top
دروغ کودکان از والدین شروع میشود

دروغ کودکان از والدین شروع میشود

دروغ کودکان از والدین شروع میشود

همه افراد کم و بیش با دروغ گویی آشنا هستند و ممکن است روزهایی دروغ هم گفته باشند. پدر و مادرها هم اکثراً از دروغ گویی فرزندشان ناراحت اند و همه تلاش خود را می کنند تا این رفتار را از بین ببرند، و اتفاقاً در بسیاری از موارد موفق نمی شوند. 

چرا؟ 

 

بیایید با دروغ و دروغ گویی و دلایل این رفتار آشنا شویم. 

«دروغ، مطلب یا سخنی است که با واقعیت همخوانی ندارد و معمولاً کسی که دروغ می گوید آگاهانه حقیقت را تحریف می کند.» 

اما درباره کودک این موضوع متفاوت است، برای بررسی دروغ گویی، باید به سن و شرایط روحی و روانی کودک توجه داشت. چون تا قبل از سه سال کودک درکی از دروغ ندارد و هر چه که به ذهنش می رسد، به زبان می آورد. در این سن فرزند فکر می کند که اگر چیزی به ذهنش خطور کند، پدر و مادر می توانند ذهنش را بخوانند. 

در سن 3 تا 4 سالگی کودک متوجه می شود که پدر و مادر نمی توانند ذهنش را بخوانند. او می داند که بزرگترها نمی توانند راست و دروغ حرف های او را تشخیص دهند. کودک در سن این تخیل قوی ای دارد و بنابراین ممکن است داستان های تخیلی و ساختگی زیادی تعریف کند. 

کودکان در این سنین بین تخیل و واقعیت فاصله ای نمی بیند و داستان هایی سرتاسر تخیلی و طولانی و اغراق آمیز تعریف می کند. این داستان ها، اصولا والدین را درباره دروغگو بودن فرزندشان نگران می کند. اما باید با هوشیاری با این مسأله برخورد کرد، چون کودکان این تخیلات و دنیای تخیلی را باور دارند و واقعی می دانند؛ پس بهتر است والدین به جای برچسب زدن به فرزندشان، تخیل او را جهت دهند و از قوه خیال فرزندشان برای خلق داستان، نقاشی و . . . استفاده کنند. 

با توجه به هوش و تخیل، محیط زندگی و شرایط تربیتی، کودکان از سن 6 سالگی دروغ را می شناسند و در سن 8 تا 9 سالگی می توانند بین دنیای تخیلی و فانتزی و دنیای واقعی تمایز قائل شوند و در 10 سالگی کاملاً دروغ را می شناسند و می توانند تشخیص دهند که دروغ صحیح و ضروری است یا خیر. 

 

اما دلایل دروغ گویی چیست؟ 

مثل هر بحث دیگری، دلایل دروغ گویی در افراد و شرایط های مختلف متفاوت است. گاهی فرد در محیطی بزرگ می شود که دروغ گفتن، عجیب و ناپسند نیست. مثلا اگر بارها موقع پاسخگویی به تلفن، از فرزندتان بخواهید که بگوی، شما در منزل نیستید، این موضوع برای او نهادینه می شود و می آموزد که بهترین راه برای فرار از موقعیت دروغ گفتن است. 

یا گاهی ممکن است والدین در جمع، برای تشویق و برتر نشان دادن فرزندشان، ویژگی هایی درباره او بگویند که هیچ کدام درباره فرزندشان صدق نمی کند. کودک این برخورد پدر و مادر را می بیند و می آموزد که هر گاه نتوانست در کاری موفق شود، به دروغ ادعا کند که در هر کاری موفق و متبحر است. 

علاوه بر این باید توجه داشت، دروغ گویی علامت اغتشاشات درونی و عدم امنیت روانی و ذهنی است. همچنین علامتی برای عدم وجود عزت نفس در فرد است. پس هوشیار باشید و ابتدا علت را جستجو کنید. فردی که از درون ناآرام است و توانایی هایش را نادیده می گیرد و خود را ضعیف و بی فایده می پندارد، تلاش می کند از طریق دروغ گویی و قرار دادن خود در موقعیت هایی جذاب و فریبنده، برای خود جایگاه و موقعیتی قابل قبول پیدا کند. در چنین شرایطی دروغ گویی یک اختلال رفتاری است و باید پس از یافتن علت این امر، در پی برطرف کردن آن باشیم. 

 

همچنین ممکن است فرد وقتی در موقعیتی قرار می گیرد که احساس خطر می کند، برای حفظ آرامش و امنیت به دروغ گویی روی می آورد. مثلاً گاهاً فرزندان برای تنبیه نشدن دروغ می گویند. یا گاهی برای توضیح اتفاق و ماجرایی از یک دروغ کمک می گیرند تا واکنش والدین را ببینند. پس در چنین موقعیتی به جای عکس العمل های تند و خشن، با تمأنینه برخورد کنید تا فرزندتان شهامت گفتن حقیقت را پیدا کند. 

 

اما پیش از همه ی این ها، در وهله اول، والدین دروغگویی نباشید تا فرزندانتان به هر دلیلی، دروغگو نشوند. اگر والدین از موقعیت خود ناراضی باشند و برای کسب وجهه ی مناسب دروغ بگویند، یا برای فرار از موقعیت به دروغ روی بیاورند و . . . فرزندشان را دروغگو تربیت می کنند. 

 

همه چیز از خود ما شروع می شود. 

فرزندان می بینند و می آموزند.



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات