top
طریق پرورش اعتماد به نفس

طریق پرورش اعتماد به نفس

کارگروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک، مهدکودک و خانواده: سخن این است که برای پرورش اعتماد به نفس در کودکان ، چه اقداماتی در مورد با کودک لازم است؟ چه مراقبت هایی در خانواده باید به عمل آید؟ و مدرسه در این زمینه چه وظایفی دارد؟ در اینجا مختصراً به بررسی این جوانب می پردازیم.

طریق پرورش اعتماد به نفس


سخن این است که برای پرورش اعتماد به نفس در کودکان ، چه اقداماتی در مورد با کودک لازم است؟ چه مراقبت هایی در خانواده باید به عمل آید؟ و مدرسه در این زمینه چه وظایفی دارد؟ در اینجا مختصراً به بررسی این جوانب می پردازیم.
1 - اقدامات در رابطه با کودک:
الف - دادن آگاهی و آموزش: این نخستین گام ، و مقدمه اعتماد به نفس است. کودک باید خود را و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسد. از آنچه که دراطرافش می گذرد و در شخصیت و سرنوشت او مؤثر است آگاه باشد و به او تفهیم گردد که راه زندگی چیست؟ در پیشامدها و وقایع چه باید بکند و در برابر امور و مسائل چگونه موضع بگیرد.
وسعت اطلاعات در اعتماد به نفس کودک مؤثر است و می تواند عامل و سببی برای تسلط بیشتر فرد برخود باشد و ثبات شخصیت او را موجب گردد. همچنین ضروری است به او وسعت دید و نظر بدهیم که تنها محدوده خود را نبیند؛ بداند که دیگران هم آدمند و کار و برنامه ای دارند.
ممکن است کودک در زندگی حال و آینده دچار شکستی شود. باید این آموزش به او داده شود که از شکست نهراسد و با مختصر افتادگی جرأت خود را از دست ندهد؛ با قدرت اراده، با تلقین به خود و با القاء این اندیشه که من شجاعم، نمی ترسم و به پیش خواهم رفت ، از جای برخیزد.
ب- واداشتن ها :
کودک باید وادار شود به- زندگی در میان جمع و مشارکت در امور اجتماعی و اظهار نظر و تصمیم گیری.
- تسلط برخود و مدیریت خود، به گونه ای که در برخوردها و پیشامدها ، خود نگه دار و برخود مسلط باشد.
- پذیرش خود در عین زشتی یا زیبائی، سلامت یا بیماری ، کمال یا نقص ، بدون احساس حقارت یا غرور.
- سخن گفتن در میان جمع و نگاه کردن در چشم دیگران بدون احساس شرمساری.
- اخذ تصمیم درباره کارهای شخصی و مراقبت از خود.
- ارزیابی وضع خود در طریق شناخت و جبران نقاط ضعف خویش.
- حساسیت داشتن در برابر حوادث و جریانات و به حساب آوردن خود به عنوان عضوی از اجتماع.
- انتقاد پذیری و تحملِ شنیدن عیوبی که در او وجود دارد و کوشش به اصلاح خود پس از انتقاد.
- واقع بینی درعین هدف گرایی و دوری از تخیل و رؤیا و بوالهوسی به صورت تدریجی.
ج- اقدامات لازم:
کوشش هایی که در طریق ایجاد اعتماد به نفس درباره او باید به عمل آید بسیار و از آن جمله است: - واگذاری نقش و مسئولیتی به کودک از همان اوان کودکی در رابطه با کارهای خانه یا مزرعه یا مغازه ، به تناسب رشد بدنی و روانی.
- آموزش راه و رسم عمل و موفقیت در آن کار و برنامه ، و شیوه موفق و نیرومند شدن در کار.
- ایجاد زمینه برای موفقیت او در آن کار از طریق ارائه و عرضه امکانات مناسب (برای هر هفته چند مورد).
- تعیین حدود کار و فعالیت ، و آگاه کردن کودک از این امر که درچه مواردی ممکن است مورد سرزنش یا مورد احترام و تشویق قرار گیرد.
- افزودن میزان تجارب طفل از طریق ایجاد تنوع در کارهای او و دادن عرصه فعالیت به او.
- تعیین هدف های مرحله به مرحله در کار، در عین تعقیب هدفی دور و فوق العاده مهم، تا احساس خستگی نکند.
- بازخواست از کار و مسئولیتی که به او واگذار شده و آموزش راه جلوگیری از تکرار لغزش ها.
د- تقویت ها:
در طریق ایجاد اعتماد به نفس، به ویژه با شیوه عملی ضروری است کودک تقویت شود و والدین و مربیان به این جنبه ها توجه داشته باشند:- تقویت اراده کودک به گونه ای که پس از تصمیم گیری با جرأت به پیش رود.
- ایجاد جرأت در کودک از راه تهییج او ، به صورتی که با شهامت و جسارت به پیش رود و اعلام حمایت خود از او.
- تحسین و تقدیر از عمل ارزنده او و بیان موفقیت های او در نزد افرادی که مورد علاقه کودکند.
- دادن قوت قلب به او در موردی که خود را در بن بست می بیند و سرگردان است.
- ایجاد روح ارزشمندی در او به صورتی که خود را دست کم نگیرد و از شخصیت خود آگاه باشد.
- گشودن راه های جدید برای موفقیت او به هنگامی که همه راه ها را به روی خود بسته می بیند.
- اعلام رضایت از کاری که او خوب از عهده آن برآمده است تا ارزش خود را دریابد و به استحکام و استدلال به پیش رود.
ه - ایجاد عادات نیکو:
بخشی از تلاش ها و کوشش های مربیان باید متوجه این امر باشد که عادات خوب و پسندیده ای در کودک به وجود آورند تا در او ریشه دار شود و وضع و رفتار او را به گونه ای معتدل درآورند. اهم آن عادات عبارتند از:- عادت به آرامش و سکون از راه تذکر، تشویق و خودداری و مسلط بر خود بودن به گونه ای که زود عصبانی نشود و بر هیجان خود غالب باشد.
- عادت به پیشقدمی درکارها بدون عجله و شتاب و بدون انتظاراز پیشگامی دیگران.
- عادت به گشاده رویی و حسن برخورد، متبسم و با نشاط بودن در عین وجود غم ها و رنجها.
- عادت به کم توقعی و عدم انتظار کار از دیگران و نیز کم توقعی از این امر که لازم نیست همه انتظاراتش یک جا برآورده شوند.
- عادت به نظم و انضباط در کار، خواب و استراحت، آمد و شد، تحصیل ، و قرار دادن امور بر روی برنامه.
- عادت به کم گفتن و بیش شنیدن و فرصت دادن به دیگران که آنها هم حرف و مقصود خود را بیان کنند.
- عادت به روبرو شدن با مشکل و تحمل دشواری ها بدون شکوه و گله و ناله و انجام دادن کاری که درباره آن تصمیم گرفته است.
- عادت به بهداشت جسم و فکر و پرهیز از غیبت، سخن چینی، بدخواهی، کینه توزی و ...
و - جلوگیری از:
- اضطراب و نگرانی و سلطه نفوذ آن در کودکان و نجات سریع او از این مشکل.
- سخن گفتن با شتاب و عجله که ناشی از عدم تسلط بر خویش ، و یا درهمی و اغتشاش در فکر است.
- خجلت و شرمساری بدون دلیل که ناشی ازعدم تسلط بر خویش و ترس از آبروریزی است.
- انزواجویی و کناره گیری و گوشه گیر بودن که معمولاً به خاطر ترس از مورد سئوال واقع شدن و آبروریزی است.
- پر حرفی و زیاده گویی و اظهار نظر درباره اموری که در حد توان فکری و استعداد او نیست.
- نفاق و دورویی با خود و دیگران به گونه ای که درون و بیرونش یکی باشد و آن چیزی را بگوید و عمل کند که باور دارد.
- یأس و نومیدی درموفقیت و رسیدن به مقصد و جلوگیری از افسردگی و دلمردگی برای اندیشه در اموری که هنوز واقع نشده اند.
- خوشحالی بی اساس که ناشی از تعریف و تمجید تملق گونه دیگران است.
ن - منع از:
- افسردگی و عدم حساسیت در اموری که فرد را از حال تعادل خارج کرده و به صورت موجودی بی خاصیت و بی ارزش در می آورد.
- حسادت و بدخواهی نسبت به دیگران و ناراحت شدن از موفقیت افراد .
- کینه ورزی نسبت به افرادی که مثلاً درباره او بدگویی کرده اند . اوباید وادار شود دل خود را از آن کینه خالی نماید.
- وابستگی بسیار که خود سبب پیدایش ابتلائات بعدی بسیار خواهد شد که از جمله آن بی ارادگی و به صورت آلت و ابزار درآمدن است.
- شکوه از زندگی و گفتن درد خود به دیگران ، با توجه به این امر که کسی نمی تواند مشکل او را حل کند.
- تملق گویی و تعریف بیجا و زیاده از حد از دیگران ، که این خود نشان عدم اعتماد به نفس است.
- بدبینی به ویژه هنگامی که مواجه با شکستی شده تا گمان نکند که دیگر همه چیز تمام شده است.
- غرور مخصوصاً به هنگامی که مورد تشویق قرار گرفته و می خواهد به خود سستی راه دهد و از کوشش خود بکاهد.
- احساس حقارت به گونه ای که خود را کوچکتر از آنچه که هست پندارد و گمان کند که موجودی کم ارج و یا بی بهاست.
ی - رهائی دادن از:
- تردیدها و وسوسه هائی که او را گرفتار کرده اند خواه درجنبه حیات شخصی از عقاید و غرایز و رفتار، و خواه در حیات جمعی.
- فرار و گریز از مشکلاتی که در سر راه او قرار دارند و رسیدن او را به مقصد مانع می شوند.
- بلاتکلیفی های اخلاقی و نداشتن اصول و ضوابط برای زندگی کردن و خود را مورد توجه قرار دادن.
- خستگی بسیار که ناشی از فشار کار است و موجبات افسردگی را فراهم می آورد. ( در این موارد برای او تنوع ایجاد کنید.)
- عقاید و افکار غلط که سبب آلودگی ها و گرفتاری هایی خواهد شد و زندگی او را به خطر خواهد انداخت.
- قیود بی حساب و خسته کننده که ملال آفرینند وطفل از آن احساس دلسردی و دلتنگی می کند.
- غم و اندوه بسیار که جان او را می خورند و نمی گذارند کودک از زندگی لذت ببرد.
- ترس و اضطراب که آدمی را دچار مرگ زودرس می کند و در مواردی حالت تسلیم به او می دهد که خطر آفرین است.

 



مرتبه
مرتبه
مامان الیسا و هلیا
1393/10/20 - 09:37
ممنون و متشکر از پورتال و اطلاعات مناسب و مفید
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات