند مهر و احساس عاطفى ، به جنس مخالف داشته باشد و با او انس بگیرد و به آرامش برسد . از جمله دلایل تأکید معصومان علیهم السلام بر لزوم عدالت و عدم تبعیض بین کودکان، رحم و شفقّت نسبت به آنان، عدم خشم بر آنان ، عدم تخلّف از وعده هایى که به آنان داده مى شود و عدم تحمیل مافوق توان آنان (بویژه در مورد دختران) ، عبارت است از : پیشگیرى از پدیدار شدن شخصیت نا ایمن در آنها و روبه رو شدن با مشکلات عدیده با همسر و لذّات جنسى آنها .