کودک وقتی نقاشی میکند، چیزها را چنان که در حقیقت بیرونی وجود دارد، نشان نمیدهد، بلکه به گونهای که آنها را در ذهن میبیند و به نظرش میرسد ،بیان میکند و بدین ترتیب چشمانداز دنیای درون خود را نمایان میسازد. گاه این دخالت درونی و ذهنی چنان قوی است که کودکی که صورت مدلی را نقاشی میکند، ناخودآگاه خطوط صورت خود را در آن به کار میبرد و همین خصوصیات است که نقاشیهای کودکان را این چنین زنده و جالب میکند.این همان چیزیست که در تستهای برون فکن روانشناسی از آن استفاده میشود. اگر زبان نقاشیهای کودکانه را بدانیم متوجه میشویم که در ورای شکل و ساختمان نقاشیها، چیزهایی از شخصیت کودک نهفته است. با وجود این بعضی از موضوعها برای تجزیه و تحلیل، سادهتر از دیگران است، زیرا آنها مدتهای درازی مورد بررسی، مطالعه و تجزیه و تحلیل و دستهبندی روانشناسان قرار گرفته بودهاند. باید اضافه کرد موضوعهایی که معمولاً بیشتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند همانهایی هستند که بر اثر انعکاسهای عظیم عاطفی، برای کودک جذابیت فراوانی دارند و بنابراین بهتر از هر چیز خطوط شخصیت او را نمایان میسازند و بسیار زیاد مورد توجه کودک قرار میگیرد.
کودک این موضوعها را چه اختیاری چه بر اثر تشویق بزرگسالان با کمال میل مورد استفاده قرار میدهد. درک و فهم نقاشیهای کودکان و چیزی که او میخواهد بیان کند، برای والدین و مربیان بسیار لازم است، آنهم نه فقط به عنوان کنجکاوی خشک و خالی، بلکه بدین علت که شناخت آن باعث بهتر شدن روابط بین بزرگسالان و کودکان میشود و به پیشرفت و تکامل کودک کمک شایانی میکند.
بزرگسالان میتوانند با برقرار کردن روابطی دوستانه و معنوی با کودک، از او بخواهند برایشان درخت، حیوان، خانه، یک شخص، یک خانواده، خودش و یا هرچه را که مورد علاقهاش هست و یا ازآن میترسد یا یک رؤیا را ترسیم کند، البته بیآنکه چیزی را به او تحمیل کنند.
قبل از آغاز تجزیه و تحلیل بعضی از موضوعها که بیشتر مورد استفادة کودکان قرار میگیرد، یادآور میشویم که برای آنکه تعبیر نقاشیهای یک کودک دارای کیفیت بهتری باشد، باید از تعداد هرچه بیشتری از نقاشیها و اطلاعات دقیقی از زندگی خود آن کودک کمک گرفت.