top
نگاه انتقادی به تنبیه بدنی دانش آموزان

نگاه انتقادی به تنبیه بدنی دانش آموزان

کارگروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک، مهدکودک و خانواده: تنبیه بدنی کودک یا نوجوان آن هم مقابل دوستانش، باعث تحقیر او می شود و یک حس خشم و نفرت را نسبت به خود و معلم در درونش پدید می آورد و از آن جا که به دلیل ترس، امکان بروز این احساس را ندارد، به مرور زمان دچار افسردگی می شود.

نگاه انتقادی به تنبیه بدنی دانش آموزان

دانش آموزانی که قربانی دیوار حاشای بلند مسوولان می شوند 
تنبیه بدنی کودک یا نوجوان آن هم مقابل دوستانش، باعث تحقیر او می شود و یک حس خشم و نفرت را نسبت به خود و معلم در درونش پدید می آورد و از آن جا که به دلیل ترس، امکان بروز این احساس را ندارد، به مرور زمان دچار افسردگی می شود. 
به گزارش ایلنا، نوستالژی های دانش آموزان دهه 60 که این روز ها مردان و زنانی شده اند گرفتار در چمبره زندگی، فقط "ریزعلی فداکار"، "آبگوشت غذای لذیذی است"، "گاو کوکب خانم" و "زاغکی قالب پنیری دید" نیست; کابل و شلنگ دفتر مدرسه و مبصر حاضر به یراقی که گوش به فرمان معلم می دوید برای آوردنش و طفلکانی که پای تخته به خود می پیچیدند از درد ضربات بی امان آن زمزمه محبت، از خاطرات کودکان دیروز است. 
این روز ها اما، دیگر از این خبر ها نیست، دست کم نه به آن شدت. اما هم چنان زمزمه هایی به گوش می رسد و  گاه   رسانه ای هم می شود. 
"علی نوروزی" دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی شهر لالی در استان خوزستان بود که به علت تاخیر در ورود به کلاس توسط معلم با کابل برق آن چنان تنبیه شد که به اغما رفت و از ناحیه کمر دچار آسیب شدید شد. (فارس و دیگر رسانه ها/ 11 اردیبهشت 87 ). 
مدیر کل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات مردمی وزارت آموزش و پرورش در زمان انتشار این خبر گفته بود:«بستری شدن دانش آموز اهوازی در بیمارستان برای تنبیه بدنی نبوده و باید پزشک متخصص نظر نهایی را اعلام کند و هنوز بررسی های ما در این زمینه نهایی نشده است.» 
عباس رهی ادامه داده بود: « ما منکر این نیستیم که تنبیه از سوی معلم صورت گرفته، اما ممکن است دانشآموز اهوازی دچار بیماری خاصی بوده و به این خاطر در بیمارستان بستری شده باشد.» 
وی در حالی این موضوع را مطرح می کرد که دانش آموز اهوازی از شدت ضربات معلم از هوش رفته بود.(خبرگزاری مهر/ 7 فروردین 88). 
"آنیاز بازیار" هم دانش آموز کلاس اولی دیگری بود در روستای "منصورخانی" شهرستان یاسوج که وقتی نتوانست شکل دایره را روی تخته سیاه بکشد، یک چشم خود را از دست داد چرا که وقتی معلم عصبانی خط کش آهنی را به لبه میز کوبید، خط کش برگشت و محکم به چشم دانش آموز خورد و آن را برای همیشه نابینا کرد.( واحد مرکزی خبر و دیگر رسانه ها/ 24 آذر 89). 
در نیک شهر از توابع استان سیستان و بلوچستان هم "سعید" هم دانش آموز کلاس سوم مدرسه راهنمایی شهید باهنر چون کتاب درسی اش را به همراه نداشت، مورد مواخذه معلمش قرار گرفت و بعد هم با گوشه کتاب چنان بر سرش کوبیده شد که به اغما رفت و بعد هم به هوش نیامد.(ایرنا و دیگر رسانه ها، آبان 89). 
از این دست فجایع را البته نه با این شدت و حدت، در پایتخت و شهرهای بزرگ هم هنوز می توان سراغ گرفت. 
*** 
معلم یک مدرسه دخترانه ابتدایی در منطقه 13 تهران: «همیشه برایم سوال بود که چرا دانش آموزان کلاس همجوار دست خط بهتری از شاگردان من دارند. از معلمشان سوال کردم، گفت که مداد می گذارد میان انگشتان دخترکان 7 ساله و آن قدر می فشارد تا رسم الخط یاد بگیرند.» 
تصور کنید انگشتان ظریف دستان یک دختر که نه، فرشته کوچک را. حلقه مفقوده در این میان مهر مادری و حس زنانگی معلم است... 
*** 
یک آموزگار مقطع راهنمایی پسرانه در منطقه 15 تهران: «ناظمی داشتیم که حتی معلم ها هم محتاط با او برخورد می کردند. در کنار مدرسه، ساختمانی را می ساختند و سگ نگهبانی بزرگ را برای مواظبت از مصالح مقابل آن بسته بودند. 
روزی معمار ساختمان برای شکایت از دانش آموزی به ناظم مراجعه کرد که این پسر به سگ، سنگ انداخته است. ناظم سر صف صبحگاهی و مقابل چشم همه دانش آموزان، خاطی را بیرون کشید و اصرار داشت که باید برود و پای سگ را ببوسد و کشان کشان پسر را به طرف ساختمان نیمه کاره برد تا خواسته اش را عملی کند. 
معلم ها جرات جلو آمدن را نداشتند اما   همان معمار که انتظار چنین شدت عملی را نداشت، واسطه شد و با هزار خواهش و تمنا کودک را رهانید. دانش آموز خاطی چنان ترسیده بود که خودش را خیس کرد.» 
معلم راوی در برابر این پرسش که چرا گزارش عملکرد ناظم را به اداره آموزش و پرورش منطقه نمی دادید، "عالم همکاری" را بهانه می کند و می گوید که نمی خواستند نان بری کنند. 
*** 
دبیر یکی از دبیرستان های منطقه 6 تهران: «تنبیه بدنی به آن صورت که نداریم اما چک و لگد چرا. اگر چک و لگد نباشد که نمی شود دانش آموزان را کنترل کرد!» 
*** 
معلمی که می زند، مریض است 

اما چه دلایلی موجب می شود آموزگار، عنان اختیار از کف داده، دانش آموزش را تنبیه  بدنی کند؟ 
به اعتقاد دبیر انجمن علمی روانپزشکان ایران، تنها دلیل تنبیه بدنی آن است که معلم خود دچار مشکلات فردی، روانی و شخصیتی است. 
"پرویز مظاهری" با تاکید بر اینکه تنبیه  بدنی توسط معلمان به هیچ عنوان قابل توجیه نیست، می گوید: «اضطراب یا مشکلات خانوادگی و حتی مالی یک معلم، آستانه تحریک پذیری  وی را به شدت کم می کند و موجب می شود کوچک ترین عمل دانش آموزان را با عکس العمل شدید پاسخ بگوید و خودش را موقتا تخلیه کند و آرام بگیرد.» 
این روانپزشک که مدیرعامل انجمن ارتقای بهداشت روان هم هست، این مشکلات شخصیتی را گا ه به گذشته ها مربوط می  داند و معتقد است که ریشه و خاستگاهش را باید در زندگی پیشینه و نوع تربیت خانوادگی و اجتماعی افراد واکاوی کرد. 
عوارض روحی تنبیه بدنی از جسمانی اش بیشتر است; مظاهری تنبیه بدنی را در درجه نخست باعث سرخوردگی و افسردگی دانش آموز می داند: «تنبیه بدنی کودک یا نوجوان آن هم مقابل دوستانش، باعث تحقیر او می شود و یک حس خشم و نفرت را نسبت به خود و معلم در درونش پدید می آورد و از آن جا که به دلیل ترس، امکان بروز این احساس را ندارد، شروع به خودخوری کرده، به مرور زمان دچار ناامیدی، سرخوردگی و افسردگی می شود.» 
این متخصص، عارضه دیگر تنبیه بدنی در دانش آموزان را بی تفاوتی و افت تحصیلی ذکر می کند: «مواردی داشته ایم که دانش آموزی با ضریب هوشی بالا تنها به خاطر رفتارهای نامناسب معلم، از درس و تحصیل بازمانده و حتی مسیر زندگی اش به کلی عوض شده است. 
اخیرا نیز متخصصان روان شناس در کانادا هشدار داده اند که تنبیه بدنی باعث می شود کودکان برای پنهان کردن خطاهای خود بیشتر به دروغگویی متوسل شوند. » 

تنبیه بدنی در مدارس ممنوع و جرم است 

به گفته دبیر کل شورای عالی وزارت آموزش و پرورش، براساس مصوبات این شورا تنبیه بدنی دانش آموزان توسط معلم به هر بهانه ای ممنوع است. 
"مهدی نویدی" تاکید می کند که نمی توان دانش آموز را به خاطر انجام ندادن تکالیف درسی و مسایل انضباطی تنبیه کرد. 
وی تذکر، درج در پرونده، جابه جایی مدرسه، استان و حتی برکناری از مسوولیت را مراتب برخورد با معلمان خاطی عنوان می کند. 

معلم خاطی را به مراکز درمانی معرفی کنید 

مظاهری اما به مسوولان آموزش و پرورش توصیه می کند که به جای برخورد قضایی و حقوقی با معلمان خاطی، آن ها را برای معالجه به مراکز درمانی معرفی کنند. 
مدیرعامل انجمن ارتقای بهداشت و روان معتقد است برخوردهای قهرآمیز، مشکلات معلم را مضاعف کرده و چه بسا که حساسترش هم بکند. 
وی می گوید: «پس از معرفی معلم به مرکز درمانی، با تشخیص نوع بیماری، درمان آغاز می شود. به طور مثال، اگر معلم افسرده است یا اضطراب دارد، درمان ضدافسردگی در یک دوره مشخص توسط متخصص در نظر گرفته می شود. یا ممکن است معلم، مشکل شخصیتی حادی نداشته باشد اما در زندگی خانوادگی با گرفتاری هایی دست و پنجه نرم کند که این هم با کمک مددکاران اجتماعی قابل رفع است.» 
مظاهری در عین حال که معلمی را شغلی با چاشنی عشق و علاقه معرفی می کند، تاکید دارد معلمان هم مانند انسان های دیگر نیازهایی دارند که باید به آن ها توجه شود. 
دبیر انجمن علمی روانپزشکان ایران البته از متولیان وزارت آموزش و پرورش هم می خواهد که دست کم مشکلات مالی معلمان را تا جایی که میسر است رفع کنند تا عوارضش گریبان طفلکان معصوم را نگیرد. 

والدین ماجرا را علنی کنند 

این روز ها کار بر مدار دیگری می چرخد; والدین هوشیار شده اند و بچه ها شاید عزیز تر. دوران عزیز بودن کودکان در چشم و دل و خوار بودن به زبان و عمل گذشته و عصر پدرسالاری جایش را به روزگار کودک سالاری واگذارده است. 
در سال های نه چندان دور، اگر دانش آموزی از معلمش نزد والدین شکایت می کرد، بعید نبود که کتکی هم از آن ها نوش جان کند. اما امروزه، ارتقای سطح دانش و فرهنگ جامعه، آشنایی با حقوق عمومی و شهروندی را به ارمغان آورده و مردم را نسبت به آن چه در اطرافشان می گذرد، حساستر کرده است. 
مظاهری به والدین توصیه می کند که در مواجهه با تنبیه بدنی کودکانشان حتما ماجرا را علنی کنند و از ترس به خطر افتادن موقعیت فرزند خود در مدرسه، موضوع را مسکوت نگذارند. 
وی می گوید:  «والدین ابتدا باید از معلم به مدیر مدرسه شکایت برند و اگر به نتیجه نرسیدند، به اداره های آموزش و پرورش مراجعه و طرح شکایت کنند. 

گزینش روانی هم لازم است 

هرچند براساس بخش نامه های وزارت آموزش و پرورش، معلمان هم به مانند دیگر کارکنان دولت برای استخدام از فیلترهای مختلف از جمله گزینش، سو»پیشینه، معاینات پزشکی و... عبور می کنند اما به دلیل حساس بودن شغلشان و سروکار داشتنشان با آینده سازان مملکت، چه بهتر که صلاحیتشان از لحاظ روحی و روانی هم تایید شود.» 
دبیر انجمن علمی روانپزشکان ایران شرکت افراد داوطلب را در یک مصاحبه 10 تا 15 دقیقه ای روانپزشکی هم مکفی می داند: «در همین زمان کوتاه هم می توان با انجام تست هایی تخصصی، زمینه های اضطراب، افسردگی و دیگر معضلات روحی و روانی را شناسایی و درمان را آغاز کرد.» 
پاسخ مظاهری در برابر این پرسش که آیا تا به حال از سوی آموزش و پرورش درخواستی برای انجام از این دست مصاحبه ها به انجمن علمی روانپزشکان ایران رسیده، منفی است. 

دیوار بلند حاشا 

متاسفانه در سال های اخیر، مسوولان آموزش و پرورش در برابر رسانه ای شدن مواردی از تنبیهات شدید اعمال شده در مدارس، ابتدا از در حاشا و انکار وارد شده، سپس نادربودن را منطقی برای نادیده انگاشتن عنوان می کنند و در   نهایت، طرح خطا ها، کاستی ها و انتقادات را توطئه می دانند.
امسال در فضای مجازی فیلمی منتشر شد که معلمی، دو دانش آموز را در مقابل هم قرار داده و آن ها را به کتک زدن یکدیگر ترغیب می  کرد; گفته می شد این حادثه رقت ا نگیز در یکی از روستاهای جیرفت رخ داده است اما وزیر آموزش و پرورش اصل این فیلم را دروغین و ساخته آمریکا و اسرائیل عنوان کرد. 
حمیدرضا حاجی بابایی" حتی نعل وارونه زد و از همه فرهنگیان و معلمان به خاطر انتشار این فیلم عذرخواهی کرد!! 
وزیر آموزش و پرورش حتی اعلام این که در برخی از مدارس هنوز تنبیه بدنی وجود دارد را نوعی توهین به فرهنگیان می داند و اصرار دارد که معلمان تحت هیچ شرایطی دست به تنبیه دانش آموزان نمی زنند. 
"ذکریا یازرلو"، معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش هم فیلم هایی را که گا ه از تنبیه دانش آموزان منتشر می شود، "آن طرف آبی" می نامد; وی نیز همانند مسوول بالا دستی اش مطرح کردن موضوع تنبیه در مدرسه ها را توهین به معلمان می پندارد. 
"عباس زهی"، مدیر کل دفتر پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش اما همه چیز را انکار نمی کند از بیخ و بن، بلکه تاکید دارد که میزان تنبیه بدنی آن قدر کم و ناچیز است که اصلا به حساب نمی آید و قابل طرح نیست. 
در این که تنبیه بدنی این روز ها مثل سابق در مدارس اعمال نمی شود، هیچ شک و گمانی نیست، اما انکار یک مساله به بهانه کمیاب بودنش هم منطقی و عقلایی به نظر نمی رسد. 
تنبیه بدنی فارغ از عوارض جسمانی و روانی اش، نوعی کودک آزاری است و براساس قوانین هرچند کم رنگ مصوب کودک آزاری، قابلیت پیگیری قضایی و حقوقی را دارد. 
دست اندرکاران وزارت آموزش و پرورش چه بپذیرند یا نپذیرند و چه خوششان بیاید یا نیاید، باید بدانند هم چنان در بعضی از مدارس و به ویژه در شهرستان ها و روستاهای کوچک و دورافتاده، گاه دانش آموزان مورد تنبیهات شدید قرار می گیرند و آن چه هر از گاهی رسانه ای می شود، به قله کوه یخی می ماند که از آب بیرون می زند. 
اعمال و رفتار متولیان فرهنگ و دانش به علت مسوولیت خطیری که بر عهده دارند، بی شک بیش از سایر بخش ها زیر ذره بین و مداقه افکار عمومی و رسانه های جمعی است، بنابراین به نظر می رسد به جای انکار و توهم و اتهام، شفاف سازی و پاسخ گویی باید رد اولویت قرار گیرد. 
 
نویسنده : محسن محمدی 
مردمسالاری - نسخه شماره 2871 - 1390/12/18



مرتبه
مرتبه
مامان آبتین
1394/01/22 - 07:23
من هم گاهی سر آبتین داد میزدم اما خوشبختانه موفق شدم در مقابل کارهایی که میکنه آستانه ی تحملم رو بالا ببرم...چون بچه به داد زدن عادت میکنه و دیگه داد زدن هم افاقه نمیکنه! اما
تنبیه بدنی هم باعث میشه دیگه حیا و شرمی بین والدین و فرزند باقی نمونه و اینجاست که دیگه کنترلشون سخته و حرف کارسازنیست...اصلا موافق نیستم
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات