top
نسخه ای برای کودکان ترسو

نسخه ای برای کودکان ترسو

کارگروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک، مهدکودک و خانواده: پسر ۸ ساله ام خیلی ترسو و کم حوصله است از این وضعیت ناراحتم لطفاً برای حل مشکل پسرم مرا راهنمایی کنید.

نسخه ای برای کودکان ترسو
ترس، واکنشی غریزی و هیجانی است و زمانی ایجاد می شود که فرداحساس نا امنی کند این واکنش کاملا" طبیعی است و از ابتدای تولد در کودک مشاهده می شود. ترس از صدای بلند، از افراد بیگانه، از تاریکی، از تنهایی و همچنین ترس از حیوانات یا موجودات خیالی معمولا در کودکان دیده می شود. این گونه ترس ها در برخی سنین تشدید می شود؛ برای مثال ترس از موجودات خیالی در 8-7 سالگی به اوج خود می رسد. 
 
پیشنهادهای رفتاری برای بچه های ترسو 
در ادامه راهکارهایی برای برخورد مناسب با ترس کودکان ارائه می شود: 
۱ - برای فرزند خود الگوی مناسبی باشید: 
کودکان آنچه را که می بینند و می شنوند در ذهن و حافظه خود ضبط و ثبت می کنند و در موقعیت مشابه به عنوان الگو از آن استفاده می کنند. به همین دلیل اگر خودتان از چیزی ترسیدید، سعی کنید خود را کنترل کنید. توجه داشته باشید او از رفتار شما الگو برداری می کند.
 
۲ - در باره ترس کودک صحبت کنید: 
اجازه دهید کودک درباره ترس هایش با شما صحبت کند برای مثال اگر کودک شما از موجودات خیالی می ترسد از او بخواهید علت ترس خود را توضیح دهد ،به او اطمینان دهید چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. هرگز کودک را به خاطر ترسش مسخره نکنید .
 
۳ - کودک را گام به گام با ترسش روبه رو کنید: 
هیچ گاه کودک را به یکباره با چیزی که از آن می ترسد روبه رو نکنید. مثلا اگر کودک از تاریکی می ترسد او را در اتاق تاریک قرار ندهید زیرا این کار باعث تشدید ترس وی می شود. برای این منظور کودک را کم‌کم با موقعیتی که از آن می ترسد روبه رو کنید؛ مثلا همراه با او وارد اتاقی شوید که چراغ های آن روشن است در اتاق با یکدیگر راه بروید و به اشیای پیرامون خود نگاه کنید . کم کم نور اتاق را کم کنید و در نهایت با کمک چراغ قوه یا شمع روشن ، این کار را انجام دهید. سایه های شبح مانندی را که کودک از آن می ترسد انتخاب کنید بعد آن را با کمک نور چراغ قوه و یا شمع ،روشن کنید تا کودک ببیند آن چه که از آن می ترسد واقعا چیست.
 
۴ - فیلم و یا کتاب های ترسناک را در دسترس فرزندتان قرار ندهید:
دقت کنید دیدن فیلم یا کارتون های ترسناک باعث افزایش ترس و نگرانی فرزندتان می شود. کودکان معمولا در هنگام تنهایی و ترس آنچه را که در فیلم یا کتاب دیده یا شنیده اند به یاد می آورند و بیشتر از آن موقعیت می ترسند.
 
۵ - کودکتان را تشویق کنید: 
هرزمان فرزندتان رفتاری شجاعانه،ولو کوچک، انجام داد او را تشویق کنید. زمانی که بر ترسش غلبه کرد از او تعریف و تمجید کنید و به او بگویید که به او افتخار می کنید و برای او جایزه بگیرید. اگر با به کاربردن این روش ها ترس کودک شما کاهش نیافت حتما او را به نزد روانشناس کودک ببرید. 
 
با کودک بی حوصله چه کنیم؟
در رابطه با کم حوصله بودن فرزندتان نیز هرگز سعی نکنید او را همیشه سرگرم کنید. فرزند شما باید یاد بگیرد به تنهایی بازی کند و سرگرم باشد. البته از او بپرسید وقتی حوصله اش کم می شود دوست دارد چه کارهایی انجام بدهد، فهرستی از این کارها را تهیه کنید تا هر گاه احساس کرد کم حوصله است به این فهرست مراجعه کند . 
کودک را به آموزش مهارت های جدید تشویق کنید. آموزش هایی همچون فعالیت های ورزشی ، یادگیری بازی ها و سرگرمی های جدید. در برنامه های روزانه فرزندتان فعالیت هایی را که باعث شادی و نشاط او می شود در نظر بگیرید برای مثال اگر کودک شما به شیرینی و یا غذای خاصی علاقه دارد از او در پختن آن کمک بگیرید. تعداد ساعات تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای را کاهش دهید زیرا این فعالیت ها خلاقیت کودک شما را کاهش می دهد و نمی تواند در موقعیت های دیگر خود را سرگرم کند.
سارا هجری - روانشناس بالینی / خراسان


مرتبه
مرتبه
مامان مهیار و الهام
1394/01/18 - 12:32
مهیار من اینقدر از حموم میترسه که وقتی اسم حموم میاد گریه میکنه از وقتی که وارد حموم میشه تا دربیاد جیغ میکشه طوری که ادم میترسه نفسش بند بیاد مانترسوندیمش . کمکم کنید....
مامان هما
1394/01/19 - 12:50
یه پسر 15 ماه و نیمه که نه وایمیسه نه راه می ره !!
فقط می تونه از مبل یا میز بگیره و بلند شه و بهشون تکیه بده. به نظرم هر چی هم بزرگتر میشه ترسش از ایستادن بیشتر میشه.. یک ماه پیش دکتر بهرامی گفتند فقط یه ماه وقت داره واسه راه رفتن ! یعنی چی کار باید بکنم ؟!!
مامان ندا
1394/01/24 - 07:18
دختر من ۱۰ ماهه است..و از صدای بعضی از وسایل برقی میترسه و گریه میکنه..مثل چرخ گوشت و آبمیوه گیری و آسیاب و...حتی بخار شوی که صدای زیادی نداره و وقتی از بخار شوی استفاده میکنم( مخصوصا این روزها که واقعا نیازه) گریه میکنه و نمیتونم ازش استفاده کنم..وقتی این وسایل رو روشن میکنم یکم نگاهش میکنه بعد میزنه زیر گریه...البته از جارو برقی نمیترسه و فقط نگاهم میکنه.. میدونم که الان سنش کمه و خب ترسش طبیعیه ولی میخواستم بدونم رفتار من باهاش باید چطوری باشه وقتی ازاین صداها میترسه و گریه میکنه؟ باید اصلا ازاون وسیله استفاده نکنم یا چطوری باهاش آشناش کنم که کم کم ترسش کم بشه... اینم بگم که دخترم از همون بدو تولد مثل همه ی نوزادا توی خواب با کوچکترین صدایی میپرید و الانم خیلیزود بایه صدا میترسه مثلا سرفه که میکنیم میترسه البته گریه نمیکنه ها... ممنون میشم کمکم کنید
سمیه
1394/01/24 - 11:12
سلام , دختر 18ماهه ی من 4روزه که صبح که بیدار میشه میگه( آقاوآقا بد, و , وقتی میگم چکار کرده آقا؟؟ میزنه توسرش ومیگه زد )امشب علاوه بر اینکه دوباره این حرف رو تکرار کرد گفت (آقا برو )بعدشم اومد پیش من وگفت (ترسید )(یعنی میترسه) منم خیلی ناراحت شدم با اینکه از وقتی فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند رو دیدم اینقدر مواظبشم که یه وقت جایی تنها نباشه نمیدونم باید چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان الهه
1394/01/24 - 12:27
پسرم 5 روزه رفته تو 6 ماه اما از وقتی به دنیا اومده بد جور ترسو بوده و هست نگرانشم اخه از همه چی میترسه مثلا تو بغلم که داره شیر میخوره یه هو من حرف میزنم با اطرافیان میپره تو هوا یا وقتی موقع شیر خوزدن سرفه یا عطسه میکنم باز میره هوا یکی با صدای بلند حرف بزنه بال بال میزنه از ترس حتی به صدای گریه بچه که 3 سالشه و بلند گریه میکنه واکنش نشون میده و میترسه
مامان امیر علی
1394/01/25 - 07:02
امیرعلی از صدای بلند میترسه بنظرتون تو این سن ببرمش روانشناس و مشاور ؟ مثلا از تبلیغاتی با صداهای خاص میترسه از هر چیزی که یهو صداش بیاد احساس ترس میکنه و میگه ترسید و بدنش میلرزه : (
مامان سپهر
1394/01/25 - 09:44
پسرم یک سال پیش خاطره بدی از دکتر رفتن ومخصوصا امپول زدن داره از اون روز تا حالا عجیب از دکتر رفتن میترسه البته اینو میدونم که همه بچه ها از امپول زدن میترسن ولی پسرم یه جورایی عجیب میترسه چکار کنم این خاطره از ذهنش پاک بشه وتا بزرگسالی همراهش نباشه خیلی نگرانشم بیشتر نگران اینده هستم ومیدونم که خیلی از ترسها تو بزرگسالی تو کودکی شکل گرفته.
نهال
1394/02/02 - 08:39
21 ماهشه.همش در حال ترسیدنه.البته از نوزادی همینجور بود.با خیلیا قطع رابطه کردم چون میترسه.توی خونه هم جرات نداریم من و پدرش همدیگرو بلند صدا کنیم.نه عروسی میرم نه حتی خونه مادربزرگم.دکترم اصلا کار خاصی نکرد براش گفت به مرور بهتر میشه اما نشد.خسته شدم.شیطنتش یه طرف که خستم کرده این ترسیدناش دیگه کلافم کرده.اگر تجربه ای دارید بگید لطفا خیلی مستأصل شدم
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات