خانواده منبع اصلی انتقال مهارتهای اساسی، رفتارها، عادتها و میراث فرهنگی به فرزندان است. در حقیقت آینده و تقدیر کودکان بستگی به شرایط و طرز عمل خانوادهها دارد. فقیر و غنی، تحصیلکرده و بی سواد، مذهبی و غیرمذهبی بودن خانواده و خیلی از مسائل دیگر در شخصیت کودکان تأثیر میگذارد.
همکاری والدین در کمک به انجام تکالیف و مطالعه دانش آموزان لزوماً به معنای موفقیت آنها در تحصیل نیست. پس بهتر است از وقتی که دانش آموزان به سن ۹ سال می رسند و هنوز به دبستان می روند والدین آن ها را به مطالعه و پیشرفت های تحصیلی علاقه مند کنند و به تدریج مسوؤلیت های درسی را به عهده خودشان بگذارند تا این که پا به پای آن ها و در کنارشان درس ها را مرور و تمرین حل کنند.
والدین موظّف هستند تا ارتباطی مناسب بین تک تک افراد خانواده و مدرسه برقرار کنند که این هماهنگی و ارتباط بی تردید اثرات مثبتی بر وضعیت رفتاری – تحصیلی فرزند خواهد داشت، بنابراین:
همواره در جلسههای اولیا و مربیان حضور پیدا کنید.
نیازهای فرزندتان را یادداشت کنید و هنگام حضور در جلسهها با مدیر، آموزگار یا مشاور در میان بگذارید.
براساس یک جدول زمانی مشخص به مدرسه فرزندتان مراجعه کنید و از وضعیت تحصیلی فرزندتان مطّلع شوید. این ملاقاتها باید جدا از دعوت مدرسه برای جلسه اولیاء و مربیان صورت بگیرد.
دانش آموزان در خانه و میان اعضای خانواده زندگی میکنند و در بطن خانواده روابطی با پدر، مادر، خواهر، برادر و… ایجاد میکنند. خانواده نیز تعلق به اجتماع دارد و متأثر از آن، ولی به عنوان یک نهاد اجتماعی ویژگیهایی برای خود دارد و در صورتی ناهمگنی میان ویژگیهای خانواده با ویژگیهای کلی اجتماع، کارکرد مدرسه با مشکلاتی مواجه میشود.
بسیاری از مربیان تعلیم و تربیت، روانشناسان، جامعهشناسان و… منشاء بسیاری از مشکلات رفتاری و اجتماعی دانشآموزان را ناشی از مسایل موجود در خانه میدانند. روابط نادرست عاطفی پدر و مادر، ناسازگاری میان اعضای خانواده، افراط و تفریط در حمایت و مراقبت، عدم توجه و نظارت بر دوستان و معاشران فرزندان و… از مسائل مهمی هستند که نقش اساسی در شکست تحصیلی آنان دارد.