همزمان با رشد تکنولوژی و ورود بازی های رایانه ای به مرز و بوم ما ، این بازی ها به دلیل داشتن جذابیت های ناشی از تصاویر متنوع و گیرا، گرافیک بالا، هیجانات زیاد و راحتی استفاده از آن، به سرعت جای خود را در میان کودکان و نوجوانان باز کرده است. دامنه و گستردگی استفاده از این پدیده به اندازه ای است که کمتر کودک و نوجوانی را می توان یافت که از بازی های رایانه ای بی بهره مانده باشد. اغلب والدین نیز بی آن که نگران اثرات مخرب این کالای "تجاری ـ هیجانی" باشند، به رفتار فرزند خود عادت کرده و منفعلانه به این وضعیت تن داده اند.
بازی های رایانه ای یکی از سرگرمی های کودکان، نوجوانان، جوانان و حتی بزرگسالان در عصر جدید است. این بازی های مهیج و پر کشش ساعت ها کودک و نوجوان را در مقابل صفحه نمایشگر میخکوب کرده، او را از دنیای واقعیات به عالم تخیلات فرو می برد و در این گیر و دار یا چیزی را به او می آموزد یا چیزی را از او می گیرد، یا این که او را در تخیلات بی پایان به حال خود رها می کند. این بازی ها در کنار محاسنشان، گاه آثار مخرب روحی و جسمی در کودکان و نوجوانان بر جای می گذارند که با توجه به ظرافت فکر و ذهنشان جبران آن ها شاید برای همیشه ناممکن شود.لذا وظیفه ی والدین و دست اندکاران امور فرهنگی است که به استفاده کودکان و نوجوانان از بازی های رایانه ای، چه در جامعه و چه در خانواده، سمت و سو داده، آن ها را به محملی برای پیشرفت و خلاقیت آنان تبدیل نمایند و از تأثیرات مخرب آن ها بکاهند.
بازیهای رایانه ای می تواند اثرات مثبتی مانند تکامل شخصیت و رفتار، پرورش استعداد ها، ایجاد خلاقیت، پرورش تمرکز و دقت، افزایش بهره هوشی، گسترش جهان بینی، تقویت ذوق هنری، آموزش مفاهیم پیچیده، انتقال فرهنگ و غیره را به همراه داشته باشد. ولی به دلایلی مانند: عدم آموزش صحیح به کودکان و نوجوانان، معرفی بازیهای رایانه ای و انواع آن به طور غیر صحیح، آشنا نبودن کاربران به زبان رایانه و ... اهداف بازیهای رایانه ای به درستی شناخته نشده است و کودکان و نوجوانان در عمل به سمت بازی هایی سوق داده شده اند که اثرات زیان باری داشته است. متخصصان اثرات مخرب زیادی برای بازی ها رایانه ای برشمرده اند. مثلا افروز می نویسد: مشاهده شده است که با جایگزینی بازی ها ی الکترونیکی و رایانه ای، روحیه جمع گرایی به سرعت ضعیف شده و به سست شدن روابط خانوادگی، بی حوصلگی، پرخاشگری و بی قراری در کودکان و نوجوانان انجامیده است.
به تاثیر بازیهای رایانه ای در ایجاد و بروز پرخاشگری اشاره می نمایند و در تحقیقات خود دریافته اند که بازیهای رایانه ای می تواند پرخاشگری را در کودکان بالا ببرد. اندرسون و دیل علاوه بر نقش بازی های رایانه ای در ایجاد پر خاشگری اظهار نموده اند که این گونه بازی ها می تواند در بروز رفتارهای ضد اجتماعی و ناسازگاری موثر باشد. در تحقیقات خود بر تاثیر بازیهای رایانه ای بر اضطراب تاکید نموده اند. تاثیر بازی های رایانه ای را وسواس رفتارهای اعتیاد گونه، غیرانسانی شدن بازی کنندگان، رشد رفتارهای ضد اجتماعی، خالی شدن عواطف و مشکلات سلامتی عنوان می کنند. معتقد است بین میزان سازگاری و استفاده از بازی های رایانه ای رابطه ای وجود ندارد نیز اثرات بازی های رایانه ای را افسردگی، افت تحصیلی و گرایش به الگوبرداری از صحنه بازی اعلام می نماید .
بررسی نوع بازی های رایانه ای کودکان و نوجوانان نشان می دهد که اغلب بازی ها از نوع خشن می باشد. نشان داد در میان بازی های رایانه ای خشن ازهر پنج بازی، که برای کودکان شش سال و بالاتر مناسب تشخیص داده شده است، در سه بازی به ازای کشتن یا صدمه زدن به کاراکتر رایانه ای امتیاز کسب می شود.
برخی از مطالعهها نشان میدهند که بازیهای رایانهای بیش از آنکه مفید باشند، مضرّند. به دلیل جاذبهی محسور کنندهی بازیهای رایانهای برای کودکان و نوجوانان، آنان وقت زیادی را صرف این گونه بازیها میکنند. در واقع آنان انرژی عصبی و روانی خویش را به مصرف این بازی میرسانند و با چشمان و ذهنی خسته از بازی دست میکشند. حتی بعضی از کودکان صبح زودتر از وقت معمول بیدار میشوند تا پیش از رفتن به مدرسه کمی به بازی بپردازند و وقتهای تلف شده را هم بدینصورت جبران میکنند. مسلم است با این جذبه و علاقهای که این بازیها ایجاد میکند، در افت تحصیلی آنان مؤثر است در بعد روانی به نظر میرسد که بازیهای رایانهای رابطه منفی با وضعیت سلامت روانی داشته و تأثیر مستقیمی بر میزان رفتارهای پرخاشگرانه، اضطراب، افسردگی و گوشهگیری نوجوانانی که به این بازیها میپردازند، دارد.