فرزند شما از سه سالگی به بعد شما را وادار می کند به نقش یک دایره المعارف متحرک را برای او ایفا کنید. او از این به بعد تمام وقت و ذهن خود را صرف مطرح کردن و پاسخ دادن انبوه سوالات «به جا» یا «بی جا» خود خواهد کرد و شما را نیز وادار به همکاری و همراهی با خود خواهد کرد.
اکنون «چرا ؟» کلمه ای است که حتی به طور غیر ارادی و به صورت اتوماتیک ذهن کودک را در بر می گیرد و چنان چه به سوال اول پاسخ دهید بلافاصله سوال بعدی را مطرح می کند.
جالب است که بدانید بعضی از کودکان از چراهای مکرر به عنوان ابزاری برای سرپیچی از دستوراتتان استفاده می کنند. آن قدر شما را با سوالاتشان در مورد دستوری که داده اید کلافه می کنند تا از اصل دستور منصرف شوید.
* در چنین مواردی لازم نیست به تمام سوالا کودک به دقت و به طور مشروح پاسخ دهید، بلکه می تواید بعضی از سوالات را نشنیده بگیرید و به بعضی دیگر فقط پاسخ مختصر و مفیدی بدهید.
* در صورتی که احساس می کنید کودکتان پاسخ سوالش را می داند یا قادر است با اندکی کمک آن را کشف کند، به جای او فکر نکنید، بلکه او را یاری دهید تا خود پاسخ سوالش را بیابد.
* به روش غیر مستقیم او را از طرح سوالا بیهوده باز دارید. مثلاً به جای این که بگویید : غذا می خوری ؟ که جواب آن «نه» است و به دنبال آن یک سری سوال درباره ی غذا خوردن، بشقاب غذا را پیش رویش بگذارید به یک یا دو سوال منطقی او پاسخ دهید و بعد اتاق را ترک کنید یا خود نیز در سکوت به غذا خوردن مشغول شوید.
* منحرف کردن ذهن کودک از موضوعی که باعث طرح سوالا بی جا شده است کمک کنند، می باشد.
نکته : بسیار مهم و ضروری است که شما حتماً بخشی از وقت، انرژی و فکر خود را به پاسخگویی سوالات منطقی و به جای کودکتان اختصاص دهید؛ زیرا مانع پیشرفت و تکامل فکری و ذهنی او خواهید شد.