او ۶ ساله است و در زمان بازی بچه ها اگر به هر علتی او را بازی نمی دهند، گریه می کند، بسیار ناراحت می شود والدین او دوست دارند، فرزندشان بیشتر کارگردان و مجری بازی ها باشد، تا بازیگر ضعیف که به محض اخراج شدن آبغوره بگیرد و قهر کند. چه باید کرد!!؟؟
گریه کودک در برخی موارد مانند مثال فوق حکایت از ناکامی و شکستی است که تجربه نموده است و احساس بی ارزشی است که از این گونه رفتار سایر بچه به او دست داده است؛ چرا که بازی کردن، جالب توجه ترین بخش زندگی کودک ۴ تا ۶ ساله به شمار می رود. او از بازی کردن با کودکان دیگر و با کسانی که به چیزهایی نیاز دارند که او نیاز دارد، و چیزهایی را دوست می دارند که او دوست دارد لذت می برد و احساس ارزشمندی پیدا می کند.
گاهی مواقع، شکست و ناکامی ایجاد غم و اندوهِ موقّت و گریه می کند، که این حالت پاسخی طبیعی به شرایط بیرونی است و تا حدی طبیعی است و فقط مختص کودکان نمی باشد. بلکه در بزرگسالان نیز با اندکی تفاوت در شیوه ابراز آن وجود دارد. در حالتی که کودک شما احساس ناکامی دارد، نباید از گریه او ممانعت انجام دهید و یا او را سرزنش و مسخره کنید، بلکه بایستی اجازه دهید که او مقداری با گریه کردن و اشک ریختن خودش را سبک کند و احساسات منفی را که بر اثر تجربه شکست و ناکامی پیدا کردهاست بیرون بریزد.
البته بعد از آن که مقداری سبک شد در این هنگام همراهی و همدلی و کمک شما و سایر اعضای خانواده می تواند خیلی مثمر ثمر واقع گردد. شما بایستی کاری کنید که کودک تجربه پیروزی را هم داشته باشد و ناکامی های او به حداقل برسد، این شیوه رفتاری باعث می شود که اعتماد به نفس کودک تان تقویت گردد و در برابر شکست و ناکامی هم مقاوم گردد و عکس العمل بهتر و مناسب تری از خود نشان دهد.
گاهی می توانید خودتان با کودک تان بازی کنید و زمینه پیروزی و احساس ارزشمندی او را فراهم آورید و گاهی می توانید جمعی از کودکان هم سن و سال کودک تان را دور هم جمع کنید و با طراحی یک بازی دوستانه، زمینه رقابت سالم بین آن ها را فراهم آورید. کودکان در سن ۴ تا ۶ سالگی نیاز به بازی کردن به صورت دونفری و چند نفری داشته و بازی کردن باعث میشود نیاز ذهنی کودک تأمین شده و رشد ذهنی آن ها افزایش پیدا کند. بنابراین از هیچ فرصتی برای بازی با کودک تان غافل نباشید. بازی کردن – مخصوصاً بازیهای تعاملی و دو طرفه والدین با کودک – احساس عشق، قدردانی و نهایتاً احساس ارزشمندی را در بچههایتان بالا میبرید. این عشق دو طرفه باعث تشویق ذهن بچهها به بالا بردن مهارتهای شناختی و سلامت مغزی میشود.
معمولاً کودکان با هم سن و سالان خود بازی می کنند و با آنان اُخت می گیرند و اجازه بازی به کودکان کوچکتر را به خاطر این که از توانایی و قدرت کمتری برخوردارند و یا قوانین بازی را بلد نیستند نمی دهند، اگر دیگر کودکان، کودک شما را در بازی شرکت نمی دهند و یا او را اخراج می کنند، می تواند به خاطر این علت بوده باشد که کودک شما با بچه های بزرگتر از خود بازی می کند. در این صورت شما می توانید کودک تان را بیشتر به گروه های هم سن و سال او معرفی کنید تا با آن ها بازی کند، او در ضمن بازی یاد میگیرند چگونه از خود دفاع کند، چگونه خود را ثابت کند و با گفتوگو و فکر کردن میتواند مهارتهای اجتماعی خود را بالا ببرد.
کودکان به عزتنفس و احساس ارزشمندی و توجه مداوم احتیاج دارند، فعالیت هایی مثل نقاشی، طراحی، کاردستی، بازی دوستانه و … که با فنونی در ارتباط است، سطح اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی آن ها را افزایش میدهد، در واقع زمانی که بتوانند با کمک بزرگترها و با حوصله به خرج دادن آن ها، از عهده چنین کارهایی برآیند نه تنها به خودباوری میرسند. بلکه احترام به خود و دیدن ارزشهای خود را فرا میگیرند و اعتماد به نفس شان تقویت می شود. همچنین توصیه میشود، اگر والدین با فن یا حرفه خاصی آشنا هستند، در انجام کارها، کودکان را نیز سهیم کنند و با آنان بازی کنند و قوانین بازی را به آن ها یاد دهند. با ارائه این روش، ضمن سرگرم کردن فرزندان، حرفه و فنونی هم به آن ها آموزش داده میشود و این فرآیند، در آینده بهتر آن ها و احساس ارزشمندی آنان بسیار مؤثر است.
گاهی می توانید در مواقعی که کودک در موارد مشابه ای که توسط بچه ها از بازی محروم شده است و گریه نمی کند در این حالت او را مورد توجه قرار دهید و تشویق و تحسین کنید و در مقابل مواقعی که زیر گریه می زند او را تحویل نگیرید و توجه نکنید تا به تدریج کودک به بیهودگی رفتار خود پی ببرد و آن را ترک کند و شما نیز سعی کند به جای گریه کودک جایگزین مناسبی برای گریه او پیدا کنید و با ترتیب یک بازی جدید احساس ارزشمندی او را بازیابید.