top
اخلاق و کودک

اخلاق و کودک

کار گروه فرهنگی،پرتال جامع و تخصصی کودک:«رفتار اخلاقی» به معنای انجام کار خوب و «گرایش اخلاقی» علاقه به انجام کار خوب تعریف می شود. طبق مطالعات، کودکان قادرند از ۴ یا ۵ ماهگی رفتار اخلاقی یا به عبارت دیگر کار خوب را تشخیص دهند.

اخلاق و کودک
 نیاز پی بردن به ارزشهای اخلاقی و معنوی و داشتن فلسفه زندگی
 
 بسیاری از نوجوانان می کوشند برای داشتن زندگی بهتر دارای روش منطقی یا یک فلسفه عملی باشند . فطرت بشر به گونه ای است که همواره به دنبال ارزشهای اخلاقی و معنوی است . در هیچ کدام از مکتب های گوناگون دنیا مانند مکتب های الهی و دینی به ارزش های اخلاقی و معنوی اهمیت داده نشده است . در قرآن آمده است که  بهترین بندگان خدا کسانی هستند که همه ی سخن ها را بشنوند و از میان آنها بهترین را انتخاب نمایند . همین سخن نشانه ی کاملتر بودن مکتب الهی است . از طرفی دیگر در اسلام همه فطرت ها ، خدایی معرفی  گردیده است : فطرةالله التی فطر الناس علیها ( آیه 30 سوره روم ) .
 
اریک فروم ( روانشناس ) ، نیاز به یک نظام اعتقادی را جزء ذاتی انسان می داند . او می گوید : نیاز به دین یعنی نیاز به یک الگوی جهت گیری و مرجعی برای اعتقاد و ایمان ، هیچ کس را نمی توان یافت که فاقد این نیاز باشد . تمایلات انسان را نهایتی نیست و فردی که بر محور توحید و مدار ارتباط با خدا حرکت نمی نماید پیوسته در صدد جوابگوئی به این خواسته ها می باشد . در حالی که عملاً نمی توان تمام تمایلات را جامه عمل پوشید و چنین فردی با وجود وسعت نعمات الهی پیوسته خود را در تنگی احساس می نماید .
 
برعکس ، فردی که به خدا توجه دارد از اطمینان خاطر بهره مند است و با پذیرش روش قناعت در امور خود ، زندگی راحت و بی دغدغه ای را ادامه می دهد . حرکت مستقیم تکاملی آن قدر مورد تأکید مکتب ماست که در هر روز حداقل ده  بار در ضمن نمازهای روزانه ، هر فرد مسلمان باید از خداوند درخواست نماید که راه مستقیم را در هر مورد به او نشان دهد  و او را بر این راه پایدار بدارد .
 
ضرورت پرورش اخلاقی کودکان از دید اسلام
 
پدران و مادرانی که در اثر سهل انگاری و یا سایر عوامل از تربیت فرزندان خود سرباز می‏زنند از نظر دین و اجتماع خطاکارند. این گونه فرزندان هم برای خانواده و برای اجتماع فردی مزاحم خواهند بود.
شرافت انسان وابسته به روحیات پسندیده اوست، اگر فردی از نظر علمی دارای عالیترین مدارک باشد ولی از انسانیت و اخلاق نیکو بهره کافی نداشته باشد فاقد هر نوع ارزشی خواهد بود علم و دانش اگر متکی به صفات پسندیده نباشد برای صاحبش شرافتی به وجود نخواهد آورد.
 
آنچه که فرد و خانواده و اجتماع را، ارزشمند می‏سازد و به زندگی صفا و لذت می‏بخشد، همانا اخلاق نیکو است. انسان نمی‎تواند با مال و ثروت و قدرت، در دیگران نفوذ کند. این اخلاق است که دل های مردم را تسخیر می‏سازد، و انسانها را با یکدیگر مهربان و اجتماعی خالی از عقده‏ها و نگرانی‏ها به وجود می‏آورد. 
 
اولین آموزشگاه اخلاقی
خانه، اولین مدرسه تربیت اخلاقی است، کودک به تدریج بر اساس مشاهدات روزمره، پایه‏های اخلاقی خود را پی ریزی می‏نماید. در محیط خانه هر کودکی تعالیم خوب و بد را فراگرفته و زیربنای اخلاق او گذاشته می‎شود. کودکی که در محیط خانه، با دروغ آشنا می‏شود، بدون شک دروغگویی را می‏آموزد، کودک همانند نهال تازه‏ای است. هر طور به او تعلیم دهند همان گونه تربیت می‏شود. کودکی که از پدرومادر عاطفه ندیده باشد برای گذشت و عاطفه ارزش کمتری قائل خواهد شد.
 
الگوهای تربیتی
رفتار پدر و مادر در محیط خانه، هرچه باشد سر مشقی برای کودکان خواهد بود، زیرا آنان فاقد آن گونه رشد عقلی هستند که بتوانند خوبی و بدی را تمیز دهند. فرزندان به پدرومادر خود علاقه دارند و بر اساس همین علاقه و پیوند، پدر و مادر را نمونه و سرمشق خود قرار می‏دهند و می‏کوشند رفتارشان را با افعال آنها انطباق دهند.
روی این اصل مشخص می‏شود که پرورش اخلاقی کودکان در محیط خانه، به طور عملی صورت می‏گیرد. پدر و مادری که به تربیت فرزند خود علاقمندند در درجه اول باید بکوشند خود دارای فضایل اخلاقی باشند تا فرزندشان نیز، روحیات پسندیده آنان را تقلید کرده جزء اخلاق و خوی خود قرار دهند. با پند و اندرز نمی‏توان درستی و راستی و سایر صفات اخلاقی را که در محیط خانه کمتر مراعات می‏شود در آنها به وجود آورد.
 
آغاز پرورش اخلاقی
انسان بر اساس فطرت، از آغاز تولد برای تربیت پذیری آمادگی دارد، بدیهی است هرچه این امر در سنین پایین‏تر انجام گیرد نتایج آن درخشان‏تر خواهد بود. دردوره رشد مغز کودک برای گرفتن هر نوع تأثیراتی آمادگی دارد. روی همین اصل کودک هرچه در اختیارش قرار گیرد فوراً در خود جذب می‎نماید. اخلاقی که در دوران کودکی کسب شده باشد در مراحل بعدی زندگی اثرات مهمی از خود به جای می‏گذارد.
 
نظر اسلام در پرورش اخلاقی
پرورش اخلاقی کودکان در اثر تقلید و پیروی از رفتار دیگران تدریجاً و به طور نامحسوس، تکمیل می‏شود. اسلام پدران و مادران را در امر پرورش اخلاقی فرزندان خویش، مسئول می‏داند و یکی از وظایف اساسی و حساس آنها را به تربیت فرزند دانسته است.
اهدنا الصراط المستقیم . صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین( آیات 6 و 7 سوره فاتحه )
از دیگر ارزشهای اخلاقی و معنوی ، انجام ندادن گناه چه بزرگ و چه کوچک است. در قرآن کریم به انجام ندادن گناهانی مانند شرک به خدا ، آزردن پدر و مادر ، کشتن فرد بی گناه ، شهادت دروغ ، شکستن پیمان های الهی مانند عهد نذر و قسم تأکید شده است .  در آیه 31 سوره ی  نساء ( 4 ) آمده است که اگر از گناهان کبیره ای که از آن نهی شده اید اجتناب نمایید ، بدی های شما را می پوشانیم و شما را در جای با منزلتی وارد می نماییم .    
 
ارزش های اخلاقی واجب برای کودکان
پرداختن به موضوع مهمی مانند پرورش فضیلت های اخلاقی در کودکان با توجه به این که جامعه ما از آسیب های اجتماعی متعدد در رنج است و این امر نسل آینده کشور را تهدید می کند، باید جدی گرفته شود و مورد توجه اقشار مختلف مردم قرار گیرد.
پرورش اخلاقی درست، انسان را از تنگناهای بزرگ می رهاند و نیرویی است که به انسان، به منظور کنترل خود از وارد شدن در تباهی ها و لغزش ها کمک می کند.
پرورش این فضیلت ها آموختنی است و کودکان به وسیله آن از آسیب های اجتماعی و روانی مصونیت پیدا می کنند، یکی از وظایف عمده اما فراموش شده والدین است. بدیهی است، وقتی کاری در شرایطی ویژه و در زمان خود انجام می گیرد، آثار دلخواه را به دست می دهد. دوران کودکی نیز بهترین زمان برای سازندگی است. کودک برای تربیت، آمادگی کامل را دارد و هر تدبیری در تربیت او به کار گرفته شود، در دل و جان او نقش می بندد و به راحتی از میان نمی رود. اخلاق و ویژگی های ناشایست را که در بزرگسالی جزو شخصیت فرد شده، نمی توان به آسانی تغییر داد. حال آنکه یک نهال کوچک را می توان از حالت انحراف به راستی درآورد. بنابراین، دوران کودکی، بهترین دوره سازندگی و تربیت اخلاقی است.
در این مطلب چند نمونه از مهمترین اصولی که شما باید به عنوان پدر یا مادر تا پیش از ورود فرزندتان به مدرسه به او بیاموزید ذکر شده است. با آموختن چنین مسائلی به او کمک می کنید هنگام ورود به اجتماع و در ارتباط با دیگران از ارتباطاتش لذت بیشتری ببرد.
بسیاری از والدین گمان می کنند نیازی نیست به کودکان در سنین پیش از دبستان اصول و ارزش های مهم اخلاقی و انسانی آموخته شود چون آنها کم سن و سال هستند و درک این مسائل برایشان دشوار است یا اینکه آموختن این مسائل را به آموزگاران واگذار می کنند. امروزه بیشتر والدین با فرزندانشان طوری رفتار می کنند که گویی فقط آنها در دنیا اهمیت دارند و بر همه مقدم هستند.
در حالی که این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که والدین در ارتباط با فرزندانشان مرتکب می شوند و در آینده حتی خودشان نیز گرفتار عواقب چنین رفتار نادرستی خواهند شد. فرزندان شما از لحظه تولد از قدرت فهم و درک برخوردارند و از همان لحظه ورود به دنیا باید تربیت شوند.
در این مطلب چند نمونه از مهمترین اصولی که شما باید به عنوان پدر یا مادر تا پیش از ورود فرزندتان به مدرسه به او بیاموزید ذکر شده است.
 
صداقت
به کودکتان کمک کنید راهی برای بیان واقعیت بیابد: بهترین راه برای اینکه به کودکتان بیاموزید صداقت داشته باشد و هرگز دروغ نگوید این است که خودتان برایش الگوی راستگویی و صداقت باشید.
 
بخشش
به کودکتان یاد دهید تا وسایل و خوراکی‌هایش را با کودکان دیگر تقسیم کند. احتیاجی نیست که این شریکی استفاده‌کردن، حتما با کودکان باشد. اگر کودکی نبود، از او بخواهید که شکلاتش را با بزرگسالان خانواده تقسیم کند.
 
خوش‌بینی
زندگی‌ پر از شکست‌ها و ناامیدی‌هاست. تنها چیزی که انسان را به ادامه این مسیر سخت و ناهموار امیدوار نگه می‌دارد، خوشبینی است. این ارزش مهمی برای کودکان است؛ زیرا همواره اعتقاد آنها را به میزان توانایی‌هایشان به چالش می‌کشد.
 
شجاعت
اگر کودک با شجاعت، مسئولیت تمام کارهایش را بر‌عهده بگیرد، به ندرت به دروغ گفتن متوسل خواهد شد. هنگامی که او به اشتباه خود اذعان کند، برای پدر و مادر آسان‌تر خواهد بود تا با او صحبت کرده و برای جبران و اصلاح اشتباهش به او کمک کنند. در اغلب موارد دیده شده است که کودکی که با شجاعت بر اعتقاداتش پافشاری می‌کند، در آینده به‌عنوان یک بزرگسال، تغییرات مورد نظر خود را برای جامعه به ارمغان می‌آورد.
 
عدالت
حتما به کودکتان بیاموزید اشتباهاتش را جبران کند.
 
اراده
به کودکتان کمک کنید اراده ای قوی داشته باشد.
 
دیگران
به کودکتان بیاموزید به احساسات دیگران اهمیت بدهد.
 
عشق
به کودکتان بیاموزید با دیگران مهربان باشند.
 
همدلی، وجدان، خویشتن داری
اولین گام برای برقراری ارتباط سالم با دیگران توانایی درک احساسات دیگران است و مفهوم همدلی در همین نکته نهفته است. احساس همدلی به فرد کمک می کند نسبت به نیازها و احساسات دیگران حساس تر باشد و تمایل بیشتری برای کمک به دیگران داشته باشد. همدلی باعث می شود، فرد با دیگران با عطوفت بیشتری برخورد کند و رنج های عاطفی احتمالی دیگران را رفع کند. رفتار آزاردهنده ای در فردی که همدلی دارد، وجود ندارد و وی تلاش می کند نسبت به احساسات دیگران خود را مسئول و متعهد بداند. همدلی مفهومی است که یک نوزاد 6 ماهه متوجه آن می شود و طبیعی است که سیر رشدی قابل توجهی از نوزادی تا سنین بالاتر دارد.
 
مراحل همدلی
به طور کلی همدلی دارای ۵ محور است. در مرحله اول که «همدلی کلی» نام دارد، کودک که نمی تواند بین خود و دنیای اطراف تمایز قائل شود، با شنیدن صدای گریه، گریه می کند و با صدای خنده دیگری، می خندد. در مرحله بعد که «همدلی خود محورانه» است و از یک سالگی به بعد آغاز می شود، واکنش کودک به ناآرامی دیگران کم کم آغاز می شود و کودک در این مرحله می فهمد ناراحتی دیگران، ناراحتی او نیست. در سنین پیش از دبستان که «همدلی عاطفی » شکل می گیرد، کودک می تواند بفهمد که احساسات وی با دیگران ممکن است متفاوت باشد و می تواند در احساس دیگران شریک شود حتی اگر احساس آن ها را نداشته باشد.
 
در «مرحله شناختی» که از حدود ۶ سالگی به بعد آغاز می شود، کودک می تواند مسائل را از دید دیگران ببیند و تلاش می کند با رفتارهایی درک خود را از احساس دیگران نشان دهد. در مرحله آخر که«همدلی انتزاعی» است و از ۱۲ سالگی به بعد شکل می گیرد، کودک می تواند با افرادی که نمی بیند احساس همدلی کند.
 
پرورش همدلی در ۳ گام
اگر والدین بتوانند در ۳ گام همدلی را در کودک خود پرورش دهند، قادر خواهند بود کودکی مهربان و دلسوز تربیت کنند، در گام اول افزایش آگاهی کودکان نسبت به احساسات خود، سپس افزایش آگاهی آنان نسبت به احساسات دیگران و در گام سوم توانایی درک دیدگاه دیگران قرار دارد. اگر بخواهیم کودکی داشته باشیم که نسبت به احساسات دیگران حساس باشد، باید در ابتدا بتواند احساسات خود را تشخیص دهد.
 
 با اشاره به این که ترس، غم و خشم ۳ احساس بنیادی انسان است؛ اگر کودک این ۳ احساس بنیادی را تجربه نکند و از آن ها گذر نکند، نمی تواند به شادی و نشاط پایدار برسد.در واقع والدین آگاه و هوشمند این فرصت را برای کودک ایجاد می کنند که کودک این احساسات ناخوشایند را تجربه کند. به این معنا که وقتی کودک از احساس ترس، خشم و غم صحبت می کند آن را انکار نکنند و اجازه بدهند کودک آن را توضیح دهد یا آن را تجربه کند. اشتباه بسیاری از والدین این است که هرگز اجازه نمی دهند کودک این احساسات را تجربه کندو به این ترتیب فرصت همدلی با وی را از دست می دهند.بنابراین بهتر است برای افزایش آگاهی کودکان نسبت به احساساتشان سعی کنیم از احساسات کودک مطلع شویم و به حرف آن ها گوش کنیم.
وقتی والدین احساسات بچه ها را کم اهمیت جلوه می دهند، در واقع رابطه بین خود و آن ها را قطع می کنند. بیشتر والدین تلاش می کنند ناراحتی، ترس و یا خشم کودک خود را کم اهمیت جلوه دهند، از آن به سرعت گذر کنند تا مبادا این احساس در وی باقی بماند. در صورتی که احساس زودگذر است و کودک پس از تجربه، آن را پشت سر می گذارد.
 
والدین تصور می کنند بیان احساس نشانه ضعف است در صورتی که باید دانست نشانه توانمندی و کنترل هیجانات و احساس است. در گام بعدی باید به کودک کمک کنیم تا احساسات دیگران را درک کند اما درک دنیای دیگران بدون فراهم شدن زیرساخت های مورد نیاز امکان پذیر نیست.بنابراین لازم است کودکان صداقت احساسی را بیاموزند و مراحل ذکر شده را پشت سر گذاشته باشند.
 
درک احساسات دیگران با راهکارهایی قابل تحقق است. برای درک دیدگاه دیگران بهتر است گاهی نقش ها را عوض کنیم. مثلا از کودک بپرسیم«اگر جای فلانی بودی چه کار می کردی، چه احساسی داشتی»؟ این تغییر نقش به کودک کمک می کند دریابد دیگران چه احساساتی را تجربه می کنند. از طرف دیگر نقش انضباطی والدین هم بسیار مهم است.
 
این که وقتی کودک کار اشتباهی می کند توجهش را جلب کنیم و به او بگوییم «کاری که تو کردی، دوستت را ناراحت کرد. اگر خودت بودی چه کار می کردی، چه احساسی داشتی» کودک به هنگام انجام رفتار نامهربانانه یا نادرست باید بداند رفتارش چه تاثیری روی دیگران می گذارد. چرا رفتارش پذیرفته شده نیست و باید با پیامد رفتارش رو به رو شود. والدین باید نارضایتی خود را از رفتار نادرست کودک اعلام کنند. دلیل بیاورند و مطمئن شوند که کودک دلیل نارضایتی آن ها را متوجه شده و چرا رفتار وی تایید نشده است.
 
بهترین زمان برای همدلی با کودک
خوب است والدین بدانند که بهترین زمان برای ارتباط با کودک زمانی است که وی احساس ناخوشایندی را تجربه می کند اما بیشتر والدین این فرصت طلایی را از دست می دهند. مسعود هنربخش کارشناس ارشد روان شناسی بالینی ضمن بیان این مطلب به خراسان می گوید: کودکان به هنگام تجربه احساسات ناخوشایند به حمایت والدین نیاز دارند و همدلی همان چیزی است که به آن ها کمک می کند. والدین باید بدانند داشتن احساس خوب به معنای تجربه نکردن احساسات بد نیست بلکه تا زمانی که کودک خود احساسات ناخوشایند را تجربه نکرده است نمی تواند احساسات خوب را تجربه کند و این اشتباهی است که بسیاری از والدین مرتکب می شوند.
 
خویشتن داری همان ویژگی است که در بیشتر کودکان ما شکل نمی گیرد زیرا کودکان هر تمایل و احساس خود را بلافاصله به رفتار تبدیل می کنند. در واقع در خویشتن داری کودک یاد می گیرد که هر احساس یا تمایل خود را به رفتار تبدیل نکند و خود را کنترل کند.
 
بنابراین درک اهمیت همدلی در درجه اول برای والدین بسیار حیاتی و مهم است و لازم است والدین خود به این سلاح مجهز باشند و توانایی همدلی کردن را داشته باشند. از سوی دیگر وجدان، همان ندای درونی فطرت انسان است که به فرد این قدرت را می دهد که نادرست را از درست تشخیص دهد. وقتی فردی از مسیر درست خارج شود و به علت انجام عمل غیر اخلاقی احساس گناه کند، در معرض ابتلا به انواع اختلالات روانی قرار خواهد گرفت. با تقویت وجدان فرد می تواند با وجود وسوسه، تحریک و تهییج شدن به انجام عمل غیراخلاقی، رفتار اخلاقی و صحیح داشته باشد وجدان در حقیقت سنگ بنای صداقت و مسئولیت پذیری افراد است. به نظر می رسد کودک تا 4 سالگی خود محورانه عمل می کند و دوست دارد کارها را به شیوه ای که خود می خواهد انجام بدهد اما از این سن به بعد یاد می گیرد که برای این که به درد سر نیفتد یک سری کارها را انجام ندهد. در واقع در این سن وجدان بیرونی وجود دارد اما با طی شدن مراحل رشد و تکامل وجدان درونی به تکامل می رسد. اگر وجدان در کودک شکل نگیرد وی هیچ زمان پیامد رفتارهای خود را در نظر نمی گیرد و در مقابل رفتارهای خود مسئولیت پذیری نخواهد داشت.
 
خویشتن داری همان ویژگی است که در بیشتر کودکان ما شکل نمی گیرد زیرا کودکان هر تمایل و احساس خود را بلافاصله به رفتار تبدیل می کنند. در واقع در خویشتن داری کودک یاد می گیرد که هر احساس یا تمایل خود را به رفتار تبدیل نکند و خود را کنترل کند.
 
برای درک مفهوم خویشتن داری می توانیم به ماه مبارک رمضان اشاره کنیم که اوج خویشتن داری افراد است.زیرا در حالی که افراد تمایل به خوردن یا نوشیدن دارند، اما از این کار اجتناب می کنند. فرد خویشتن دار از رفتارهای عجولانه پرهیز می کند و همواره می اندیشد که «دفعه بعدی هم وجود دارد» به عبارتی همه چیز را در «حال» خلاصه نمی کند و برآورده شدن خواسته یا نیازش را به آینده موکول می کند.
 
این فضیلت به کودکان کمک می کند به خود متکی باشند و کسب استقلال کنند. فرد خویشتن دار قادر است به علت کنترل خواسته هایش فضیلت های دیگری مثل بخشندگی را در خود پرورش دهد.
 
احترام، مهربانی، بردباری، انصاف
 
هم چنین کودکان باید یاد بگیرند به دیگران احترام بگذارند و طوری رفتار کنند که دوست دارند با خودشان هم همان رفتار شود. وقتی فضیلتی مثل احترام در کودک پرورش می یابد، از بسیاری از آسیب ها مانند خشونت و بی عدالتی پیشگیری می شود. ثابت شده است که علت افزایش خشونت در روابط زوج باور نداشتن به اصل احترام متقابل در زندگی مشترک است. کودکی که یاد می گیرد به دیگران احترام بگذارد و طوری رفتار کند که دوست دارد با او رفتار کنند هرگز پا را از دایره اخلاق بیرون نمی گذارد. در مهربانی توجه به رفاه و آسایش دیگران اهمیت اساسی دارد و نقطه مقابل خودخواهی است. این فضیلت به فرد اجازه می دهد که دلسوز و غمخوار دیگران باشد و برای آن ها وقت بگذارد. در بردباری فرد می تواند با توانایی و درک عقاید و نظر دیگران و بدون قضاوت ارزشی نسبت به آن ها، بردباری به خرج دهد و در تعامل صحیح با دیگران به سر ببرد.
 
فرد بردبار بدون پای بندی به تعصبات کورکورانه خود و ضمن احترام به حقوق دیگران تلاش می کند پا را از دایره اخلاق بیرون نگذارد و همراه و همدم دیگران در شرایط دشوار زندگی باشد.
 
هم چنین در قابلیت انصاف، فرد می آموزد که عادلانه ، منصفانه و بی طرفانه رفتار کند و این انصاف را به ارتباطات انسانی نیز تسری می دهد.در پیش گرفتن بردباری و انصاف باعث می شود که کیفیت روابط انسانی افزایش یابد و با این ویژگی دشواری های زندگی فردی و اجتماعی بهتر رفع می شود.
 
والدین باید نسبت به پرورش فضیلت های اخلاقی در کودکان از سنین پایین اقدام کنند، و این باور نادرست دیرینه که «بچه ها نمی فهمند» باید از ذهن والدین ایرانی برای همیشه پاک شود
 
والدین باید نسبت به پرورش فضیلت های اخلاقی در کودکان از سنین پایین اقدام کنند، و این باور نادرست دیرینه که «بچه ها نمی فهمند» باید از ذهن والدین ایرانی برای همیشه پاک شود و آن ها نسبت به آموزش و پرورش این فضیلت ها از همان دوران کودکی اقدام کنند. متاسفانه هم اکنون برخی والدین نسبت به مسائل تربیتی کودکان کوتاهی می کنند در صورتی که سنگ بنای موفقیت و زندگی سالم کودکان با آموزش این فضیلت ها گذاشته می شود.
 
عوامل مؤثر در تربیت اخلاقی کودکان
 
1. وراثت
یکی از عوامل مهم و مؤثر در تربیت اخلاقی کودکان، وراثت است. سجایا یا بدی های اخلاقی پدران و مادران، در فرزندان زمینه هایی را ایجاد می کند و فرزندان وارث آن ویژگی های پسندیده یا ناپسند می شوند.
 
2. عامل محیط
محیط، به همه عوامل خارجی گفته می شود که از آغاز رشد، یعنی از آن لحظه ای که انسان به شکل نطفه ای در رحم قرار می گیرد، بر او اثر می گذارند. بنابراین، جنین نیز محیطی دارد که آن را در بر می گیرد و هر چه انسان رشد می کند، دایره محیط او گسترش می یابد. برخی از عوامل محیطی عبارتند از:
 
الف) محیط خانه و خانواده
ب) دوستان و هم نشینان
 
3. وسایل ارتباط جمعی
رادیو، تلویزیون، سینما، مجله ها و روزنامه ها، از عوامل مؤثر در ساختن یا ویران کردن بنای اخلاق انسان ها، به ویژه کودکان به شمار می آیند. این وسایل، در کانون خانوادگی راه دارند و شیوه فکرها، باورها و سلیقه ها و راه و روش های رفتاری انسان ها را در زندگی تغییر می دهند.
 
4. محیط جغرافیایی
محیط جغرافیایی، یعنی آب و هوا، نور، حرارت و گرما و سرما، در ساختار جسمی و روحی انسان و در خلق و خوی آدمی تأثیر دارد بخشی از تفاوت های فردی آدمیان، به محیط زندگی بر می گردد
 
بسیاری از والدین دوست دارند فرزندانی داشته باشند که مقید به موازین اخلاقی باشند. اما روشهایی که به کار می‌برند شاید روشهای نادرستی باشد که نتایج منفی را به دنبال می‌آورد. برای ایجاد رفتار اخلاقی باید نکاتی را در نظر گرفت. یکی از این نکات سن کودک، ارزشهای والدین، رفتار اخلاقی والدین و ... است.
 
به ویژگیهای سنی کودکان توجه داشته باشید.
مطابق با تحقیقات دقیقی که روانشناس بزرگ پیازو گلبرگ روی کودکان انجام داده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که اخلاق کودکان به شیوه‌های متفاوتی بروز می‌کند. و قواعدی کودکان سنین مختلف در رفتار اخلاقی خود به کار می‌برند، متفاوت است. آنها قضاوتهای اخلاقی متفاوتی دارند
بتدریج که کودکان بزرگتر می‌شوند حدود 12-13 سالگی پسری را مقصر و رفتار او را بد می‌دانند که یک فنجان را شکسته ولی کار بد او عمدی و از سر لجاجت بوده است. بنابراین لازم است در آموزش رفتار اخلاقی به کودکان سطح اخلاقی و میزان درک آنها را از رفتار اخلاقی مدنظر داشته باشیم. اگر تلاش کنیم به یک کودک خردسال تفهیم کنیم که پسر دوم کارش بدتر بوده موفق نخواهیم شد.
 
الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید.
خانواده و در راس آن والدین مهمترین الگوها برای فرزندانشان هستند. بنابراین اگر می‌خواهند رفتاری را به کودکان خود آموزش دهند در مرحله اول باید خود نسبت به انجام آن رفتار تعهد داشته باشند. و به این تریتب الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند.
 
باور و عقاید اخلاقی خود را بشناسیم.
قبل از آنکه رفتارهای اخلاقی کودک را پرورش دهیم باید در مورد باورها و عقاید خود شناخت مناسب داشته باشیم. بنابراین در یک فرصت مناسب ارزشهایی که دارید را شناسایی کنید و سپس به دنبال روشهایی آموزش رفتار اخلاقی به کودک باشید. والدینی که کمک کردن به دیگران را جزو ارزشهای خود نمی‌دانند، نمی‌توانند این رفتار را در کودک پرورش دهند.
 
در کمین فرصتهای مناسب باشید.
آموزش رفتارهای اخلاقی در منزل مانند آموزش دروس در مدرسه نیست که ساعت و زمان و برنامه مشخصی داشته باشد. والدین برای ایجاد این رفتارها باید در کمین فرصتها باشند. در زندگی روزمره و در مدت زمانی که فرزندان با والدین به سر می‌برند فرصتهای زیادی پیش می‌آید که بتوان ذهن آنها را نسبت به مسائل اخلاقی آشنا ساخت. زمانی که مشغول یک فیلم اخلاقی هستید، زمانی که فرزند شما در مورد یک رفتار اخلاقی یا غیر اخلاقی همکلاسی اش صحبت می‌کند و ... فرصتهایی از این قبیل هستند.
 
زور و اجبار ممنوع
از استفاده روشهایی چون تحمیل رفتار اخلاقی، ایجاد محدودیت شدید، و زور اجبار خوددداری کنید. در صورتی که از این روشها استفاده کنید هر چند ممکن است رفتار اخلاقی را در فرزند خود مشاهده کنید، اما این رفتار در او درونی نمی‌شود و در فرصتهای که به دور از اجبار و تحمیل شما باشند خواسته خود را انجام خواهند داد نه رفتار اخلاقی را که شما به او دیکته کرده‌اید.
 
رفتارهای اخلاقی را تقویت کنید.
در هنگام مشاهده رفتار اخلاقی در فرزندتان نسبت به آن بی‌توجه نباشید. برخی از والدین انجام آن رفتار را عادی می‌دانند و واکنش لازم را نشان نمی‌دهند. این مساله ممکن است موجب دلسردی فرزندتان شود. برای تقویت و تداوم این رفتارها در فرزندان حتما به آنها تقویت دهید، تشویق کنید و توجه نمائید. در مقابل در صورت مشاهده یک عمل غیر اخلاقی واکنش مناسب نشان دهید. روشهایی درست تنبیه را به کار ببرید و به او تفهیم کنید کارش از نظر شما مردود است.
 
با رفتار نامناسب در مورد شخصیت فرزندتان قضاوت کنید.
وقتی یک عمل اخلاقی از فرزندتان می‌زند شخصیت او را بطور کلی زیر سوال نبرید. از رفتار او انتقاد کنید، نه از شخصیت او. او به هیچ وجه یک فرد غیر اخلاقی نیست. اما رفتار و واکنش نامناسب شما ممکن است بتدریج در او مشکلاتی را بوجود بیاورد. بنابراین از رفتار او ناراحت شوید نه از شخصیت او.
 
برنامه عملی برای انجام رفتار اخلاقی تهیه کنید.
فرزندان اگر به صورت عملی کاری انجام دهند بهتر یاد می‌گیرند. برای اینکار برنامه‌ای تهیه کنید و سعی کنید این کار را با کمک فرزندانتان انجام دهید و هر روزی که رفتار و عمل اخلاقی را انجام دهید. می‌توانید خودتان نیز با کلیه اعضا خانواده در این برنامه شرکت کنید.
 
خداباوری را در فرزندانتان تقویت کنید.
تکیه به قوانین و دستورات مذهبی عمل اخلاقی و انجام آن را تسهیل می‌سازد و موجب می‌شود فرد نیروی قویتری برای دوری از اعمال غیر اخلاقی داشته باشد. برای اینکار از همان دوران کودکی به تقویت خداباوری در کودک خود بپردازید و او را با مفاهم اولیه و بتدریج با مفاهیم عمیقتر آشنا کنید.
از کودکان خود انتظار رفتار اخلاقی داشته باشید.
 
برخی از والدین با اینکه ارزشها و رفتارهای اخلاقی برایشان مهم است اما این توقع و انتظار را بنا به دلایلی که دارند به فرزندنشان منتقل نمی‌کنند.اگر انتظارات شما مطابق با سن اخلاقی فرزندانشان هست حتما آنها را از توقع خود مطلع سازید. والدینی که چنین توقعی از فرزندانشان فرزندان اخلاقی تری دارند. 
 
رابطه صمیمانه و محترمانه ای با فرزندان خود برقرار کنید.
 پژوهش ها نشان می دهند کودکان بیشتر از همه تحت تاثیر اشخاصی قرار می گیرند که بیشترین علاقه و احترام را برایشان قائل باشند. یکی از مطمئن ترین راه ها برای تقویت اخلاق در فرزندتان، برقراری رابطه ای صمیمانه و پر مهر با او است. کلید موفقیت آن است که توجه کنید این رابطه از دو سو محترمانه باشد، یعنی هم شما با محبت و احترام با فرزندتان رفتار کنید و هم او در مقابل به همین شیوه با شما رفتار کند.
 
 رعایت اعتدال ضامن سلامت روانی کودک است.
 دوست داشتن افراطی و برآوردن نیازها، صرف نظر از خواسته ها و نیازهای کودک، او را لوس می کند. این مساله باعث می شود کودکان در اولین مراحل رشد اخلاقی بر اساس فردگرایی خودخواهانه مغرور شوند. از سوی دیگر، محدودیت زیاد کودک را دچار احساس کم ارزشی و خویشتن دار نبودن می کند.
 
به آثار رفتارهای او واکنش نشان دهید.
 محققان می گویند یکی از بهترین تمرین های سازنده اخلاق، اشاره به اثر رفتار کودک بر شخص دیگر است، انجام این کار باعث افزایش رشد اخلاقی کودک می شود.
 
  کودک را تحت هر شرایطی دوست بدارید
کودک نیاز دارد که بداند آنقدر خوب و با ارزش هست که شما او را دوست بدارید حتی اگر آبمیوه را روی زمین ریخته یا نتوانسته توپش را بخوبی شوت کند یا اگر گاهی بد اخلاقی کرده، ابراز علاقه شما برای وی حیاتی است.
 
کودک را هدایت کنیم
شما می توانید مواردی را برای نشان دادن مسیر صحیح و حرکت در راه اخلاقیات به فرزندتان بیاموزید، چرا که شیوه رفتار و گفتار شما به عنوان والدین در شیوه زندگی فرزندتان اهمیت بسزایی دارد. پس در رفتار و منش خود موارد زیر را به یاد داشته باشید.
 
  غلبه بر استرس
از نخستین روز تولد کودک گرفته تا انتهای زندگی، افراد با استرس های گوناگون روبه رو می شوند. پس آنها را در مواجهه با استرس ها همراهی کنید وبه او بیاموزید که استرس بخشی از زندگی است و فقط برخورد و غلبه بر آن مهم است و نیازبه هنر دارد.
 
راهی برای شرکت در اجتماع برای کودک پیدا کنید
برای مثال کودک را تشویق کنید تا اسباب بازی هایش را به دوستانش بدهدیا غذای خود را با دیگران تقسیم کند. با وسایل نقلیه عمومی او را بیرون ببرید.
یا راه های دیگری که او در کنار دیگران قرار می گیرد را امتحان کنید. حتی می توانید او را به زمین های بازی برده تا خودش در صف وسایل بازی بایستد و به نوبت سوار شود.
 
اجازه ندهید مرتب از زیر بار مسوولیت شانه خالی کند
برای مثال وقتی زمان خواب معینی برایش تعیین می کنید، اجازه ندهید به بهانه تماشای تلویزیون دیرتر بخوابد و این کار را چند بار در هفته تکرار کند یا وقتی فردا در مدرسه مسابقه یا امتحان دارد دیرتر بخوابد، زیرا بازده روز بعد او تحلیل می رود.
 
ایجاد مسئولیت در کودکان
به وجود آمدن احساس مسئولیت ناشی از تمایل به همکاری با دیگران، کمک به غیر و مواجه شدن با مشکلات است.این احساس باعث می شود که انسان هرگز از انجام یک کار عادی و خسته کننده ملول نگردد و برای کارهایش ارزش قائل شود علاقه به همکاری و کمک به دیگران و حل مشکلات در کودکانی مشاهده می شود که در خانواده ی آنان کارها بر محور همکاری در جریان است.ایجاد اعتماد و اطمینان یکی از مؤثرترین عوامل در توسعه ی رابطه ی بین والدین و فرزندان است.
با دل گرم کردن فرزند، بر نقاط قوت و محاسن فرزندان تأکید شده و اعتماد به نفس ایجاد می شود.باید به جای تمرکز بر اشتباهات فرزندان، به آنچه انجام داده اند و مورد قبول است، تکیه کرد.
 
رفتار با اطفال غیر مسئول
وقتی که کودکی حاضر نیست وظایف خود را انجام دهد، ما باید بفهمیم که آیا عدم انجام وظیفه از جانب کودک ناشی از توقع زیاد ما بوده یا نه؟ چون گاهی شده است که یک کودک غیر مسئول را با کودک فوق العاده کاردان و قابل اعتماد مقایسه می کنیم.
ممکن است کودکی در شرایط مخصوص کاملاً غیر مسئول باشد ولی در وضع دیگری دارای احساس مسئولیت باشد.اگر کودکی علاوه بر غیرقابل اعتماد بودن، خونسرد و بی عاطفه و بی حال باشد، یا دائماً با دیگران دعوا کند، یا نتواند با افراد کنار آید و یا از چیزهای موهوم ترس داشته باشد، اشکال چنین کودکی علت روانی عمیق دارد و باید سریعاً مورد مشاوره قرار گیرد.
 
حال اگر عدم مسئولیت کودکی علایمی غیر از موارد بالا داشته باشد و به نظر می رسد که کودک به رشد خود به طور رضایت بخشی ادامه می دهد، در این صورت کمک های اولیه ی معلمین یا والدین کافی به نظر می رسد.صحبت در تنهایی با والدین، انجام دادن بعضی از کارها از روی تفنن می تواند به ایجاد احساس مسئولیت در کودکان کمک کند.  رشد تمایلات درونی تربیت یک کودک با اعتقاد به ارزش ها بسیار متفاوت با آموختن نظم و ترتیب و ادب است و از تصحیح رفتارهای بد و تشویق به اعمال مثبت نیز فراتر است.
فرد باید قلبا به مواردی متقاعد شود تا تمایلات درونی به آن پیدا کند. به بیان دیگر عادت به انجام کارهای صحیح پیدا کند، چه کسی او را در حال انجام آنها ببیند و چه نبیند بتدریج این فرد به انسانی تبدیل خواهد شد که با اختیار خود راستگویی را انتخاب می کند حتی اگر به ضررش باشد یا به خاطر آن تنبیه شود.
انسانی که علاوه بر نیازهای خود به احتیاجات دیگران نیز توجه دارد، به این ترتیب یاد می گیرد که در کنار دیگران زندگی کند و زندگی اجتماعی را بخوبی پیش ببرد.

رفتار اخلاقی، گرایش اخلاقی
«رفتار اخلاقی» به معنای انجام کار خوب و «گرایش اخلاقی» علاقه به انجام کار خوب تعریف می شود. طبق مطالعات، کودکان قادرند از ۴ یا ۵ ماهگی رفتار اخلاقی یا به عبارت دیگر کار خوب را تشخیص دهند، سن تمایل به گرایش اخلاقی در کودک بین ۳ تا ۵ سالگی است، حامد سیامکی خبوشان کارشناس ارشد روان شناسی و عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی کشور با بیان این مقدمه به خراسان می گوید: کودک در زندگی روزمره باتبعیت ازوالدین که اصلی ترین الگوی وی هستند، تمام کارهای اخلاقی یا غیراخلاقی آن ها را کپی برداری می کند. او در سنین پایین رفتار والدین را معیار خود قرار می دهد و هر عملی از آن ها سر بزند چه اخلاقی و چه غیراخلاقی تکرار می کند.
گرایش اخلاقی و تنبیه و تشویق
والدین در گرایش اخلاقی کودک نقش مهمی به عهده دارند زیرا نه فقط با الگویی که در اختیار کودک قرار می دهند بلکه با پاسخ دهی مناسب به کارهای خوب کودک یعنی تشویق و نهی کودک از تکرار رفتارهای بد یعنی تنبیه، می توانند گرایش اخلاقی کودک را به نحو صحیحی جهت دهند. در واقع والدین با تشویق و تنبیه های نابجا ممکن است نتوانند انگیزه کافی برای انجام کارهای خوب در کودک ایجاد کنند. از سوی دیگر، قرار دادن پاداش های مالی و تنبیه های غیر ضروری در طول زمان به کودک یاد می دهد که برای فرار از تنبیه یا دریافت پاداش هر رفتار درست یا نادرستی را موجه بداند. نکته این جاست که رفتار و گرایش اخلاقی و تمرین آن در کلاس درسی تحت عنوان «خانواده» با حضور پدر و مادر به عنوان معلمان همیشگی کودک، روزانه در جریان است و درست به همین دلیل است که کودکان به سرعت فاصله بین حرف و عمل را درمی یابند.

قضاوت اخلاقی
سیامکی در این باره چنین توضیح می دهد: «قضاوت اخلاقی» به آگاهی فرد نسبت به کار خوب و بد گفته می شود که لزوما به رفتار اخلاقی نمی انجامد. مثل فردی که می داند دروغ بد است اما دروغ می گوید. کودک در سن ۴ تا۶ سالگی قدرت قضاوت اخلاقی پیدا می کند و اگر در معرض رفتار اخلاقی و الگوهای مناسبی قرار داشته باشد قضاوت اخلاقی صحیحی خواهد داشت. شاید ندانید که کودکان روزانه در مقابل رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی والدین به قضاوت می نشینند و درس اخلاق را از رفتار والدین می آموزند نه از گفتار آنان.

بازداری اخلاقی
علاقه به انجام ندادن کار بد یا غیر اخلاقی به عنوان قوی ترین و مهم ترین اصل اخلاقی تحت عنوان «بازداری اخلاقی» مطرح می شود.یادگیری این اصل از حدود ۱۰ یا ۱۱ سالگی در فرد شکل می گیرد و زمانی به اوج می رسد که فرد حتی باوجود قرار گرفتن در موقعیت گناه یا عمل غیراخلاقی این کار را نمی کند. این «صبر» که ناشی از بازداری اخلاقی است اجر و پاداش بزرگی دارد که خداوند در قرآن وعده آن را به صابران داده است.
بازداری اخلاقی بالاترین مرحله عمل به اخلاق است که فقط یک انسان صابر، مومن و با اخلاق قادر به انجام آن است.

 
مطالب مفید این بخش:


مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات