غلطگیری در عرصه نقاشی کمترین اهمیت را در عرصه خلاقیت هنری دارد. با وجود این هنوز بسیاری از والدین و مربیان، نقاشی کودکان را به کپی کردن محدود میکنند. برای کودکان کوچکتر معمولا از آلبومهایی استفاده میشود که کودک باید یک شکل را از روی شکل رنگ شده، رنگآمیزی کند و یا از روی شکل دیگری شکل ناقصی را تکمیل کند.
کودکان بزرگتر نیز از منظره یا صورت کپیبرداری میکنند. به این ترتیب همه فکر میکنند که با این روش آموزش واقعگرایانهای را براساس حقیقت بیرونی و شکلهای منظم و رنگهای دقیق به کودک دادهاند در حالیکه این واقعگرایی با مهمترین بخش هنر مدرن مغایر است و از سوی دیگر این کودک دارای خصوصیات مخصوص سن و سال خود است و نباید او را به عنوان یک بزرگسال ناکامل در نظر گرفت. یادمان باشد این کودک هم روزی بزرگ میشودو اصلا لازم نیست به هر قیمتی او هم دارای معیارها و احساسات و ادراکهای هنری معینی باشد
از طرفی هر کودکی دارای خواستهای مخصوص به خلق و خوی خود است و زمانی که این خواستها با خصوصیات سنی او مخلوط شود، باعث میشود او دنیا را با نگاهی کودکانه و مخصوص خود بنگرد، دنیایی که بزرگسالان قادر به دیدن آن نیستند.کپی کردن نقاشی سایر کودکان هم مانع از بروز خلاقیت در بچهها میشود و این امر گاه ناشی از عدم اطمینان کودک به خود است و گاهی به دلیل نداشتن چیزی برای ارائه از سوی کودک. این سبک نقاشی اغلب بعد از مدتی به دلیل فقدان انگیزه شخصی باعث یاس و خستگی کودک شده و ممکن است کار را نیمه تمام رها کند.تشویش مهم ترین و اولین و آخرین راهکاری است که بیشتر روانشناسان را به والدین در هر زمینهای توصیه میکنند. حتی اگر بچه شما کپی میکند و یا علاقهای به نقاشی ندارد هرگز او را مجبور به کاری نکنید بلکه سعی کنید با توسل به معجزه تشویق او را در راهی که مناسب میدانید هدایت کنید. میتوانید ساعاتی را به همراه کودکتان نقاشی کنید البته در نقاشی او دخالت نکنید.
بهتر است هر کدام برای خودتان چیزی بکشید از موضوعات آزاد و یا از چیزهای کلی میتوانید استفاده کنید. مثلا یک مزرعه خوشحال، یک دریای بزرگ و… در آخر کار هم به حدی از دیدن نقاشی کودکتان هرچه که هست ذوق کنید و به شعف بیایید که بیشتر از آن ممکن نباشد حتی میتوانید نقاشی را قاب کنید و یا همانطور بدون قاب به دیوار یا در کمد آویزان کنید تا بچه متوجه اهمیت کارش شود.