هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی، شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای خود است. به عبارت دیگر، شخصی که هوش هیجانی بالایی دارد، سه مؤلفهٔ هیجانها را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق میکند:
مؤلفهٔ شناختی
مؤلفهٔ فیزیولوژیکی
مؤلفهٔ رفتاری
کودکی که بهره هوش عاطفی او بالاتر باشد قادر است ارتباط بهتری با احساسات خود برقرار کند؛ در هنگام اوج هیجان های عاطفی خود را آرام تر کند؛ دیگران را بهتر درک کرده و با آن ها بهتر ارتباط برقرار کند؛ و ایجاد روابط دوستانه محکم تر برای او آسان تر است. متخصصان بر اهمیت بهره هوش هیجانی و نقش آن در کمک به کودکان برای افزایش سطح اعتماد به نفس و مسوولیت پذیری و نهایتا تبدیل شدن به بزرگسالانی که بتوانند با مهارت با دیگر افراد جامعه ارتباط برقرار کنند تاکید می کنند.
هوش هیجانی زمانی معنا و مفهوم پیدا کرد که متخصصان روانشناسی مشاهده کردند آنطور که تصور میشد هوش شناختی (IQ) نمیتواند در تمامی مراحل و جوانب مختلف زندگی، موفقیت افراد را تضمین کند. آن ها مشاهده کردند افرادی هستند که هوش شناختی بالایی ندارند اما بر خلاف تصور در مشاغل مختلف و زندگی اجتماعی و زناشویی بسیار موفق و مثبت عمل میکنند. در اینجا بود که برای محققان این سوال مطرح شد که حلقه گمشده در تفسیر موفقیت افراد کمهوش چیست؟ بنابراین دست به تحقیقات گستردهای زدند و عاملی به عنوان هوش هیجانی را مطرح کردند.
یکی از اجزای مـهم مهارت خودآگاهی، پی بردن به «هوش هیجانی» است. هوش هیجانی، بـه تـوانایی شـناسایی و تشخیص مفاهیم و معانی عواطف، روابط میان آن ها، استدلال کردن درباره آن ها و نیز حل مسئله بر اساس آن ها اشـاره دارد. هوش هیجانی، به توانایی دریافت عواطف، هماهنگ ساختن آن ها با احساسات مرتبط، درک و فـهم اطـلاعات مربوط به عواطف و نیز مدیریت آن ها گفته میشود.
مراحل رسیدن به هوش هیجانی
۱- آگاهی از احساسات خود؛
۲- مدیریت بر احساسات به ویژه احساسات دلتنگکننده؛
۳- خودانگیختگی؛
۴- همدلی یـا درک احساسات و علایق دیگران؛
۵- تـنظیم روابـط خود با دیگران.
پیآمدهای سودمند هوش هیجانی بر اشخاص
۱- خودارزیابی و خودآگاهی؛
۲- شناخت نقاط قوت و حوزههای پیشرفت؛
۳- افزایش قابلیت و توانمندیهای اجتماعی؛
۴- مـهارت در کسب آرامش و اعتماد به نفس.
ویژگیهای افراد دارای هوش هیجانی بالا
۱- «تفکر واگر» دارند؛ یعنی به نظر دیگران بیتوجه نیستند، بلکه آن ها را بـررسی کرده و با استدلال میپذیرند یا رد میکنند یا در صورت لزوم، موارد ترمیمی به آن ها اضافه میکنند.
۲- این افراد ویژگی «خودسامانگری» دارند؛ یعنی به ارزیابی تواناییهای خود در مجموعه انسانی، گروهی و سازمانی مـیپردازند و طـی آن، جایگاه خود را بر اساس نقشهایی که ایفا میکنند، ترسیم میکنند که برای تحقق آن، ساماندهی روابط اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تجربه نشان داده است که هرگز توانمندیهای افراد در کنج انـزوا و عـزلت به فعل در نمیآید و عینی نمیشود. گروه، اجتماع و همنوعان بستر مناسبی هستند که در فرآیندی بازخوردی، رفتار افراد را شکل و جهت میدهند.
امروز هوش هیجانی به عنوان نوعی هوش تبیین شده است که هم شامل درک دقیق هیجانات خود شخص و هم تعبیر دقیق حالات هیجانی دیگران است. هوش هیجانی، کودک را از نظر هیجانی ارزیابی می کند، به این معنی که کودک به چه میزانی از هیجانات و احساسات خود آگاهی دارد و چگونه آنها را کنترل و اداره می کند. نکته قابل توجه در راستای هوش هیجانی این است که: توانایی های هوش هیجانی ذاتی نیستند بلکه می توان آن ها را آموخت.