مخالفتجویی وعناد اختلال دیگری است که در رفتار کودک و نوجوانان مشاهده میشود.نافرمانی،منفیبافی و مخالفت تحریکآمیز در برابر چهرههای صاحب اختیار بویژه والدین از ویژگیهای بارز این اختلال است.کودک مایل است در مقام مجادله یا سرزنش برآید و بگونهای عمل کند که مخالفت با درخواست باشد.
برای نشان دادن چگونگی بوجود آمدن مخالفتجویی فرزندان در برابر خانواده در روابط اجتماعی افراد خانواده تأمل میکنیم: نظام خانواده از مجموعهء انتظارها و پاسخها تشکیل شده است.سلامت و بقای خانواده موکول به این است که هر عضوی به نقش خود آگاه باشد و به آن عمل کند.اگر افراد به نقش خود عمل ننمایند در کارکردهای خانواده اختلال بوجود میآید.خانواده در شرایط معمولی موجب آرامش روانی افراد است.باعث تکوین شخصیت خود میشود و در سازگاری اجتماعی به فرد کمک میکند.در صورت بهم خوردن تعادل،نقش این کارکردها نیز بدرستی انجام نمیپذیرد.
نقشهای پدری-مادری و فرزندی یکی از مجموعه نقشهای نظام خانواده است.
فرزند انتظار دارد:
-به رأی و نظر او احترام گذاشته شود.
-در انجام امور با او مشورت شود.
-مزاحم بازی و تفریحات سالم او نشوند.
-و...
در مقابل این خواستهها ، والدین
-به رأی و نظر فرزند خودشان توجه نمیکنند و او را به حساب نمیآورند.
-در تصمیمگیریها با او مشورت نمیکنند.
-در بازی و تفریح او محدودیت ایجاد میکنند.
-و...
در این حالت بین انتظارات فرزند و رفتارهای والدین تضاد و ناهماهنگی بوجود میآید.نتیجه بارز این عدم هماهنگی مخالفت و تضادّ فرزند در برابر والدین است.
علت دیگر مخالفت کودکان با والدین، فرمان والدین،زیاد پرسیدن و انتقاد کردن از فرزندان است.در این حالت والدین به فرزند خود بیاعتنا نیستند بلکه حالت تهاجم و تحکم بر او را دارند.کودک با مشاهدهء این رفتار از جانب والدین از خود عکس العمل نشان میدهد و سعی میکند به مخالفت برخیزد.اگر این رفتارهای پدر و مادر استمرار داشته باشد،عناد و مخالفت به یک اختلال رفتاری در کودک تبدیل میشود.
معالجه مخالفت کودکان
برای معالجه و درمان رفتار مخالفتآمیز در کودکان میتوان به طریق زیر عمل نمود:
مرحله اول
والدین در هر فعالیتی که کودک بر میگزیند(بازی کودک)خود را داخل کنند.
به رفتارهای کودک توجه داشته باشند،هیچ گونه فرمانی به کودک ندهند.از وی چیزی نپرسند، از وی انتقاد نکنند و در بخش دوم همین مرحله از پاداشهای مشروط استفاده کنند.
مرحله دوم
والدین فعالیتهایی را ترتیب دهند و کودک را وارد آن فعالیت و بازی کنند.در این مرحله والدین میآموزند که فرمانهایی مستقیم و دقیق صادر کنند و برای اجابت،فرصت کافی در اختیار کودک بگذارند و اجابت وی را با توجه پاسخ گویند.اگر کودک اجابت نکرد از شیوهء تنها گذاردن استفاده کنند اگر کودک همچنان عناد نشان داد،والدین وی را در گوشهء اتاق میگذارند و به کودک میگویند اگر عمل خود را ترک نمود تنبیه خواهد شد.
اگر کودک محل خود را ترک نمود با دست چند بار به باسن وی میزنند و او را به محل خود باز میگردانند. این شیوه به قدری ادامه پیدا میکند که کودک دستکم دو دقیقه در محل خود بنشیند پس از این عمل دوباره از کودک خواسته میشود کاری را که اجابت نکرده است انجام دهد. زمانی که کودک دست از مخالفت برداشت و خواسته والدین را اجابت کرد آنان نیز در مقابل،کار وی را با توجه خویش پاسخ میگویند(قابل ذکر است که کلیه این مراحل باید با نظارت درمانگر انجام گیرد.)