آشنایی و شناخت اهل بیت (علیهمالسلام) آثار فراوان روحی و معنوی برای کودک دارد که از نظر تربیتی در خور توجه است. معرفت اهل بیت (علیهمالسلام) موجب پرورش روحیۀ ایثار، فداکاری، عزت نفس، کمک به محرومان و نظایر آن میشود که در هر وضعیتی برای مسلمان لازم است . شناخت اهل بیت (علیهمالسلام( عامل تشویق انسان به خداشناسی، عبادت، دعا و مناجات است و درواقع منشأ همۀ خوبیها و زیباییهاست. آشناسازی کودکان با اهلبیت (علیهمالسلام) مستلزم آشنابودن والدین با آنان است. والدین باید شناخت لازم از فرهنگ اهلبیت (علیهم السلام ) داشته باشند تا موفق به انجام آن شوند. آگاهی از اخلاق، رفتار و سیرۀ معصومان (علیهم السلام) در آشناسازی کودکان با این مسئله لازم و ضروری است.
دوران کودکی، فصل تربیت دینی و تربیت ولایی کودکان است و محبت اهل بیت (علیهم السلام) هم یکی از شاخه های همین تربیت دینی است. حضور ما همراه با کودک در جلسات ائمه و اشک ریختن در سوگ اباعبدالله (علیهم السلام) و شنیدن حرف و حدیث امامان و اهلبیت، در روح کودک تأثیرگذار است. ریشه های حب اهل بیت، در دوران خردسالی و شیرخوارگی نیرو میگیرد و در جوانی و بزرگسالی میوه و برگ و بار میدهد (ابراهیمی، ۱۳۸۸).
رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: »أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ بیته و قرائۀ القرآنِ؛[۱] فرزندانتان را با محبت من و محبت خاندان من و محبت قرآن تربیت وتأدیب کنید.»
اساس و مبنای دین، پذیرش ولایت است که باطن دین است و اگر کسی آن را قبول نکند، ارتباط حقیقی با خدا برقرار نمیشود. نماز کسی که ولایت را قبول نکند، اگر همۀ قواعد نماز را نیز داشته باشد، اثری ندارد. بر اساس روایات، اگر انسان بدون ولایت از اول عمر تا آخر آن، بین رکن و مقام عبادت کند، پذیرفته نیست. نتیجۀ جریان امامت، جریان نور، حیات، معرفت و هدایت است. انسان تا به چیزی معرفت نیابد، محبت پیدا نمیکند.
متأسفانه هنوز معنا و مفهوم و توجه به ولایت در میان شیعیان به طور روشن تبیین نشده است؛ به ویژه درعرصۀ تعلیم و تربیت و مدارس و برنامه های درسی و آموزشی دینی، هیچ گاه، آنگونه که در اصل دین و اعتقادات ما، بیان شده است، به این مسئله اهمیت داده نشده است. همین مسئله نیز باعث جدا انگاری حوزۀ علم و دانش از دین و مذهب شده است؛ زیرا هر کودک و محصلی، خود را در دو محیط جداگانه احساس میکند که رابطهای با هم ندارند. درحالیکه همۀ حقیقت دین، به تربیت انسان برای دریافت علم و معرفت و عبادت و بندگی خدا در راستای آن میپردازد (میرزامحمدی و رسولی، ۱۳۸۹: ۷ تا ۴۶).
روشهایی که با آن میتوان کودک را با اهلبیت (علیهم السلام) آشنا و مأنوس کرد، عبارت است از:
آشناکردن کودک با نامگذاری او به اسامی اهلبیت
نامگذاری کودک، یکی از سنتهایی است که همواره معصومان(علیهم السلام) به آن تأکید میکردند و خود ایشان هم بر انتخاب نام نیکو برای کودک اهمیت میدادند. نام نیکو و زیبا، باعث سربلندی و عزت کودک است و هرگاه به آن نام خوانده شود، با میل و رغبت پاسخ میدهد و گویی احساس افتخار و بزرگی میکند. برای مثال، اگر کودکی «علی» نامگذاری شود، با شنیدن آن در میان همسالان خود، نوعی احساس شخصیت میکند. طبیعی است که هرچه دربارۀ اوصاف و فضایل امامعلی(علیهم السلام( گفته شود، با دقت بدان گوش میدهد و به دل میسپارد.
آشناکردن کودک با ابراز محبت به اهلبیت
ابراز محبت از روشهای عملی مؤثر در آشناکردن کودکان با اهلبیت است. بدین معنا که والدین در محیط خانه، به خصوص در مناسبتها به اهلبیت اظهار محبت کنند و علاقه مندی از خود نشان دهند. برای مثال در اعیاد و ولادت ها اظهار خوشحالی و در عزاداریها ابراز غم و اندوه کنند. چون کودک از رفتار پدر و مادر پیروی میکند و هر عملی که از آنان سر بزند آن را ارزشمند تلقی میکند، رفتار خود را با آن منطبق میکند؛ اگر کودک در محیط خانه مکرر مشاهده کند که پدر و مادر احترام خاصی به اهلبیت میگذارند و به آن ها اظهار دوستی و ارادت میکنند، یقیناً تحتتأثیر رفتار پدر و مادر قرار گرفته و از آنان تبعیت میکند.
آشناکردن کودک با اهلبیت با شرکت در اهلبیت (علیهمالسلام)
یکی دیگر از روشهای مؤثر در فرایند آشناکردن کودکان با اهل بیت شرکتدادن آنان در مجالس و محافلی است که در مناسبت های مختلف به یاد و نام معصومان(علیهم السلام) برگزار میشود. در این روش دربارۀ آشناکردن با اهل بیت چیزی به صورت مستقیم به کودکان گفته نمیشود، ولی چیز هایی را به صورت غیر مستقیم دریافت میکنند که تأثیر آن بهمراتب از دستورات مستقیم بیشتر است. کودکان با شرکت در مجالس، اعم از جلسات جشن یا عزاداری چیزهایی را مشاهده میکنند و می بینند که بهشدت تحت تأثیر آن قرار میگیرند و آن را به دل نگه میدارند (احسانی، ۱۳۸۵: ۴۵).
زیارت قبور اهلبیت (علیهمالسلام)
باید برای موفقیت در تربیت ولایی، به این مهم توجه داشته باشیم که مادران، به منزلۀ اولین و مهم ترین مربیان، باید واجد صفات و ویژگی های فکری و رفتاری صحیح باشند؛ چراکه بخش عظیمی از تربیت ولایی به حوزههای رفتاری عینی و عملی مربوط می شود. باید برنامۀ تربیتی مادر متوجه ویژگی ها و رفتارهای عینی و عملی مشخص، مفروض و پذیرفته شدۀ عام باشد تا بتواند زمینه های لازم را در فرزندان خود، برای پذیرش و قبول آن صفات و ویژگی ها فراهم کند. به بیان دیگر، مادر باید خود، به اصول و مبانی تعلیم و تربیت و پرورش نسلی ولایی، علاوه بر شناخت، التزام داشته باشد. مادر ولایی میبایست به اعتقادات خود ایمان بیاورد؛ زیرا ایمان، تلفیقی از اعتقاد قلبی و التزام عملی است.
بنابراین یکی از راه های رسیدن به تربیت دینی فرزندان، آشنا کردن آن ها با اهلبیت علیهم السلام و ایجاد محبّت به آنان است که می تواند موجبات سعادت و خوشبختی فرزندان را فراهم کند.
پینوشت:
[۱] . کنزالعمال، ج۱۶، ص۴۵۶