پیامهای بازرگانی از اولین ساختارهای برنامهسازی هستند که مورد توجه کودک قرار میگیرند. این امر میتواند علل مختلف داشته باشد از جمله ریتم تند، آهنگین بودن پیامهای بازرگانی، گرافیک و ... .
در دنیای امروز به چند صورت تبلیغات می شود اول در میان برنامهها همین چیزی که ما به عنوان تبلیغات بازرگانی می شناسیم. دوم به صورت استفاده در دکور مثل چیزی که در برنامه آشپزی برنامه خانواده مد شده است و سوم به صورت اهدای جایزه و اعلام شرکت اسپانسر.
آقای علیپور (پژوهشگر،تهیه کننده و عضو انجمن دین رسانه و کودک) : تبلیغات بازرگانی به خودی خودی مضر نیست. تبلیغ اگر صحیح باشد یک وجهه الهی هم دارد که ما طلبهها خود را موظف به تبلیغ میدانیم. اما چه تبلیغی مفید است و چه تبلیغی مضر. اگر شما یک کتاب خوب را برای کودک تبلیغ کنید یک مسواک خوب، یک لباس خوب، یک خوراکی مفید و مقوی را برای کودک تبلیغ کنید که در رشد جسمی و معنوی او در مسیر الهی مفید واقع شود حتما هم مأجور هستید و هم مورد تأیید والدین و برنامهساز. اما در نظام مبتنی بر سرمایهدار محوری، موضوع طور دیگری است به عنوان مثال کانال ماهوارهای Hubکه یک شبکه آمریکایی است ابتدا یک کارخانه عروسکسازی بود سپس تصمیم به تأسیس یک شبکه کودک و ساخت انیمیشن گرفت. البته نه با نیت خیر بلکه بعد از پخش آن انیمیشن، به سرعت انواع شخصیتهای آن انیمیشن را به صورت عروسک و اسباب بازی با قیمتهای بالا به مخاطب کودک قالب می کرد. "قالب می کرد" یعنی اینکه ذهن کودک را تسخیر می کرد و برای او بتسازی میکرد بالتبع والدین ناچار به تهیه آن برای کودک میشدند. این یک نمونه از خرورار است. وقتی شما کودکی را که در خانوادهای بی بضاعت است بمباران وسوسه و هوس می کنید ابتدا او را سرخورده و حتی عقدهای می کنید و سپس باعث میشوید سرپرست خانواده سر شرم فروبیاورد. شما در مورد کودکی که در خانوادهای متمول هم زندگی میکند خیانت میکنید زیرا که او را فردی بوالهوس و اسرافکار بار میآورید و خانوادهاش نیز علاوه بر ضررهای مادی صاحب فرزندی لوس و خودپرست خواهند شد که با لذایذ دنیا سخت مفتون شده است.
تاثیر پزشکی تبلیغات روی کودک
طی مطالعه ای که اخیرا در انگلستان، روی کودکان 6 تا 13 ساله انجام شده است، مشخص شد تماشای تبلیغات تلویزیونی خوراکیهای صنعتی و تنقلات در افزایش احساس گرسنگی در کودکان تاثیرگذار است، روزهایی که کودکان این آگهی ها را تماشا می کنند، در مقایسه با روزهایی که تبلیغات دیگری مثل اسباب بازی میبینند، تمایل زیادی برای شیرینی و غذاهای چرب دارند. این مسئله بویژه در مورد کودکانی که به طور معمول هر روز زمان زیادی به تماشای تلویزیون می نشینند (بیشتر از 21 ساعت در هفته ) صادق است.
در تبلیغات تلویزیونی مواد غذایی کودکان، به طور فزایندهای بر پنج مورد کلی تکیه دارند:
۱) غلات صبحانه۲) شیرینی جات ۳) اسنکها ۴) نوشابه ۵) فست فود.
تنقلات غذایی کم ارزش نظیر چیپس، پفک و نوشابه، مواد مغذی را برای رشد کودک ندارد و حس سیری کاذبی ایجاد میکنند؛ بر این اساس دریافت کم مواد غذایی ابتدا موجب کاهش وزن کودک میشود و اگر این کم غذایی ادامه یابد به تدریج کودک خود را با این وضع منطبق میکند .یعنی قد و قامت او کوچک میشود تا بتواند با غذای کم به بقای خود ادامه دهد به همین دلیل کوتاه قدی تغذیه ای به عنوان یک شاخص توسعه در جهان مطرح است.
کودکان و نوجوانان هم یک بازار مهم برای مبلغین ارائه میکنند زیرا کودکان بر پولی که توسط والدینشان خرج می شود تاثیر دارند. در مورد نوجوانان ۸ تا ۱۷ ساله تخمین زده شده که تقریبا ۷۵% نوجوانان بر هزینه های غذایی خانوادههایشان تاثیر میگذارند، به علاوه نوجوانان از آنجا که بیشتر از کودکان احتمال دارد که مستقیماً خرید کنند، یک بازار مصرفی مهم قلمداد میشوند.
والدین با درآمد بالا نسبت به والدین با درآمد پائین استطاعت بیشتری برای خرید مواد غذایی دارند بنابراین در خانواده هائی با توان بالا تمایل به خرید مواد غذائی و آشامیدنی مارک های گران بیشتر است. به علاوه در خانواده هایی که درآمد بیشتری دارند اغلب پدر و مادر هر دو شاغلند و این باعث می شود که از نظر زمانی در مضیقه باشند و میل شدیدی به خرید غذاهای راحت و آماده داشته باشند. می توان گفت در خانواده های با درآمد بالاتر، تبلیغات به طور معنی داری با انتخاب مارک مواد غذایی ارتباط دارد. از طرفی در خانواده های با درآمد پائین صرف نظر از مارک محصولات، تبلیغات فقط بر مقدار مصرف آنها از مواد غذایی و آشامیدنی تاثیر دارد.
بنابراین الگوی درآمد خانواده هایی با درآمد پائین بیشتر تحت تاثیر تبلیغات تلویزیون قرارمی گیرد تا بچه های خانواده هایی که از درآمد بالایی برخوردارند.
نقش پیامهای بازرگانی در زوال دوران کودکی
وقتی تلویزیون را روشن میکنیم، یک کودک شاد از آینده میگوید باید برای فردا حساب باز کنم! کودک دیگر با صدای بلند میگوید حساب آتیۀ فردای بانک مهرسازان! (نام غیرواقعی است!) در پیامهای بازرگانی پریروز، بزرگترها حرص بانکی میزدند و در پیامهای دیروز، کودکان را واسطه میکردند و از ضرورت حساب پسانداز میگفتند؛ اما امروز، کودک معصوم ما را به میدان آوردهاند و ترس از آینده را به دلش میاندازند و او ندانسته با لبخند ترجمهاش میکند! کودک با گفتن این جملات، کودکیاش را نابود میکند؛ کودکی که دلنگرانی دوران کودکیاش، فکر یک سقف برای آینده است و... .
در روایتی خواندنی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که: اُحِبُّ الصِّبیانَ لِخَمسٍ الأَوَّلُ أنَّهُمُ البَکّاؤونَ، وَ الثّانی یتَمَرَّغونَ بِالتُّرابِ، وَ الثّالِثُ یختَصِمونَ مِن غَیرِحِقدٍ، وَ الرّابِعُ لایدَّخِرونَ لِغَدٍ شَیئا، وَ الخامِسُ یعمُرونَ ثُمَّ یخَرِّبونَ (محمدی ریشهری، 1390، ص310). من کودکان را بهخاطر پنج چیز دوست دارم اول اینکه اهل گریهاند، دوم اینکه در خاک مىغلتند، سوم اینکه با هم دعوا مىکنند؛ امّا کینهاى به هم ندارند، چهارم اینکه براى فردا چیزى نمىاندوزند و پنجم اینکه مىسازند و سپس خراب مىکنند.
صفت چهارم و پنجم، نشانۀ در زمان حال بودن است و این است راز باحالبودن کودک! آیا تابهحال فکر کردهایم که چرا تماشای کودک، نهتنها به پدر و مادر، بلکه به همۀ اطرافیان انرژی میدهد؟ آنها ترس آینده ندارند و غم گذشته نمیخورند. آنها مصداق واقعی افوض امری الی الله هستند. کودکان هروقت بخواهند، میطلبند و آینده آنها را فرسوده و پژمرده نمیکند. خدا هم از ما خواسته تا غم روزی نخوریم. این مقام اولیاءالله است الا اِنّ اولیاء الله و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون. خدا از ما خواسته کودک باشیم. اگر دنیای مصرفزدۀ امروز بگذارد.
تبلیغات و فرهنگ
در دههی 1990، مطالعهکنندگان بازار دریافتند که کودکان به بلوغ زودرس رسیدهاند. دختران 7 ساله تقاضای مواد آرایشی و .. مینمودند و پسران در سن 6 سالگی اسباب بازی لگو خود را کنار گذاشته و دیگر با آن بازی نمیکردند. مارتین فلس از شرکت O&M میگوید، بلوغ زودرس در انگلستان بسیار نگرانکنندهتر از دیگر کشورهای پیشرفته است که البته با توجه به روند لجام گسیخته تجاریسازی موجود، این مسأله در مورد کودکان آنچنان هم تعجبآور نیست.
برخی تبلیغات به کودکان میآموزد آنچه را در دست دوستان خود دیدند بخواهند! والدین به جای اینکه همواره بکوشند هرچه فرزندانشان میخواهند در اختیار آنها قرار دهند باید موضوعاتی همچون کسب درآمد و صرف هزینه و مدیریت دخل و خرج را به فرزندانشان آموزش دهند. در گذشته در فرهنگ ایرانی جا افتاده بود که پدرها فرزندانشان را به محل کسبشان میبردند یا آنها را برای شاگردی به مغازهای میفرستادند تا آنها با الفبای کسب درآمد آشنا شوند در حالیکه امروزه والدین نه تنها این کار را انجام نمیدهند بلکه حتی اصول ساده مدیریت مالی را هم به فرزندانشان نمیآموزند و در مقابل میکوشند همه انتظارات آنها را برآورده کنند. طبیعیست که در این شرایط بچهها بسیار پرتوقع شده و در آینده هم نمیتوانند در جامعه و بازار کسبوکار موفق عمل کنند و روی پای خود بایستند.
در تمام دنیا مردم فرزندانشان را برای آینده آماده میکنند، مثلاً پدر و مادرها در چین مسائل مالی کسبوکار را به عنوان بازی و در عین حال نوعی آموزش به آنها یاد میدهند. دختران و پسران چینی در فصل تابستان یا کریسمس در حال کمک کردن به پدر و مادرهای خود هستند حتی در حد شمارش پول. در کشور آلمان نیز بچهها با حضور در کلاسهای مختلف انواع مهارتها را کسب میکنند و آموزش مهارت از سنین پایین مهم تلقی میشود. در خانوادههای فرانسوی بچهها از سنین پایین مثلاً چهار سالگی با مفهوم پول در برابر کار آشنا میشوند و والدین به آنها میآموزند که در برابر کارهای کوچک که در خانه انجام میدهند پول دریافت خواهند کرد.
شمشیر دولبه پیام های بازرگانی
در شرایطی که کشور سخت زیر فشار تحریم های خارجی است و نیاز به شکوفایی در بخش های تولیدی دارد،رسالت رسانه ی ملی این است که با تبلیغ کالای ایرانی، زمینه ی مصرف آن را در کشور فراهم کند؛ ولی با کمال تاسف می بینیم که پیام های بازرگانی به جولانگاهی برای تبلیغ تلویزیون های کره یی، برنج هندی و ماهیتابه های خارجی تبدیل شده است.
در شرایطی که کشور با مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم های خارجی رو به رو است و تاکید بسیاری از مسوولان به ویژه رهبر معظم انقلاب بر اجرای «اقتصاد مقاومتی» است، پخش پر تکرار سبک های زندکی شیک و مجلل در کنار سفره های بیگانه با فرهنگ ایرانی، نمی تواند کمکی به اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی کند.
چه باید کرد؟
درگفت وگو با مهران بهروز فغانی، از فعالان حوزه ادبیات و روزنامهنگاری کودک و نوجوان و عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان:
راهکارهای تأمین مالی برنامه کودک در ایران به غیر از تبلیغات چه صورت می تواند باشد؟
گرفتن اسپانسر از منابع دولتی : مانند سازمانهای هنری و غیر هنری که نیاز به تبلیغ خود دارند. از سیما فیلم و حوزه هنری گرفته تا سازمان اوقاف و تبلیغات و یا حتی سازمان هوافضا و یا انستیتو تحقیقاتی رویان یا رازی. که هر کدام برای معرفی محصولات خود بخشی را برای تبلیغ خود درنظر دارند که می توان از این پتانسیل هم در غنای داستانی و هم در جهت تامین مالی سود جست.
-2 شبکههای استانی : در هر استانی بودجهای برای ترویج فرهنگ و رسومات آن استان نهفته است که برنامهساز می تواند با استفاده از این فرصت به تولید برنامه با موضوعات دلخواه آنان دست بزند که برای کودکان نیز اشنایی با رسومات دیگران بسیار دلچسب خواهد بود.
-3 شبکههای حق عضویتی : اگر کانال تلویزیون پولی باشد می تواند با دریافت حق عضویت از مخاطبین خود تولیدات با هزینه بالا داشته باشد که این مهم با فرهنگسازی و بالابردن سطح سواد رسانهای مردم در ایران امکان پذیر خواهد شد.
-4 سرمایه گذاریهای خارجی : کشورهای هم فرهنگ، هم زبان و هم مذهب از جمله مهمترین سرمایهگذارانی خواهند بود که توانایی ساپورت مالی برنامهها را خواهند داشت. به عنوان مثال کشور افغانستان و تاجیکستان به دلیل دارا بودن هر سه گزینه و نیز نبود زیرساخت رسانهای قوی در آن کشورها به راحتی با تولیداتی مشترک که همسویی این سه کشور را نیز در پی خواهد داشت موافقت خواهند کرد چرا که خود آنان نیز دغدغه تولید آثاری با منویات خود را برای تربیت کودکان خود دارند. البته انیمیشن به دلیل دوبله شدن و وسعت مانور در داستان از حیث زمان و مکان با بسیاری از کشورها همخوانی خود را پیدا خواهد کرد.
5-سرمایه گذاری بخش خصوصی : موسسات فرهنگی خصوصی که خود دغدغه کار کودک نیز دارند به عنوان اولبن گزینه در این بخش به حساب می آیند. البته در کشورهایی که آثار باستانی موروثی وجود دارد و سرپرست آن اثر برای معرفی اثر خود به بازدیدکنندگان حاضر به سرمایهگذاری است نیز کم نیستند. بانکهای خصوصی و دیگر شرکتهای عمرانی نیز به عنوان گزینههای دیگر این بخش هستند. در کشورهای صنعتی که درآمد اصلی آنان از راه دریافت مالیات است، سرمایه گذاران بخش خصوصی که در پروژههای فیلم و تلویزیون سرمایه گذاری کنند، تا 100 درصد از معافیت مالیاتی برخوردار هستند.
6- پیش فروش بین المللی تولیدات : این بخش به این صورت است که شما حق پخش اثر خود را برای یک یا چندبار با قیمت بسیار کم پیش فروش می کنید مثلا برای هربار پخش 5میلیون تومان ولی به 100 شبکه کودک این حق را می هید که درآمد حاصل می تواند هزینه تولید را جبران کند.
-7 استفاده از روشهای مقرون به صرفه :(inhouse) روش درخانه (inhouse) روشی است که به جای کرایه استودیو در خانه کار انجام می شود و تولیدات بدون دادن هزینههای اضافی به تولید میرسد هر چند شاید کیفیت در حد یک استودیو نباشد ولی نسبت به هزینه اعمال شده نتیجه بهتری خواهید گرفت.
-8 درآمدزایی : برای این قسمت باید کاری کرد که برنامه درآمدزا شود یعنی بتواند ابتدا خود را به یک برند تبدیل کند سپس از راه آن برای خود تبلیغات مثبت را جذب کند. البته برند شدن فقط با سریالی شدن امکان پذیر است و هر نوع سریالی شدن نیز قابل قبول نیست.