top
کودک برای کنترل ترس خود پرخاشگری می کند!

کودک برای کنترل ترس خود پرخاشگری می کند!

کودک برای کنترل ترس خود پرخاشگری می کند!

ترس هایی که موجب می شود کودک به دیگران ضربه بزند، معمولاً ریشه در بعضی از تجارب ترسانیدن توسط والدین یا دیگران در اوایل زندگی اش دارد؛ اگرچه، در کل کودک ممکن است به ظاهر از خود ترسی نشان ندهد. کودک برای کنترل ترس اش، دست به نوعی رفتار پرخاشگرانه می زند و هر زمانی که او احساس ترس شدیدی کند این رفتار نیز شعله ور می شود. در واقع کودک به جای گریه کردن یا گفتن احساس ترس خود، هنگام ترسیدن شروع به حمله می کند، بالا و پایین می پرد، نمی تواند از دیگران درخواست کمک کند و به در و دیوار ضربه می زند.

شما برای کمک به کودکتان، نباید به دنبال علت ترس او باشید؛ بلکه میزان افزایش احساس امنیت اش و نیز ارتباط با او ضروری و مهم است خواه شما والدین یا پرستار او باشید؛ خواه دوست یا از آشنایان او باشید. همچنین برای پیشگیری از هر گونه عمل تکانشگرانۀ کودک، نیاز به مراحلی پیش رونده است.

همانطور که شما با کودکتان ارتباط برقرار می کنید و به او حس امنیت می دهید، او نیز احساسات پرحرارتی که محرک تکانشگری همراه با ضربه زدن شده را با شما در میان خواهد گذاشت. به احساسات کودکتان توجه کنید ضمن اینکه از آسیب زدن به دیگران ممانعت کنید و به او اجازه دهید تا ترس اصلی خود را تخلیه کند به طوری که او بتواند احساس راحتی و آرامش کند و دیگران را همچون دوستانش ببیند؛ نه اینکه او را تهدید کنید.

 

* اول، یک رابطه صمیمی تری برقرار کنید.

فرصت هایی را برای ارتباط بیشتر و بهتر تنظیم کنید. تعیین زمان خاص یک ابزاری ایده آل برای برقراری ارتباط است. اگر فرزندتان است؛ پس سعی کنید آن، زمانی کوتاه در اوایل روز و به محض بیدار شدن از خواب صبحگاهی باشد، طوری که کودک روزش را با پیشنهادتان  برای تصمیم گیری در مورد رغبت او به ۵ دقیقه یا ۱۰ دقیقه با هم بودن شروع کند. به او بسیار گرم و صمیمی نگاه و توجه کنید، این کار باعث می شود که او احساس کند وجودش برایتان مهم است حتی اگر  هم شیر های دیگری هم داشته باشد، یک برنامه صبحگاهی ترتیب دهیدو اینکه باید ابتدا با مکالمات تلفنی شما همراه باشد. این کار یعنی داشتن برنامه در خانواده باعث می شود کارهای مهم را در اولویت قرار دهید. اگر می دانید که کودکتان فردی جدا از خانواده است سعی کنید در اولین فرصتی که او را می بینید با او بازی های کودکانه ای که در آن امکان برنده شدن او وجود دارد؛ را ترتیب دهید.

 

* برای مثال، تعامل احساسی برقرار کنید.

شما ممکن است یک سری بازهای پرسرو صدا یا بازی های قایم باشک را به کار ببرید این ها بازی هایی هستند که کودکان را به بازی جمعی وامی دارند، خودتان نیز به جمع آنها بپیوندید، پر انرژی و با احساس بازی کنید. با یکدیگر بازی خندیدن را انجام دهید و نقشیرا متناسب با سن کودکبه خود بگیرید. با بازی قایم باشک در جایی پنهان شوید و کودکان را وادار کنید تا سریع شما را پیدا کنند یا به صورت غیرمنتظره وسط بپرند و شما را بتراسنندوقتی کودکان بدون قلقلک می خندند؛ بالطبع آنها برنده می شوند و شما بازنده. خندیدن و حس امنیت و قدرت در بازیِ بردن و باختنبه کودکان کمک می کند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و انرژی شان تخلیه شود. این بازی به کودکتان می فهماند که آنها در کنار شما احساس امنیت، ارزشمندی  و نیز اعتماد به نفس دارند.

 

* در جمع خانواده

شما ممکن است بازی گرگم به هوا را ترتیب دهید یا بازی دویدن و گرفتن کودک که امکان برنده شدن کودک در آن وجود دارد. برای مثال شما ممکن است دست هایتان را باز کنید و سعی کنید او را با احاطه کردن کودک و به حالت تلو تلو و مارپیچی محکم در بغل بگیرید. برای آنها به جذاب ترین حالت ممکن گرفته شدن لذت بخش است.با کودکتان کشتی بگیرید اما سعی کنید خیلی به او فشار نیاید.با او هنگام بازی تماس چشمی داشته باشید.با او بازی های رمزی که حاکی از فریب دادن کودک است را انجام دهید اما سعی کنید سرزندگی قبل را داشته باشید و پر انرژی بازی کنید. این نوع بازی برای کودکان دنیای دیگری است.

کودکی که در طی بازی قصد ضربه زدن دارد ممکن است  این بازی را فرصتی دوباره برای رونمایی اضطراب و آشفتگی اش به روش عملی تری بداند. او ممکن است به میز محکم ضربه بزند یا میز پذیرایی تان را به هم بریزد و یا در حالی که به شما نگاه می کند، دیوار را خط خطی کند. وقتی که شما با ملایمت به او نزدیک می شوید تا به او تذکر دهید او دلیلی برای گریه کردن،جوش آوردن و راه انداختن قشقرق پیدا می کند.این بیان هیجانی شروع فرآیند بهبودیافتن یا درمان احساسات به خصوص احساسات مشابهی است که منجر به آسیب زدن به دیگران می شود.

 

* دوم: وقتی کودکتان گریه می کند برای احساساتش ارزش قائل شوید.

این به معنای ماندن نزد کودک است نه اینکه طغیان هیجانی او را دنبال کنید بلکه بگذارید کودک بداند شما به خاطر او آنجا نشسته اید. در صورت حمایت کم از او، ترس و اضطرابش بیشتر می شود. اغلب، کودک از حالت آنی” کلوچه ام له شده؛ من کلوچه جدید میخوام” به ” مامانم رو میخوام” و از حالتشکایت به اضطراب ناگهانی محض تغییر می یابد. توجه کنید؛ نیازی به محیاکردن همه چیز نیست. شما فقط یک شخص بی طرف هستید که حرف های او را می شنوید. بگذارید از شکستن میز، خواستن تمام شیرینی یا هر نیاز مبرم آنی احساس ترس وتأسف کند.

بعداً زمانی برای تعمیر یا تهیه دوباره شیرینی وجود دارد. اما فعلاً ناراحتی تان به خاطر او را نشان دهید. اگر مادر یا پدر در کنارش نیست، بگذارید خیالش از برگشتن آنها راحت باشد. به کودک اطمینان خاطر دهید که شما همیشه مواظب او هستید و امنیتش را فراهم می کنید. در صورت رفتار اجبار و عصبانیت، احساسات کودک بیشتر طغیان خواهد کرد. اگرچه، آن مانند کابوس خطرناکی می ماند که در حال رخ دادن است، این برون ریزی احساسات واقعاً شکل شدیدی از ذهن هیجانی کودک است.

احساسات تندی که شما مشاهده می کنید آن چیزی است که منجر به رفتار تکانشی او می شود. التیام درونی واقعی ممکن است.

همه نیازهای کودک بسته به حد تعادل شما و برقراری ارتباط چشمی و گفتن عبارات کمی درمورد داشتن امنیت او در کنارتان است. وقتی احساسات کودک خاموش شد، کودک حس خواهد کرد که در کنار شما امنیت بسیار بیشتری نسبت به گذشتهدارد؛ خواه او کودک خودشمایا کودکی که به دلایلی از او مراقبت می کنید، باشد.



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات