تبعیض والدین بین فرزندان، رفتاری خطرناک
کارگروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک، مهدکودک و خانواده: در جوامع سنتی تفاوت گذاشتن بین فرزندان بیشتر دیده میشود یکی از اشکال شایع تبعیض بین فرزندان خانواده مقایسه تواناییها و ویژگیهای آنهاست که اثرات مخربی را به همراه دارد. روانشناسان معتقدند ریشه برخی مشکلات بین فرزندان و والدین ناشی از مقایسه کودکان و نوجوانان چه در جمع خانواده و چه با اعضای همسن و سال فامیل است که منجر به بروز سرخوردگی میشود
دکتر علیرضا قاسمزاده، روانشناس: در جوامع سنتی تفاوت گذاشتن بین فرزندان بیشتر دیده میشود یکی از اشکال شایع تبعیض بین فرزندان خانواده مقایسه تواناییها و ویژگیهای آنهاست که اثرات مخربی را به همراه دارد. روانشناسان معتقدند ریشه برخی مشکلات بین فرزندان و والدین ناشی از مقایسه کودکان و نوجوانان چه در جمع خانواده و چه با اعضای همسن و سال فامیل است که منجر به بروز سرخوردگی میشود
پسر پسره، تاج سره، قند عسل، یکی یه دونه، شاخه نبات، چراغ خونه... . همه اینها اصطلاحاتی هستند که پدر و مادرها برای تعریف و تمجید از فرزند پسرشان به کار میبرند و این تعریف و تمجید را تا جایی ادامه میدهند که برخی خانوادهها فرزند یا فرزندان دخترشان را به کلی فراموش میکنند و هیچوقت آنها را مورد تعریف و تمجید قرار نمیدهند.
پژوهشهای سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد وزن تبعیض در بسیاری از خانوادهها به ویژه در کشورهای در حال توسعه به نفع پسران است و میزان سوءتغذیه و ابتلا به انواع بیماریها در دختران در این کشورها بیش از پسران است. والدین معمولا اجازه جست و خیز، شیطنت و حق پرخاشگری بیشتری به پسران میدهند و این نوع تربیت در انزوای اجتماعی دختران در سنین بالاتر بسیار موثر است.
رکسانا ۲۰ساله یکی از افرادی است که به دلیل تبعیضهای والدینش به روانشناس مراجعه کرده تا این موضوع را با روانشناس در میان بگذارد. او میگوید: « بعد از سه دختر متولد شدهام و والدینم به شدت عاشق پسر هستند، اما به خاطر همین علاقه و به دلیل اینکه بتوانم در دل پدرم خود را جا کنم، رفتارهایم کمکم پسرانه شده است.»
وی ادامه میدهد: «از کودکی دوست داشتم تفنگ داشته باشم. توپبازی کنم، اما پدرم میگفت تو دختری و نباید این کارها را انجام دهی. من آرزو داشتم فوتبالیست باشم، چون پسرعموهایم که همسن و سال من هستند فوتبال بازی میکنند. همین حالا هم وقتی با آنان فوتبال بازی میکنم، آنان مرا تشویق میکنند تا عضو تیمهای فوتبال بانوان شوم، اما پدرم با لحن تحقیرآمیزی میگوید، دختر و فوتبال؟ که چی بشه. آخرسر شوهرت نمیذاره فوتبال بازی کنی. خیاطی، گلدوزی و آشپزی یاد بگیر تا پسفردا شرمنده پسر مردم نشویم.»
دکتر علیرضا قاسمزاده، روانشناس معتقد است: «در جوامع سنتی تفاوت گذاشتن بین فرزندان بیشتر دیده میشود. در اینگونه از جوامع، مرد به عنوان «نانآور خانواده» محسوب شده که به دنبال این تفکر وقتی خانوادهیی صاحب فرزند پسر میشود برایشان بسیار خوشایندتر است از اینکه دارای فرزند دختر شوند. در جامعه دارای فرهنگ مردسالارانه، مرد از آزادی عمل بیشتری در برقراری ارتباطات، انتخاب همسر، فعالیتهای خارج از خانه و... برخوردار است، این عوامل بر روند رشد شخصیتی دختران و پسران تاثیر بسزایی میگذارد.
برای مثال در این فرهنگ پسر حق دارد تا پاسی از شب بیرون از منزل و در میان گروه دوستان حضور داشته باشد و همچنین به سرگرمیهای مورد علاقه خود بپردازد اما دختر باید بسیاری از مسائل را رعایت کند. این اعطای آزادی عمل بیشتر به پسران در خانواده به مرور دختران را به نگرش نارضایتی از جنسیت خود وامیدارد و ایجاد عقدههای روانی خاص خود را مهیا میسازد. چنانچه فردی در مدت رشد شخصیتی و فکری خود از نوع جنسیتش ناراضی باشد، وظایف خاص مربوط به جنس خود را با نارضایتی انجام میدهد و فردی آسیبپذیر در جامعه خواهد بود.»
همچنین دکتر قراییمقدم، جامعهشناس در این باره میگوید: «تضاد بین دختر و پسر سبب بروز صدمات جبرانناپذیر روحی، فکری، رفتاری، اخلاقی و فرهنگی میشود که نشاتگرفته از سنتهای نادرست و غلطی بوده که در میان خانوادهها و البته جامعه حاکم است. زمانیکه والدین به ویژه مادر از این مساله سالها در رنج بوده و مورد ظلم قرار گرفته است، ناآگاهانه رفتارهایی را نسبت به فرزندان پسر خود بهعمل میآورد که سبب میشود دختران مورد تحقیر قرار گیرند. این مشکلات و ایجاد تضاد بین فرزندان برحسب نوع جنسیت آنان ریشه در سنت و فرهنگ دارد.»
مقایسه فرزندان با هم، ممنوع
یکی از اشکال شایع تبعیض بین فرزندان خانواده مقایسه تواناییها و ویژگیهای آنهاست که اثرات مخربی را به همراه دارد. روانشناسان معتقدند ریشه برخی مشکلات بین فرزندان و والدین ناشی از مقایسه کودکان و نوجوانان چه در جمع خانواده و چه با اعضای همسن و سال فامیل است که منجر به بروز سرخوردگی میشود. یعنی شکل ظاهری و هوش و استعداد کودکان گاه با هم مقایسه میشود و معمولا تعدادی از فرزندان متهم به کمهوشی و بیاستعدادی میشوند.
کوهیار فردی است که سابقه کیفری دارد؛ آن هم به خاطر اعتیاد. او میگوید یک سال پیش پاک شده و هرویین را ترک کرده، اما هنوز خانوادهاش به او اعتماد کامل ندارند و او را نپذیرفتهاند، اما او ریشه این بیاعتمادی را عملکرد والدین خود میداند و میگوید: «پدرم علاقه خاصی به ورزش داشت و هر روز صبح ساعت پنج همه ما برادر و خواهرها را به صف میکرد تا ورزش کنیم، تابستانها اسم ما را در کلاسهای ورزشی مینوشت، آن هم در رشتهیی که خودش تشخیص میداد. مثلا مرا در کلاس کشتی ثبتنام کرد و دو برادرم هم به کلاسهای جودو و تکواندو رفتند. من آنقدر از کشتی متنفر بودم که سر کلاسها نمیرفتم و پدرم فقط شهریه پرداخت میکرد. وقتی یک روز سرزده به باشگاه آمد و به غیبت من پی برد و مربیام گفت من فقط سه جلسه سر تمرینها حاضر شدهام، آن شب کتک مفصلی خوردم و من هم فرار کردم و کنار دوستانی رفتم که سیگاری بودند و مواد میکشیدند. اولش جنبه تفننی داشت اما... .» این جوان ۲۶ساله میگوید: «پدرم استعداد دو برادرم را به رخم میکشید. آنها هیکل بهتر و بازوهای بزرگی داشتند، اما من از اینکه گوشم بشکند و مثل کشتیگیرها بشوم نفرت داشتم، اصلا اهل ورزش نبودم. دوست داشتم مکانیک شوم، اما پدرم مرا در تیم ملی میدید و قدرت بازوی برادرهایم را به سرم میکوبید.»
دکتر احمد پژوه، روانشناس و دانشیار دانشگاه تهران در این باره میگوید: «هرگز تواناییها و ناتوانیهای کودکی را با کودک دیگر مقایسه نکنید زیرا مجموعه عواملی که موجب شکلگیری رفتار یک کودک میشود با کودک دیگر متفاوت است.» وی به مادران و پدران توصیه میکند: «حتی کودک را با خواهر، برادر، پسرخاله، دخترعمه و دوستانش هم مقایسه نکنید چون هر کودک غرور خاصی دارد که وقتی شما او را با دیگری مقایسه میکنید، در واقع غرور او را میشکنید و سایر تواناییهای او را نادیده میگیرید. همچنین حتی اگر تبعیض را بهانهیی بدانیم که افراد سوءرفتارها و سوءتدبیرهایشان را به گردن آن بیندازند و این بهانه را غیرموجه بدانیم باز هم نمیتوان به امر تبعیض بین فرزندان و مقایسه آنها مهر تایید زد، چراکه نابرابری و مقایسه استعدادها و رفتار تحقیرآمیز نسبت به فرزندان خواهناخواه تبعاتی منفی در پی خواهد داشت؛ تبعاتی که گاه دیده نمیشوند.»
بروز ناهنجاریهای اخلاقی در پی تبعیضهای غیرمنطقی والدین
گاهی والدین به دلایل منطقی یا غیرمنطقی بین فرزندانشان تبعیض قائل میشوند. اعمال تبعیض بین فرزندان موجب کاهش اعتماد به نفس، منزوی شدن و کینهورزی در آنها میشود. بسیاری از ناهنجاریهای دوران کودکی، نوجوانی و به ویژه جوانی، ریشه در تبعیض والدین نسبت به فرزندانشان دارد؛ به این صورت که هرچه تبعیضها شدیدتر شود، ضربات و صدمات روحی منتقلشده به فرزند مهلکتر و جبرانناپذیرتر میشود و به جهت ظهور کینه و حسد در یک فرزند نسبت به فرزند دیگر، زمینه برای بروز خصوصیات نامطلوب اخلاقی و رفتاری او و حتی تنفر از خواهر یا برادر او را فراهم میکند و چهبسا ناهنجاریهای رفتاری و اخلاقی که طی آن، نهتنها خود فرد بلکه خانواده و اجتماع هم آسیب میبیند.
خانوادهیی، نوجوان ۱۳ سالهشان را به یکی از دفاتر مشاوره روانشناسی میبرند تا مشکل رفتاری فرزندشان را با روانشناس در میان بگذارند. پدر خانواده ابتدا خجالت میکشید علت آوردن فرزندش را به مشاور بگوید. اما پس از مدتی پدر لب به سخن گشود و گفت: «شرمندهام! پسرم دست به دزدی میزند؛ از مغازهها چیزی نمیدزد ولی هر گاه به خانه یکی از فامیل یا دوستان میرویم یا آنها به خانه ما میآیند، اگر مرد باشند جیبشان، و اگر زن باشند کیفشان توسط فرزندم خالی میشود.» مشاور که از موضوع مطلع شد از خانواده نوجوان خواست بروند تا با نوجوان به تنهایی صحبت کند. مشاور پس از مدتی صحبت با نوجوان متوجه شد که این خانواده دارای چهار فرزند پسر و یک فرزند دختر هستند، سپس پیش خودش حدس زد دختر که فرزند کوچک خانواده است قلب پدر و مادر را تصاحب کرده و موجب تبعیض والدین بین فرزندان شده است. نوجوان علت دزدیاش را به مشاور اینگونه توضیح میدهد: «آنقدر از کارهای خواهر کوچکم عصبانی هستم که گاهی فکر میکنم بهتر است او را خفه کنم. هر وقت با اتومبیل به جایی میرویم، خواهرم زود میرود جلوی ماشین مینشیند و تمام صندلی را اشغال میکند و گاهی حتی به مادرم اجازه نمیدهد که روی صندلی جلو بنشیند. بنابراین من از پدر و مادرم بدم میآید، برای اینکه او را به همه ما ترجیح میدهند. برادرهای بزرگم توانستهاند از حق خود دفاع کنند، ولی من نتوانستهام کاری بکنم. به همین دلیل برای اینکه از آنها انتقام بگیرم و آبرویشان را پیش همه ببرم، دست به سرقت میزنم.»
جعفر بای پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره علل و آثار تبعیضهای والدین میگوید: «تبعیض به دلایل متعدد مثل خصوصیات مطلوب اخلاقی یک فرزند، چهره بهتر، قویتر بودن به لحاظ تحصیلی، هوش بالاتر و هر دلیل قابل قبول یا غیرقابلقبول دیگر ممکن است اتفاق بیفتد. در برخی موارد تبعیض آگاهانه و در برخی موارد هم ناآگاهانه است، یعنی گاهی والدین به واقع مطلع نیستند که یک سخن یا رفتار کوچکشان زمینه را برای بروز ناهنجاری فراهم میکند. همچنین ابراز محبت به یک فرزند در مقابل فرزند دیگر موجب میشود اعتماد به نفس فرزند دیگر بهشدت کاهش یافته، موجب انزواطلبی وی و حتی کینهورزیهای شدید در او میشود و موجب میشود فرزندی که مورد بیمحبتی و بیتوجهی از طرف والدین قرار گرفته در برخی موارد نتواند استعدادهای خود را به ظهور و بروز برساند.»
حسین هوشمند، جامعهشناس، درباره آثار تبعیض در خانواده میگوید: «ایجاد فاصله بین فرزندان و والدین یکی از تبعات منفی تبعیض بین فرزندان است، چراکه تبعیض بین فرزندان از طرف والدین باعث میشود فرزند احساس کند پدر و مادرش او را دوست ندارند و از اینکه فرزندی همانند او دارند ناراحت و شرمگین هستند، همچنین خود را باعث ناراحتی و عقبماندگی آنان بداند. از این لحاظ سعی میکند زیاد همراه والدین خود نباشد تا کمتر دیده شود و مورد سرزنش قرار نگیرد و هر روز فاصله او با والدینش بیشتر میشود. به خاطر اینکه والدین محبت خود را نثار وی نکردهاند و در او این حس را ایجاد کردهاند که مانند خواهر و برادر قادر به انجام کارها نیست.
بنابراین فرزند برای یافتن پناهگاهی برای محبت و دوستی جایی غیر از خانواده و والدین را جستوجو میکند و اینجاست که با دوستان ناباب و افراد استفادهجو آشنا شده و محبت گمشدهاش را در آنان پیدا میکند و برای حفظ این دوستی و محبت دست به انجام هر کاری میزند چراکه این گروه از دوستان، او را درک و به او محبت کرده و او را قبول دارند. پس برای فرد بسیار ارزشمند میشوند. والدین باید آگاه باشند که ایجاد فاصله آنان و فرزندانشان با وجود اینکه زیر یک سقف و در یک خانه هستند، چه اثرات منفیای برای فرزندان آنان دارد. پس نباید اجازه هیچگونه فاصلهیی را بدهند، دوستان خوبی برای فرزندانشان باشند.»
آثار منفی تبعیض والدین بین فرزندان نشان میدهد از این پدیده به راحتی نمیتوان عبور کرد چراکه آثار آن ابتدا در محیط خانواده از طریق رفتارهای نامتعارف و ناهنجاریهای اخلاقی فرزندان خودنمایی میکند و سپس به فضای جامعه کشیده میشود. در نهایت افرادی که مورد تبعیض واقع میشوند در پی انتقام از جامعه برمیآیند و این امر زمینهیی میشود تا فرد دست به اعمال مجرمانه بزند.