top
کدام شیوه ی تربیتی صحیح است؟

کدام شیوه ی تربیتی صحیح است؟

کدام شیوه ی تربیتی صحیح است؟

اولین و مهمترین شرط برای ارتباط با فرزندان ، همدلی با آنان و ابراز محبت به آنهاست . محبت به فرزندان ، زمینه لازم را برای تربیت صحیح آنها فراهم می کند . از آنجا که مسئولیت والدین در انتخاب شیوه تربیت و نقش آنان در پرورش جسمی و روانی فرزندان بسیار مهم است ، با شما دوستان عزیز از چند روش تربیتی سخن می گوییم . اگر از شما بپرسند فرزندتان از طریق چشمانش بیشتر یاد می گیرد یا از گوشهایش ؟ چه پاسخی خواهید داد ؟

روان شناسان با بررسی و تحقیق در این زمینه ، گفته اند که کودکان به مراتب بیش از آنچه از گوشهای خود یاد می گیرند ، از چشمانشان می آموزند . این واقعیت ، نکته هایی مهم را در زمینه تربیت فرزندان روشن می کند . اولین نکته اساسی این است که سعی کنیم بین حرف و عمل ما هماهنگی وجود داشته باشد و این هماهنگی در شخصیت ما مشاهده شود ، آنگونه که فرزندان به ما اعتماد کنند . یعنی قبل از هرچیز به آنچه می گوییم ، ایمان داشته باشیم و عمل کنیم . محققان در زمینه روشهای تربیتی ، پژوهشهای متعددی را انجام داده و این روشها را بررسی و طبقه بندی کرده اند .

برخی از خانواده ها در تربیت فرزند خانواده های سخت گیر ، بر قدرت والدین بیش از اندازه تاکید می شود . تربیت در این نوع خانواده ها ، تابع اصول و مقرراتی سخت و انعطاف ناپذیر است . بطوریکه یک نفر بر اعضای خانواده حاکم است و این اصول را برای آنها تعیین می کند . این فرد غالبا" پدر و گاهی مادر است . در خانواده های سخت گیر ، کودکان از حقوق خاص خود بی بهره می مانند . والدین سخت گیر ، با تشخیص خود ، قواعدی را بر کودک تحمیل می کنند .

"هافمن " محقق آلمانی پس از بررسی درباره فرزندان والدین سخت گیر ، چنین نتیجه می گیرد : " کودکانی که در خانواده های سخت گیر بزرگ می شوند ، معمولا" مطیع و فرمانبردار هستند . اما در اکثر موارد ، رفتار آنان توام با پرخاشگری است . آنها در بین همبازیهای خود محبوبیت زیادی بدست نمی آورند . زیرا برای حقوق دیگران احترام قائل نیستند . این کودکان دربرابر انتقاد بزرگترها بی تفاوت هستند و از ثبات عاطفی کمی برخوردارند . " کودکان والدین سخت گیر معمولا" در کارهای گروهی شرکت نمی کنند و استقلال کافی ندارند . آنها کمتر به خود متکی هستند و از خلاقیت کمی برخوردارند . اقای شعاری نژاد روان شناس ایرانی می گوید : " فرزندان والدین سخت گیر ظاهرا در حالت تسلیم و اطاعت از پدر و مادر به سر می برند ، ولی در واقع دچار هیجان و اضطرابند . چنین افرادی ناخودآگاه با والدین خود ، همانند سازی می کنند و در برخورد با دیگران ، حالت خصومت به خود می گیرند . درنتیجه به بچه های هم سن خود و یا کوچکتر ، آزار می رسانند . "

کارشناسان علوم رفتاری می گویند : تربیت والدین سخت گیر در درازمدت ، در پسران بیش از دختران ، نتایج منفی به بار می آورد .

درمقابل خانواده های سخت گیر ، خانواده های سهل گیر و مسامحه کار قرار دارند . والدین سهل گیر به فرزندان خود اجازه می دهند که به خواسته هایشان ، آنگونه که می خواهند دست یابند و آرزوهای خود را برآورده سازند . در این خانواده ها ، هرکس هر کاری را که میل دارد ، انجام می دهد و دیگران حق دخالت در کار او را ندارند . طرفداران چنین شیوه تربیتی معتقدند که تمایلات فرزندان بر رفتار آنها حاکم است ، چرا که سلب آزادی کودکان موجب پیدایش عقده های روانی در آنها می شود . از نگاه این گروه ، هر خواسته ای از نیازی درونی حکایت می کند و ضرورت دارد که آن نیاز در اولین فرصت تامین و ارضاء شود . درواقع طبق نظر مدافعان روش تربیتی سهل گیرانه ، تمایلات و خواسته های فرزندان ، بهترین راهنما برای تامین سلامت جسمی و روانی آنان است . در خانواده های سهل گیر ، به آموزش رفتارهای اجتماعی توجهی نمی شود ، دخالت پدر و مادر در کارهای فرزندان ، معنا ندارد و هریک از اعضای خانواده هر کاری که بخواهد ، می تواند انجام دهد .رزندان ، سخت گیری می کنند .

گروهی دیگر ، خانواده های سهل گیر هستند که در تربیت فرزندان ، راه مسامحه را در پیش می گیرند . گروه سوم ، والدین مقتدری هستند که روش تربیتی آنها متفاوت است و در ارتباط با فرزندان و رفع نیازهای آنها ، تناسب و اعتدال را رعایت می کنند . حال با شیوه های مختلف تربیتی این خانواده ها آشنا می شویم و پیامدهای هر یک از این روشها را بررسی می کنیم .مسلما" این شیوه تربیتی نیز پیامدهای زیادی را بدنبال دارد . کارشناسان علوم رفتاری می گویند در نتیجه سهل گیری والدین و آزادی فرزندان ، هرج و مرج بر روابط اعضای خانواده حاکم می شود . افرادی که از تمایلات خود پیروی می کنند ، غالبا" در عالم خیال به سر می برند و از واقعیتهای عینی زندگی فاصله دارند . فرزندان این خانواده ها ، بی بند و بار و بی هدف هستند و در مقابل دیگران احساس مسئولیت نمی کنند . از این رو قادر به ارتباط مطلوب و سازنده با دیگران نیستند . گرچه کودکان خانواده های سهل گیر از استقلال فکری و عملی برخوردارند ، اما به سبب هرج و مرج ، نوعی تزلزل روحی در آنها مشاهده می شود . این تزلزل روحی ، موجب بروز رفتارهای نابهنجار در تعاملات فردی و اجتماعی آنها می شود .

از آنجا که در شیوه سهل گیرانه ، والدین امکانات مختلف را برای ارضای خواسته های فرزندان دراختیار آنها می گذارند ، این فرزندان معنی تلاش و سختی را در زندگی به خوبی درک نمی کنند . درنتیجه خود را در کارهای شخصی ناتوان می بینند و به سبب ضعف اراده ، جرأت رویارویی با مشکلات را ندارند . روان شناسان می گویند کودکان خانواده های سهل گیر ، دچار ضعف تربیتی و اخلاقی هستند و این مسئله ، زمینه بزهکاری را در آنان فراهم می کند .

در مقابل افراط و تفریط این دو روش تربیتی ، روش معقول و متعادل تری نیز وجود دارد . در خانواده های متعادل ، تربیت فرزندان بر اصولی صحیح استوار است و با وجود اینکه والدین با شیوه هایی مستقیم یا غیر مستقیم بر رفتار فرزندان ، کنترل و نظارت دارند ، به استقلال و آزادی فکری کودکان آسیبی وارد نمی شود .

 


مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات