به طور کلی والدین هستند که تصمیمات نهائی خرید را در دنیای خرید و فروش اتخاذ می کنند به علاوه آنها هستند که میزان دسترسی بچه ها به مواد غذایی را در خانه کنترل میکنند. مثل مربوط به خوردن اسنک و یا تعیین اینکه امشب شام چی داریم؟
ولی تحقیقات نشان داده که والدین در هنگام خرید برای خواست و اولویت فرزندان خود جداً اهمیت قائل هستند. این قابل درک است که آنها حتی نخواهند با خرید مارکهای از مواد غذایی که مورد پسند فرزندانشان نیست آنها را برنجانند. از طرف دیگر درآمد خانواده یکی از مهم ترین عوامل پیش بینی کننده الگوی مصرف بچه هاست.
بچه های خانواده هایی با درآمد بالا به طور کلی مواد غذائی بیشتری مصرف میکنند و از انواع مختلف مواد پر انرژی و از مارکهای تبلیغ شده بیشتر مصرف می کنند. والدین با درآمد بالا نسبت به والدین با درآمد پائین استطاعت بیشتری برای خرید مواد غذایی دارند بنابراین در خانواده هائی با توان بالا تمایل به خرید مواد غذائی و آشامیدنی مارک های گران بیشتر است. به علاوه در خانواده هایی که درآمد بیشتری دارند اغلب پدر و مادر هر دو شاغلند و این باعث می شود که از نظر زمانی در مضیقه باشند و میل شدیدی به خرید غذاهای راحت و آماده داشته باشند.
می توان گفت در خانواده های با درآمد بالاتر، تبلیغات به طور معنی داری با انتخاب مارک مواد غذایی ارتباط دارد. از طرفی در خانواده های با درآمد پائین صرف نظر از مارک محصولات، تبلیغات فقط بر مقدار مصرف آنها از مواد غذایی و آشامیدنی تاثیر دارد.
بنابراین الگوی درآمد خانواده هایی با درآمد پائین بیشتر تحت تاثیر تبلیغات تلویزیون قرارمی گیرد تا بچه های خانواده هایی که از درآمد بالایی برخوردارند. با وجود اینکه آگهی هایی که مخاطب آنها کودکان هستند بر اساس ویژگیهای شخصیتی و سنی آنها به صورت داستان گونه، بصری، آهنگین، موزیکال، پرسر و صدا و همراه با جلوه های ویژه است ولی کودکان بین آگهی هائی که مختص آنها ساخته شده و آگهی های مخصوص بزرگسالان فرقی نمیگذارند و در مورد طیف وسیعی از آگهی ها که در هنگام تماشای تلویزیون در معرض دید آنها بوده، بحث می کنند با این وجود حجم زیادی از آگهی هائی که در مورد آن بحث میکنند آنهایی است که صرفاً برای کودکان ساخته شده اند.
از طرفی متخصصین ساخت تبلیغات تلویزیونی به هر روشی چنگ می زنند تا بتوانند بر رقبا فائق آمده و اثر جاودانه تری در ذهن مصرفکنندگان کم سن وسالشان ایجاد کنند. به این ترتیب صحنه نمایش تبلیغات تلویزیونی تبدیل شده به نمایش اغراق آمیز احساسات خوب و عالی، تعلق خاطر و وابستگی، تجسم جنایت های فیزیکی، نیرنگ، سرقت و دزدی، بدست آوردن بیش از نیاز غذاها و رفتار غیر محترمانه با بزرگترها.
با کسب این اطلاعات عجیب نیست اگر نگرانی ما در مورد مفاهیمی که در آگهی های تلویزیونی مواد غذایی کودکان پخش می شود, افزایش یابد. آگاهی از این مسائل به عنوان زنگ خطری است برای مسئولین و دیگر حامیان سلامتی کودکان و جای آن است که نگاهی دقیق تر به این مباحث داشته باشند. وکلا و سیاستگذاران باید در مورد رواج آگهی های تبلیغاتی مواد غذایی و تاثیر بالقوه آن بر بصیرت و رفتار بینندگان آگاهی بیشتری کسب کنند. تحصیل کردگان مواد غذائی نیز می توانند با آموزش مهارت های تفکر بحرانی که ممکن است در ارتباط باشد با تبلیغات مواد غذائی به مصرف کنندگان کمک کنند.
|
م.سلطانی 1393/12/24 - 06:59 |
مطلب جالبی بود
پیشتر فکر میکردم خانواده های مره بیشتر مشتری اینگونه تبلیغات هستند |