top
قدرت طلبی به بد رفتاری می انجامد

قدرت طلبی به بد رفتاری می انجامد

قدرت طلبی به بد رفتاری می انجامد

قدرت طلبی به بد رفتاری می انجامد. کودکانی با این نیاز زیاد بحث می کنند و از پیروی قوانین امتناع می ورزند. این کودکان گاهی اوقات گستاخ، قانون شکن یا قلدر نامیده می شوند.کودکان نیازمند قدرت واقعا احساس می کنند که همه مشکلات شان به خاطر نداشتن قدرت است. آن ها باور دارند که قدرت بیشتر جواب تمام مشکلات آن ها است زیرا آن وقت آن ها می توانند به والدین شان بگویند چه انجام بدهند، به جای اینکه برعکس باشد. کودکان نیازمند قدرت اگر طبق آنچه به آن ها می گویند رفتار کنند معمولا احساس پیروز شدن یا شکست خوردن می کنند. آن ها فکر می کنند اگر آنچه را که والدین شان می خواهند انجام دهند شکست خورده اند.

کودک گستاخ و نیازمند قدرت می خواهد مورد تنفر باشد، زیرا ناتوانی او را وا داشته است تا سعی کند توجه را به روشی قابل قبول به دست آورد. روابط متقابل با افراد دیگر بسیار منفی شده و کودک رنج زیادی از این بابت احساس می کند که محصول رفتار گستاخانه خود اوست.

 

رفتارهای شایع کودک قدرت طلب

اغلب در هر فرصتی صراحتا به والدین یا معلمان خود اعتراض می کند.

گستاخی می کند.

والدین را به تنبیه تشویق می کند.

وانمود می کند آنچه والدین می گویند یا انجام می دهند بی تاثیر است و حتی ممکن است به والدین بخندد.

ممکن است تنبیه را نپذیرد.

انصاف والدین را مورد انتقاد قرار می دهد.

فورا ادعای بی انصافی می کند و جملاتی شبیه به این می گوید: «هیچ کس مرا دوست ندارد.»

بی نهایت هوشیار است و از اینکه چگونه خواهر یا برادرها، کودکان دیگر، والدین و معلمان با او رفتار کرده اند عیب جویی می کند.

احساس خیلی خوب در مورد خود نشان نمی دهد.

بینش این واقعیت را از دست می دهد که واقعا دلیل آنچه در روابط اتفاق می افتد رفتار خود اوست.

خویشتن داری ضعیفی دارد.

به روش های بسیار احساسی واکنش نشان می دهد.

سعی می کند آنچه را اتفاق می افتد خطای شخص دیگری جلوه دهد.

خواهر یا برادرها، کودکان دیگر و حتی والدین را بر سر اتفاقات کوچک عصبانی می کند و با آن ها دعوا راه می اندازد.

 

اثرات رفتارهای کودک قدرت طلب

والدین اغلب از رفتار فرزند خود احساس خطر می کنند و به سختی می فهمند چگونه با او رفتار کنند یا واکنش نشان دهند.

وعده های غذا، رویدادها و کلاس های درس  متوقف می شوند.

قوانین به طور دائم مورد اعتراض هستند.

خانه و کلاس اغلب به طور روزانه نا آرام و بحرانی است.

والدین احساس اضطراب و استرس زیادی می کنند.

والدین احساس نارضایتی می کنند و حتی ممکن است ناتوان شوند.

در مورد تربیت فرزندان دیگرشان نگران هستند، زیرا در مورد فرزند گستاخ خود موفق نبوده اند.

اگر رفتار کودک گستاخ به حال خود رها شده و پذیرفته شود سایر خواهر یا برادرها ممکن است به انصاف والدین تردید کنند در حالی که مورد سرزنش است.

فشار عصبی، موقعیتی همیشگی در خانه می شود.



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات