هیجانپذیری و هیجانناپذیری: کودکان اغلب هیجانپذیری خود را با خطوط کمرنگ، مردد، از سر گرفته شده و گاهی لرزان نشان میدهند. کودکان هیجانپذیر معمولا از رنگهای ملایم، کمرنگ، سایهدار و گاهی نیز از خاکستری و سیاه که گرایش به افسردگی را مشخص میکند، استفاده میکنند.
نقاشی کودکان آرام و هیجانناپذیر، دارای خطوط منظم و استوار است. قطع شدن خطوط غیرضروری و لرزش در آن دیده نمیشود و نقاشی از رنگآمیزی متعادلی برخوردار است.
ملایمت، خشونت: در نقاشی کودکان ملایم، خطوط منحنی غلبه دارد و بیشتر از رنگهای ملایم و شاد بخصوص آبی و نارنجی استفاده میشود. اما در نقاشیهای کودکان پرخاشگر معمولا خطوط ترسیم شده زاویهدار، پررنگ و پر از تیزی است و جزئیات صورت آدمکهایی که میکشند، همه نشاندهنده خشم است؛ مثلا چشم دریده، بینی با پرههای باز، لبهای کلفت و دندانها و ناخنهای مشخص و تیز، شانههای پهن و مشتهای گره کرده است. معمولا کودکان پرخاشگر از رنگهای زنده تند مانند قرمز همراه با رنگ سبز (نشانه خشم) استفاده میکنند همچنین این رنگها همراه با رنگ سیاه (نشانه احساس گنهکاری توام با میل به آزارگری) در نقاشی این دسته از کودکان غلبه دارد.
شادی، افسردگی و اضطراب: کودکی که شاد است با ریتم خوبی نقاشی میکند و تعادل کلی در شکلهای نقاشی وی دیده میشود. رنگ های نقاشی وی صریح، متنوع، زنده و شاد است. صورت آدمکها با حالت زنده و متعادل است. نمادهای خوشبختی مانند خورشید و گل نیز اغلب در نقاشی این کودکان دیده میشود؛ اما در نقاشی کودکان غمگین، خطوط مبهم بوده و غالبا به سمت پایین حرکت دارد.
نقاشیها کمرنگ، سایهدار و بدون رنگ و پارهای از نواحی کاملا سیاه است و اما در کودکان مضطرب ترسیم و نقاشی به کندی صورت میگیرد و گرایش به استفاده از مداد پاککن زیاد است. خطوط یا بسیار کمرنگ یا بسیار پررنگ است و غالبا از سر گرفته میشود.
آدمک در نقاشی این دسته از کودکان غالبا معلول، بدون تنه یا آن که اعضا به صورت ناقص و چسبیده به بدن ترسیم میشود، پاها کوچک و نااستوار است و نداشتن ایمنی را در این کودکان آشکار میکند. دهان آدمکها به صورت خطی، نامنظم و گاهی دارای حالت خندهای عصبی است، رنگها سرد و تیره است و گاه رنگ سیاه همراه با رنگ قرمز (نماد خون و پرخاشگری) غلبه دارد و این رنگها به صورت هاشور، چهارخانه، سایه روشن یا رنگهای یکسره نشان داده میشود