کودکان معمولا سوال هایی می پرسند که پاسخ دادن به آنها مشکل است .
روزی بچه ای چهارساله از دوستش پرسید که چرا آنها فقط دو بچه دارند . مادر آن کودک دلش نمیخواست فرزندش را ناراحت کند و بگوید ما فقط دوست داشتیم دو تا بچه داشته باشیم ، بنابراین سوال را به کودک برگرداند و از او پرسید ، تو چرا فکر میکنی ما فقط دو تا بچه داریم ؟ کودک هم گفت ، چون دلتون خواسته !
گاهی کودکان سوال هایی از شما می پرسند که باعث شرمندگی شما می شود . مثلا وقتی با کودکتان به مغازه رفته اید ، او فریاد می زند و می گوید : (( چرا اون مرده اینقدر چاقه ؟ )) کودک نمی داند که آن مرد از شنیدن این مسأله ناراحت میشود .
کودک با دیدن آن مرد تعجب کرده و چنین سوالی را پرسیده است و باعث شرمندگی شما شده است. در این شرایط بهتر است پاسخ کودک را خیلی مختصر و مفید بدهید و بگویید : (( خدا اونو این طوری آفریده )) ، بعد سعی کنید موضوع بحث را عوض کنید و بعدا در مورد این مسأله بیشتر با او حرف بزنید.
اگر سوال های کودکتان شما را ناراحت می کند ، به خاطر داشته باشید که همیشه مجبور نیستید که پاسخ او را بدهید .
گاهی کافی است در تایید حرف های او سری تکان دهید و با این کار به او نشان دهید که حرف هایش را متوجه می شوید. وقتی کودک متوجه میشود که به حرف هایش گوش می دهید ، همین برایش کافی خواهد بود.