شرایطی که فقط مادران شاغل آن را درک میکنند، اما نباید ناامید شد؛ تجربه نشان داده با برنامهریزی و همکاری سایر اعضای خانواده، بهعنوان یک مادر و زنی شاغل، میتوان بر این مشکلات پیروز شد و به برنامههای مختلف زندگی رسید.
همه باید کار کنند
اول به این پرسشها پاسخ دهید؛ شما تنها کسی هستید که خانه را جمع و وسایل را جابهجا میکند؟ آیا جمعکردن اسباببازیها، چیدن کفش و لباسها داخل کمد، مرتبکردن رختخواب و اتوزدن لباسها فقط به عهده شماست؟ اگر در منزل شما چنین برنامهای اجرا میشود، همین امروز آن را تغییر دهید؛ مطمئن باشید حتی بچههای پنج ساله هم میتوانند بخشی از کارهای خانه را انجام دهند و برنامهریزی برای کار جمعی در خانه، نه تنها به ضرر هیچکس نیست که به نفع همه افراد خانواده است.
پس همین امروز یک جلسه خانوادگی ترتیب دهید و از بچهها و همسرتان بخواهید در کارهای خانه به شما کمک کنند و مسوولیت برخی از کارها را بپذیرند؛ مثلا فرزند کوچکتان میتواند میز غذا را بچیند و همسرتان هم خرید کند. انجام چنین کارهایی کمک بزرگی برای شما به حساب میآید.
در ضمن، خوب است هر شب برای کارهای فردا برنامهریزی کنید و اگر میتوانید برخی از کارهای مربوط به صبح را شب قبل انجام دهید؛ به عنوان مثال ناهار خودتان و بچهها را آماده کرده و در یخچال بگذارید، لباسهایی را که باید شسته شود، داخل ماشین لباسشویی بریزید و از بچهها هم بخواهید هر روز صبح خودشان کارهایشان را انجام دهند.
در کنار همه کارها، حواستان باشد حتما پنج تا 10 دقیقه را به خودتان اختصاص دهید و در این مدت سعی کنید کمی خودتان را آرام کرده و از استرسها دور شوید تا انرژی لازم برای بقیه کارها را داشته باشید.
کار، مزاحم خانواده نباشد
نباید اجازه دهید برنامههای کاریتان با خانواده و امور مربوط به آن، تداخل داشته باشد. اگر همیشه مجبور هستید تا دیروقت کار کنید، بهتر است ابتدا با مدیرتان صحبت کنید و بخواهید شرایط را تغییر دهد اما اگر چنین چیزی ممکن نیست، با همسرتان هماهنگ باشید تا هنگامی که شما در محل کارتان هستید، او همراه و کنار کودکان باشد، اما هیچ وقت و در هیچ شرایطی اجازه ندهید کار، تمام وقت شما را بگیرد بنابراین همیشه باید برنامهای برای صرف غذا همراه خانواده، تماشای فیلم کنار همسر و بچههایتان و رفتن به گردش همراه آنها را داشته باشید.
در نهایت هم مراقب باشید خودتان را از یاد نبرید؛ خیلی از مادرها نیازهای خودشان را در اولویت آخر قرار میدهند و به بهانه نگهداری از نوزاد، کارهای خانه، فشار کار بیرون و... خود را فراموش میکنند، اما بدانید اگر میخواهید مادر موفقی باشید باید به خودتان احترام بگذارید و از این طریق انرژی لازم برای انجام کارهایتان را به دست آورید.
جامجم
|
مامان الینا 1394/01/19 - 05:28 |
من از اول بهمن ماه رفتم سرکار و تمام وقت باید از ساعت 8 تا 4 بعدازظهر سر کار باشم مامانم تقبل کرده الینا رو نگهداری کنه ولی من خودم عذاب وجدان دارم که باید بیاد پیش الینا و بعدش ببره خونه خودشون تا من عصری برم بیارمش نمی دونم از مهد هم خیلی میترسم هنوز بچه ام درست نمیتونه صحبت کنه می ترسم غذای بد بخوره مریض شه دعواش کنن و نگرانی هایی از این قبیل خواهرم هم اصلا با گذاشتن الینا به مهد موافق نیست و میگه ما خودمون نگهش می داریم اما من موندم سر دوراهی شما چه تجربه ای دارین؟این درسته بچه هایی که با پدربزرگ و مادربزرگ بزرگ میشن لوس و خودخواه میشن؟ایا اگر الینا رو سال دیگه بذارم مهد براش خیلی سخت تر نمیشه ؟
|
|
ماناز 1394/01/23 - 13:22 |
برای مادرانی که شاغلند ومجبورند چندین ساعتی بچه را تنها بگذارند.مخصوصا بچه های تک وبدون مراقب.ایا سبب اسیب روحی میشود یا برعکس به مستقل شدنشان کمک می کند؟
|
|
مامانی 1394/01/24 - 08:18 |
من از ساعت 8 تا 4 سرکارم و کارم را هم دوست دارم پسرم 14ماهشه و پیش مامانم می مونه می ترسم بچم دچار کمبود عاطفی بشه یا دوگانگی تربیتی بشه چند وقتیه بدجوری دچار عذاب وجدان شدم و بین اینکه به کارم ادامه بدم یا دیگه نرم سرکار مردد موندم به نظر شما آیا میشه هم شاغل بود هم بچه خوبی تربیت کرد با اینکه از نظر استقلال مالی ، و کمک خانواده بودن ، سرکار اومدن را خیلی دوست دارم و مطمئنم که تو خونه موندن برام خیلی سخته اصلا نمی تونم تصمیم بگیرم
|
|
مامانی 1394/01/24 - 11:10 |
الان دو روزه وقتی میخوام برم سرکار دخترم بیدار میشه و یک کولی گیری درمیاره که نگو و نپرش اینقدر جیغ میزنه که صداش میگیره لازم به ذکره به دلیل اینکه ما الان بنایی داریم خونه مامانم هستیم اوضاع به قدری امروز حاد شد که مامانم و همسرم بردنش بیرون یه دوری با ماشین بزنن تا من بتونم برم !!!!به نظرتون دلیلش چیه قبلا اصلا اینطوری نبود چکار کنم اعصابم داغون شده ؟؟؟؟
|