top
نکات مربوط به آموزش نماز به کودک و تربیت کودک نمازخوان

نکات مربوط به آموزش نماز به کودک و تربیت کودک نمازخوان

کار گروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک: فرزندان، امانتی الهی هستند که به پدر و مادر سپرده شده اند. قلب آنها در کودکی و نوجوانی پاک، ساده و بی پیرایه است، آن چنان که پذیرای هر نقش و روکننده به هر سو هستند. پس چه بهتر که از همان آغاز، نقش نماز را در دل و جان فرزند پدید آوریم و بدین گونه او را از گزند شیطان باز بداریم.

نکات مربوط به آموزش نماز به کودک و تربیت کودک نمازخوان

بی شک آنچه در نظام خلقت تحقق مى‌یابد، نیازمند مقدمات، زمینه‌ها و بستر مشخصى است که ظهور و تحقق آن‌ها بدون این تمهیدات غیرممکن است،
تربیت الهى انسان نیز نیازمند مقدمات و زمینه‌هایى است تا والدین بتوانند در این امر موفق شده و فرهنگ نماز را در وجود فرزندانشان ماندگار کنند.
زمینه‌سازى و فراهم کردن شرایط و بهره‌گیرى از زمینه‌هاى مختلف مادى و معنوى، لازم است بیشتر در دوران کودکى و نوجوانى و قبل از سن بلوغ شرعى تحقق یابد تا والدین بتوانند در این سن فرزندانشان را با نماز و نحوه ارتباط با خدا آشنا سازند و گرنه در سن بلوغ و بعد از آن دچار مشکل خواهند شد.زمینه‌هاى تربیتى نماز را به زمینه‌هاى بیرونى مانند محیط خانوادگى و رفتار و بـرخـورد اطرافیـان با کودک و نوجوان و زمینه‌هاى درونى که مربوط به خود کودک و نوجوان است، می‌توان تقسیم کرد.

ضرورت آموختن نماز به فرزندان

زندگی پاکیزه هنگامی به دست خواهد آمد که انسان دل خود را با یاد خدا زنده نگه دارد تا به کمک آن بتواند با همه جاذبه های بدی و فساد مبارزه کند و دست شیطان های درونی و برونی را از سر خود کوتاه کند. توفیق این ذکر و حضور همیشگی، فقط به برکت نماز به دست می آید. «نماز در حقیقت، پشتوانه استوار و ذخیره تمام نشدنی است که آدمی را در مبارزه با شیطان نفس که همواره او را به پستی و زبونی می کشاند و شیطان های قدرت که با زر و زور و تزویر او را وادار به ذلت و تسلیم می کند، یاری می رساند و محکم ترین و کارسازترین وسیله ای است که انسان های در آغاز راه رابطه خود را با خدا با آن استوار می کنند و برجسته ترین اولیای خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در آن می جویند».

بدین ترتیب، لازم است برای روبه رو شدن با سردرگمی های زندگی و پیش گیری از انحراف های اخلاقی و رفتاری خود و افراد خانواده به ویژه فرزندان، از این سرچشمه رحمت الهی جام برداریم؛ زیرا فرزندان، امانتی الهی هستند که به پدر و مادر سپرده شده اند. قلب آنها در کودکی و نوجوانی پاک، ساده و بی پیرایه است، آن چنان که پذیرای هر نقش و روکننده به هر سو هستند. پس چه بهتر که از همان آغاز، نقش نماز را در دل و جان فرزند پدید آوریم و بدین گونه او را از گزند شیطان باز بداریم.

آموزش نماز به کودکان در آیات قرآن و روایات اسلامی

قران مجید به یادگیری و آموزش به طور اعم و یادگیری و آموزش نماز به طور اخص،اهمیت بسیار داده است. اهمیت یادگیری از دیدگاه قرآن به اندازه‏ای است که در اولین‏ سوره‏ای که بر پیامبر نازل می‏شود به مسئلهء یاددادن و آموزش‏ اشاره شده و از خواندن و نوشتن و یادگیری به عنوان ابزارهایی‏ برای پرورش و رساندن انسان به کرامت یاد گردیده است. 

خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)می‏فرماید: «و امراهلک بالصلوة و اصطبر علیها» ،یعنی خانوادهء خود را به نماز فرمان بده و بر انجام آن شکیبا باش.(سورهء طه،آیهء 123) حضرت ابراهیم(علیه السلام)در دعاهای خود می‏فرمایند: «پروردگارا،مرا برپا کنندهء نماز قرار ده،و از فرزندانم(نیز چنین‏ فرما)،پروردگارا دعای مرا بپذیر!(سورهء ابراهیم،آیهء 40)

حضرت لقمان به پسرشان می‏فرمایند: پسرم! نماز را برپادار،و امر به‏ معروف و نهی ‏از منکر کن،و در برابر مصائبی‏ که بر تو می‏رسد با استقامت و شکیبا باش که این از کارهای‏ مهم و اساسی است.(سورهء لقمان،آیهء 17) در جای دیگر،حضرت لقمان به فرزندشان می‏فرمایند: «فرزند عزیزم!مبادا خروس از تو هشیارتر و به اوقات نماز از تو مراقب‏تر باشد.آیا نمی‏بینی که به هنگام هر نماز،رسیدن وقت‏ آن را اعلام می‏کند و سحرگاهان به آوای بلند ندا سرمی‏دهد،در حالی که تو در خوابی؟» حضرت علی(علیه السلام)می‏فرمایند:«نماز را به فرزندانتان‏ بیاموزید.»

در روایات اسلامی آمده است هرگاه معلم به کودکی بگوید که بگو بسم اللّه الرحمن الرحیم و کودک بگوید،خداوندا یک‏ فرمان رهایی از دوزخ برای کودک و یکی برای والدین او و یکی‏ برای معلم وی می‏نویسد.. امام باقر(علیه السلام)از قول رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)می‏فرمایند:«اسالم آیین محکم و استوار الهی‏ است و دین سهل و خالی از مشقت است.با مدارا در آن قدم بردارید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید و همانند سواری نباشید که مرکب خود را خسته و فرسوده می‏کند و در نتیجه نه راه سفر را پیموده و نه مرکبش سالم مانده است.»

فراهم ساختن زمینه‌هاى بیرونى تربیت به منظور ترغیب کودک و نوجوان به نماز، مى‌تواند مـحـرک فـعـالیـت، حـرکـت و تمایل او به سوى فرامین الهى و رهنمودهاى قرآن کریم باشد، در ذیل برخى از این زمینه‌ها به اختصار مورد بررسى قرار مى گیرد:

زمینه‌هاى بیرونى

محیط خانواده، محیط اجتماع و تمام کسانى که به نحوى با کودک و نوجوان ارتباط دارند، زمینه‌هاى بیرونى محسوب مى‌شوند، این زمینه‌ها مى‌تواند اثر و نقش ‍ سازنده یا تخریبى بر آنان بگذارد، کودکان و نوجوانان بـه امور محسوس و ظاهرى توجه بیشترى دارند، بـه همین دلیل این امور برایشان با اهمیت‌تر است .

طرح و گفتگو درباره نماز

ارتباط با دوستانِ نمازخوان

نماز در حضور کودک و نوجوان

جاذبه‌هاى ظاهرى

الگو دهی

(از جمله روش‌های مؤثر و سریع‏ الانتقال مطرح در روانشناسی رشد، روش الگوپذیری است، اگر پدر و مادر، والدین و اولیاء قبل از اینکه بخواهند کودک را با آداب اسلامی آشنا کنند، خود متخلق به اخلاق نبوی و اسلامی باشند و خود عمل کنند، کودک نیز تقلید کرده و عمل خواهد کرد).

فضاسازی معنوی

فرزندی که در خانواده‌ای لبریز از یاد و محبت خدا به دنیا می‌آید، هیچ‌گاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند، زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می‌گویند و او را به «صلوه» و «فلاح» و «خیرالعمل» دعوت می‌کنند، در خانه‌ای که والدین به مناجات شبانه بر می‌خیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند، چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟

پاسخ به کنجکاوی‌های کودک

کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می‌دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند، بر این اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز می‌پرسند، فرصت مناسب برای ما به وجود آورده‌اند، تا بتوانیم با پاسخ‌های مناسب و یا طرح سؤالات مؤثر در او اثر تربیتی بگذاریم.

آموزش مستقیم

پدر و مادر باید این را باور کنند که همان گونه که در تامین نیازهای مادی کودک مسؤولیت دارند، در قبال تامین نیازهای معنوی نیز موظف هستند، امام باقر علیه‌السلام در یک گفتار حکیمانه مراحل تربیت معنوی فرزندان را شرح داده و چگونگی تربیت آنان را در سنین مختلف بیان می‌دارد، طبق رهنمود آن حضرت، والدین باید در سه سالگی کلمه توحید «لا اله الا الله» را به کودک یاد دهند، در چهار سالگی کلمه رسالت «محمد رسول الله» را به او بیاموزند.

حضور در مجامع و محافل نماز

مشاهدات انسان یکی از عوامل مؤثر در تربیت انسان است، قرآن در آیات متعدد انسان ها را به «دیدن» و «فکر کردن» دعوت می‌کند، بین «دیدن» و «باور کردن» رابطه مستقیم وجود دارد، باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنه‌های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود، شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله می‌تواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما مؤثر باشد.

زیبا سازی نماز

انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی‌ها می‌رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است، به خصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی‌ها را می‌بیند و دوست دارد، با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می‌توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد، هرقدر والدین بتوانند زیبایی‌ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق‌تر خواهند بود.

تشویق

همان گونه که قرآن انسان‌ها را به انجام اعمال پسندیده ترغیب می‌کند و از ارتکاب اعمال زشت به شدت بر حذر می‌دارد، سخنان پدر، مادر و مربی نیز باید این گونه باشد، جای جای قرآن کریم وعده به بهشت است که نمونه‌ای بارز برای تشویق به عبادت است،پدر و مادر نیز با روش‌های مختلف و وعده برآورده ساختن نیازهای فرزند به اسباب بازی و رفتن به سینما، پارک شادی و ... او را به نماز تشویق کنند، البته این تشویق نباید به گونه‌ای باشد که فرزند برآورده شدن نیازها را نتیجه نماز بداند که این آسیب جدی در امر تشویق است.

اصول کلّی جذب کودک به امور دینی

1.بصیرت بخشی
بصیرت چنین تعریف شده است:«قوای قلب،نورانی به نور قدسی است که به واسطه آن حقایق اشیا و بواطن را می بیند، همانطوری که چشم، صورت اشیا را می بیند».
یکی از اصول تربیت اسلامی این است که باطن انسان بر ظاهرش اثر می گذارد؛ یعنی هر گاه رفتار مطلوب در ظاهر کسی پیدا شود،می توان آن را ناشی از وضعیت درونی دانست.البته این سخن بدین معنا نیست که تمام همّ و غمّ ما صرف ظاهرسازی شود،بلکه اصل باطن است و باید در درجه اول در صدد تغییر و تحوّل باطن برآمد.

2.روش تبشیر و انذار
الف) تبشیر:یکی از روش های تربیتی پیامبران الهی برای هدایت مردم به سوی ارزش های الهی، بشارت دادن بوده است؛ یعنی به مردم بشارت می داده اند که بعد از انجام این تکالیف چه عطایایی نصیب شما می شود، قرآن برای عده ای از انسان های وارسته از نعمت رضوان در بهشت سخن می گوید؛امّا چون همه مردم به این مقام نمی رسند برای عدّه ای دیگر از خوراکی ها و پوشیدنی ها سخن می گوید.این بشارت ها مبین نکته تربیتی مهمی برای مربّیان و معلمان است و آن این که برای همه نباید از نوع تربیتی واحدی استفاده کرد؛ زیرا امری ممکن است در یک دانش آموز شوقی بسیار ایجاد کند و همین امر برای دانش آموزی دیگر نه تنها شوقی ایجاد نکند؛ بلکه انزجار و نفرت ایجاد کند.

ب) انذار:انذار را به خبر دادن که همراه با ترساندن باشد، معنا کرده اند.6 مقتضای عدل الهی این است که پیش از وقوع مجازات، آگاهی کافی نسبت به آن ایجاد شود، زیرا کسی حقیقتاً قابل مجازات است که از روی آگاهی و عمد به کار خلاف دست زند و قرآن به عنوان انذارگر برای بشر معرفی شده است.«انّها لاحدی الکبر. نذیراً للبشر»(سوره مدثر، آیات35و36) و از طریق انذار بشر را از عاقبت کارهای ناشایست آگاه می سازد.

3. محبّت و مهرورزی

محبّت و مهرورزی یکی از اصول تربیتی اسلام است که تاکید فراوانی به آن شده است. شخصی که محبّت و مهر کسی را به دل می نشاند نا خواسته به تقلید از او پرداخته و الگوگیری از رفتار و اخلاق او می کند مانند او لباس می پوشد، مانند او سخن می گوید و از رفتارهای او در موقعیت های متفاوت نسخه برداری می کند. هر چه آن شخص دوست دارد، برایش دوست داشتنی می شود. و هرچه بد می داند، از چشم او می افتد. گاهی اوقات دوستی و محبّت به حدّی می رسد که از شخص، فردی مرید؛ و مطیعِ چشم و گوش بسته می سازد. امّا در مورد چگونگی محبّت و مهرورزی به کودکان تا حدّی مربوط به فطرت و تا حدّی مربوط به عرف جامعه دارد. در هر صورت معصومین(علیهم السلام) برای ابراز محبت خود نسبت به فرزندانشان از نوازش، بوسیدن و ... بهره می جسته اند.

4- تشویق و ترغیب

در تربیت اسلامی به تشویق و ترغیب توجه ویژه ای شده است و خداوند از این طریق بندگان را به سوی خوبی ها سوق می دهد.یکی از راه های جذب فرزندان به سوی آموزه های دینی و نماز، تشویق و ترغیب است. تشویق اگر به گونه ای پسندیده و بجا باشد، بسیار کارساز است. تاثیر تربیتی تشویق، گاهی چنان است که جهت زندگی افراد را دگرگون می سازد. اگر تشویق قبل از انجام عملی پسندیده باشد، موجب شوق و رغبت شخص می شود، و اگر پس از انجام آن عمل باشد؛ سبب تقویت و پایداری این رفتار در او می گردد. 

5. الگوپذیری و اسوه سازی

تقلید و الگوبرداری از رفتار دیگران یکی از جنبه های روانی انسان است که هر انسان ناگزیر برای یادگیری و آموزش از آن بهره می گیرد. عمومیّت و شمول آن در تمام انسان ها سبب شده تا عدّه ای آن را نوعی غریزه و امری فطری در وجود انسان بدانند.فرزند شما تقریبا از دو سالگی در تمام زمینه ها از شما الگوبرداری می کند.و برای تقلید و الگوپذیری او نمی توان مرز و محدوده ای مشخّص کرد.نه تنها شما الگوی رفتاری فرزندتان هستید که اطرافیان نیز می توانند این نقش را ایفا کنند.

روش‌ها و شیوه‌های آموزش نماز در کودکان و نوجوانان

بر اصولی استوار است، که به ذکر مهمترین آنها در این نوشتار پرداخته شده است:

1ـ اصل فطری بودن مسائل دینی.

2ـ اصل اختیاری بودن مسائل دینی.

3ـ اصل تدریجی بودن آموزش مسائل دینی.

4ـ اصل اعتدال و میانه روی در آموزش مسائل دینی

5ـ اصل تکرار و مداومت در آموزش مسائل دینی

6ـ اصل آسانگیری در آموزش مسائل دینی.

7ـ اصل هماهنگی خانه، مدرسه و جامعه (مسجد، رسانه‌ها و...) در آموزش مسائل دینی


اکنون به شرح و بررسی این روش‌ها و شیوه‌ها می پردازیم:

1ـ اصل فطری بودن مسائل دینی

نیاز به پرستش و نیایش، یکی از نیازهای اساسی و عمیق در عمق روان بشر است. در بررسی تاریخی، این موضوع ثابت شده که پرستش، جزئی از وجود و کشش فطری انسان است. گاهی که میل و روح پرستش از سوی انبیا در مسیر صحیحی قرار گرفته، به خدا پرستی ختم شده است. و گاهی بر اثر جهل، انحراف و لجاجت، موجودات و اشیای گوناگون پرستش شده اند.اگر ملاحظه می‌شود که گروهی از کودکان و نوجوانان نسبت به مسائل دینی رغبت و تمایلی از خود نشان نمی‌دهند، مربوط به عوامل محیطی است که فطرت کودک را از مسیر خودش تحریف کرده است.

2ـ اصل اختیاری بودن مسائل دینی

انسان به اقتضای داشتن فطرت الهی، وجود چند بعدی و کرامت وجودی، موجودی مختار است که کرامتش را با اختیار خود می‌تواند کسب کند. در واقع از دیدگاه اسلام، انسان میل‌ها و جاذبه‌های معنوی دارد، که دیگر موجودات آن را ندارند. انسان قادر است که در برابر میل‌های درونی خود ایستادگی کند و فرمان آنها را اجرا نکند، یا به بعضی از آنها پاسخ گوید و بعضی دیگر را کنترل نماید، یا از آنها در جهتی خاص استفاده کند.در دعوت کودکان و نوجوانان به دین، باید به گونه‌ای عمل نماییم که احساس آزادی کنند.

3ـ اصل تدریجی بودن آموزش مسائل دینی

آموزش معارف و مسائل دینی، مراتب و درجاتی دارد، که اصول و مقتضیات آن باید مراعات شود. این مراتب و درجات، به دلیل تفاوت‌های فردی در رشد استعدادهای ذهنی و روحی، تفاوت در معلومات و تجربیات، و شرایط گوناگون اجتماعی و فرهنگی در متعلمان است لذا، باید مطالب و مفاهیم آموزشی و دینی، متناسب با سطح درک و قوای ذهنی و روانی متعلمان باشد.

والدین و بزرگسالان نباید توقع و انتظار داشته باشند، که کودکشان خیلی سریع اهل عبادت و نماز شود. برنامه عادت دادن او به نماز و آموزش او، باید بر اصل تدریج مبتنی باشد. کودک نباید یکباره بار سنگینی از وظایف بار دینی را بر دوش خود احساس کند، و خود را به انجام دادن آن موظف بداند

4ـ اصل اعتدال و میانه روی در آموزش مسائل دینی

اعتدال و میانه روی، زیر بنای تعالیم اسلام است; به طوری که در همه دستورها و مقررات آن، از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری شده است. اصل تعادل، از اصولی است که در قرآن کریم بدان عنایت شده است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «و کذالک جعلناکم امة وسطاً» (و شما را امت میانه و معتدل قرار دادیم)

5ـ اصل تکرار و مداومت در آموزش مسائل دینی

تکرار و استمرار، خود بخود سبب یادگیری درست، سرعت عمل و کسب مهارت در هر زمینه‌ای می‌شود. همه، مَثَل معروف: «کار نیکو کردن از پر کردن است» را شنیده اند. و همه نیز واقفند که بازی یا رانندگی روی یخ، فقط در نتیجه‌ی تمرین و تکرار ممکن است. هیچ کس نمی‌تواند منکر باشد که اگر مفاهیم و لغات آموخته شده از زبان بیگانه تمرین و تکرار نشوند، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده می‌شود.

6ـ اصل آسان گیری در آموزش مسائل دینی

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در مناسبت‌های مختلف، تأکید کردند: «دین اسلام آسان است و دینداری مشکل نیست. مبادا،افراد نادان بر خود سخت بگیرند. مبادا متولیان امور دینی، کاری انجام دهند که مردم تصور کنند دینداری مشکل است و با سخت گیری‌های بیجا، مردم را از دین فراری دهند»

7ـ اصل هماهنگی خانه، مدرسه و جامعه (مسجد، رسانه‌ها و...) در آموزش مسائل دینی.

یکی از عوامل مؤثر در تکوین شخصیت علمی، معنوی و جسمی کودک و نوجوان، ایجاد هماهنگی و همکاری مثبت و سازنده بین خانه، مدرسه و جامعه (مسجد، رسانه‌ها و...) است . برای رسیدن به اهداف تربیت دینی و ترویج فرهنگ نماز، همکاری همه ارگان‌ها و نهادها بویژه نهادهای فرهنگی و تربیتی ضرورت نام دارد. خانه، مدرسه و جامعه (مسجد، رسانه‌ها و...) در انجام دادن وظایف تربیتی و پرورش مسائل دینی، مکمل یکدیگرند.

نقش الگویی والدین در تشویق فرزندان به نماز

برای آموزش و جذب فرزندان به نماز، روش های گوناگونی وجود دارد که می توان به فراخور سن و وضع روحی ایشان آنها را به کار گرفت. در این میان، نقش الگویی ارشادگران اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا از روش های بسیار راه گشایی است که خدای تعالی در قرآن برای هدایت انسان ها بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم بهره گرفته است. حکایت های وارد شده از پیامبران در قرآن جملگی از این مقوله است. منظور از تربیت الگویی این است که: «مربی بکوشد نمونه رفتار و کردار پسندیده خود را به طور عملی (مستقیم یا غیرمستقیم) در معرض دید متربی قرار دهد و بدین گونه موقعیت اجتماعی او را دگرگون کند».

به یقین، در میان الگوها نقش پدر و مادر از همه مؤثرتر است. والدین نخستین و اثرگذارترین الگوی عملی فرزندان هستند، بیشترین زمان را با آنان می گذرانند و بیشترین نقش را در شکل گیری شخصیت فرزندان دارند..

نقش  والدین در گرایش فرزندان به نماز

«عامل بودن والدین به نماز، خود، روش مشاهده ای و غیرمستقیم برای آموزش نماز به کودکان و نوجوانان است و منظور از آن این است که: اگر والدین که الگوهای عملی برای کودکان و نوجوانان خود هستند، برای نماز اهمیت ویژه ای قائل شوند و در این اندیشه پایدار و ثابت قدم بمانند، فرزندان ایشان نیز به سوی نماز گرایش پیدا می کنند و به آن رو می آورند. وقتی کودک از همان آغاز کودکی خویش، بارها و بارها مشاهده کند که پدر و مادر مهربان و دل سوز و محبوب او در خانه، سفر، گردش، میهمانی، کار و در هر شرایط و موقعیتی به ندای اذان و اقامه نماز بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دهند و بزرگ ترین رسالت خود را به هنگام اذان، تحت هر شرایطی نماز خواندن و سخن گفتن با خدا می دانند، بدون تردید، نگرش و روش برداشت آنها از نماز نیز چنین خواهد بود».

بهره داشتن والدین از دانش و منش تربیتی

منظور از «دانش» تربیتی، آگاهی داشتن از روش های متعدد و گوناگون روان شناسی در امر تربیت به ویژه آموزش نماز است و مقصود از «منش» تربیتی، توانایی به کارگیری این روش ها در قالب های نو، جذاب، ساده و هماهنگ با دنیای کودکان و نوجوانان است. البته بدین ترتیب، والدین باید از آنها آگاهی کافی داشته باشند تا مناسب با سنین فرزندان خود بتوانند بهره بگیرند. برخی از این روش ها و چگونگی به کارگیری آنها عبارتند از:

 

الف) روش انگیزشی (ایجاد انگیزه در فرزندان)

روش انگیزشی، در مراحل ابتدایی نمازگزاری فرزندان بسیار کارساز است. تشویق، تأیید، پاداش و هدیه دادن، از ابزارهای این روش است که والدین می توانند در تربیت دینی و جذب فرزندانشان به نماز از آن بهره بگیرند.

ب) روش عبادت جمعی و تأثیر آن در نمازخوانی فرزندان

برای آنکه پدر و مادر از نقش الگویی و آموزشی خود به خوبی برآیند، بهتر است به همراه فرزندان و دیگر اعضای خانواده فریضه نماز را به صورت دسته جمعی به جا آورند. بدین ترتیب، هم امکان سهل انگاری در نماز به کمترین اندازه می رسد و هم فریضه دینی به شکل گروهی و منظم انجام می گیرد.

ج) روش تنوع

گوناگونی در برنامه های نماز، در ادامه دار شدن نمازگزاری کودکان و نوجوانان بسیار مؤثر است، بدین معنا که نماز جنبه های مختلفی دارد و تنها به بعد فردی محدود نمی شود. فرزندان در خانواده تنها با بعد فردی نماز آشنا می شوند، ولی برای آشنایی با جنبه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نماز شرکت دادن آنان به همراه افراد خانواده در نماز جماعت، مسجد و نماز جمعه ضروری است.

د) روش پرهیز از رفتارهای ناخوشایند

والدین برای واداشتن فرزندان به نماز، اجازه هرگونه رفتار ناخوشایند را ندارند تا سبب رنجش خاطر فرزندان نشوند یا در ذهن آنها خاطره تلخی از آموزه های دین همچون نماز پدید نیاورند. کارهایی که لازم است از آنها پرهیز شود، عبارتند از:

ـ اعمال قدرت و مجبور کردن کودک و نوجوان به نماز؛

ـ گرفتن وقت تفریح کودک و نوجوان مانند: وقت بازی و تماشای فیلم، به انگیزه نماز خواندن آنها؛

شکوفاسازی فطرت دینی

پدر و مادر وظیفه شناس باید فرزند خود را از دوران کودکی، با خدای بزرگ آشنا کنند و با زبانی ساده و در خور فهم کودک به او درس ایمان بدهند.

توجه به تفاوت های فردی

همان گونه که بچه ها از نظر ظاهر با هم متفاوت هستند، از نظر ویژگی های روحی و روانی نیز تفاوت دارند برخی از آنها پرحرف، برخی کم حرف هستند. برخی پر جنب و جوش و برخی تنبل هستند. برخی زودفهم و برخی دیرفهم هستند. برخی خونگرم و برخی خونسردند. برخی زودجوش و برخی دیرجوش اند و برخی اهل قهر و برخی اهل آشتی اند. از دیگر وظایف والدین است است که در دعوت و آموزش فرزندان به نماز، به این گونه گونی روحیه ها و احساس ها در فرزندان به نیکی توجه شود.

آموزش تدریجی و به فراخور سن افراد

یکی از نکته های مهم در امر آموزش، یاددهی گام به گام مسائل دینی و عبادی به فرزندان است. برای نمونه، امام باقر علیه السلام می فرماید:

در سه سالگی کلمه توحید [لااله الااللّه ] را به طفل بیاموزید. در چهار سالگی [محمد رسول اللّه [را به او یاد دهید. در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کنید و بگویید سر به سجده بگذارد. در شش سالگی رکوع و سجده را به او بیاموزید و در هفت سالگی بگویید دست و روی بشوید و نماز بگذارد.

آموزش در مکان مناسب

والدین آگاه، باید برای آموزش نماز به فرزندان، به مکان آموزش نیز دقت کنند؛ زیرا هر اندازه مکان های آموزشی مقدس تر و معنوی تر باشد، امکان فراگیری ژرف و بهتر فراهم تر است. فرصت هایی که در سفر به اماکن متبرکه و مقدس دست می دهد، بهترین لحظه ها برای آموختن احکام و معارف نماز است. همچنین برای اینکه محیط خانه نیز برای آموزش نماز مناسب باشد، بهتر است فضای عمومی خانه را در همه حال معنوی نگاه داشت

داشتن صبر و حوصله کافی در آموزش

پدر و مادر وظیفه دارند، با آرامش و حوصله کافی، در تربیت و اصلاح رفتار و فرزندان خود بکوشند، به پرسش های آنان با دقت پاسخ دهند و از تکرار آن خسته نشوند تا قدرت فراگیری فرزندان افزایش یابد. آورده اند که روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خواست نماز بخواند، امام حسین علیه السلام که کودکی خردسال بود، پهلوی آن حضرت ایستاده بود. وقتی پیامبر می خواست تکبیر بگوید، امام حسین علیه السلام نتوانست تکبیر بگوید. رسول خدا صلی الله علیه و آله با صبر و حوصله هفت مرتبه ذکر تکبیر را تکرار کرد تا امام حسین علیه السلام توانست اللّه اکبر را بر زبان جاری سازد».

۱۰ فرمان برای نمازخوان کردن کودکان
۱) کودکان را با خداوند مهربان با همان زبان کودکانه و ساده و مناسب با سن کودک آشنا کنید و درباره محبت خداوند برای آنان صحبت کنید و نعمت های بی شماری که به ما داده است را بیان کرده و بگویید که نماز وسیله ای است برای تشکر از این نعمت ها و تداوم آنها

۲) الگو باشید و به نمازهایتان اهمیت بدهید. خودتان عامل به دستورات و تعالیم دینی باشید. فرزند شما بیش از آن که بشنود می بیند. بنابراین توجه والدین به نماز و قرآن خواه ناخواه در فرزند تأثیر می گذارد و آنان را به نماز و قرآن سوق می دهد

۳) کودکتان را به مجالس دعا و قرآن و مسجد و اماکن مذهبی ببرید و در نماز جمعه و جماعت شرکت کنید. به گونه ای که از این مراسم و مکانها خاطره ای خوش برایش باقی بماند. به او کمک کنید تا حلاوت عبادت را خود مزمزه کند نه اینکه از زبان شما بشنود.

۴) هیچ ارزش و اعتقاد و اصولی را قبل از آن که زمینه لازم عاطفی و روانی آن برای کودک فراهم آید و یا خود به آن متمایل شده باشند، به او تحمیل نکنید. به کودکتان برای عمل به دستورات دین اختیار بدهید و پیامدهای سرپیچی از آن را هم از دیدگاه دین توضیح دهید.

۵) بهتر است برای انتقال مفاهیم دینی. دستورات دینی از جمله نماز و روزه از قصه و داستان های آموزنده استفاده کنید. این داستانها فطرت نهفته کودک شما را بیدار می کند و لازم نیست که شما مفاهیم انتزاعی را برای او بازگو کنید

۶) اصل تدریج را فراموش نکنید. از ۳ سالگی به تدریج آموزش را شروع کنید اما او را خسته نکنید و توقع زیادی از او نداشته باشید. تکالیف سنگین و زود هنگام بیشتر به اعتقادات فرزندتان آسیب می رساند تا اینکه موجب رشد او شود.

۷) اگر فرزندتان عبادت می کند او را تشویق کنید. مثلا برای دختران قبل از سن تکلیف جانماز و چادر زیبا تهیه کنید. به او اطلاعات کافی درباره پاداش های معنوی که خداوند برای مومنین قرار داده بدهید و به او بگویید که خدا هم از او راضی است.

۸) شرایط عمل به دستورات دینی مانند خواندن نماز صبح را برای فرزندتان فراهم کنید. به عنوان مثال اگر نوجوان شما شب زود بخوابد مسلماً صبح ها زودتر بیدار خواهد شد و خواندن نماز صبح برای او راحت تر است.

۹) عمل به دستورات دینی را برای کودک سخت و طاقت فرسا جلوه ندهید و آن را برای فرزندتان تلخ نکنید. مستحبات را در ابتدای کار کنار بگذارید، نماز را طولانی نکنید.
۱۰) برای آموزش دستورات دینی مانندروزه از روش شکل دهی کمک بگیرید. در این شیوه شباهت های پی در پی رفتار مطلوب با شبیه ترین و نزدیک ترین رفتار به رفتار هدف، آن قدر تشویق و تقویت می شود تا زمانی که به تدریج آن رفتار به طور کامل به وجود آید.
آموزش تدریجی و پرهیز ازعجله مسائل دینی (نماز) در تربیت کودک

علمای تعلیم و تربیت در این باره چنین اظهارنظر کرده اند: 
اگر پیام تربیتی با سرعت و تعجیل و بدون درنظر گرفتن فرصت درون سازی از جانب کودک به او ارائه گردد (هر چند یک انتقال صوری انجام گرفته است)، اثر آن پایدار و مانا نخواهد بود. بنابراین، بهتر است کودک هر چیزی را هرچند اندک باشد، خوب یاد بگیرد و هضم و جذب نماید، وگرنه دیگران و خود را با دانش سطحی و قشری خویش گول خواهد زد. 
آنچه تاکنون مشخص گردیده نشان دهنده آن است که سرعت بیش از اندازه و به دور از توانمندی و جذب ظرفیت طبیعی کودک، فرایند درون سازی مفاهیم تربیتی را مختل می سازد. در واقع، هماهنگی مشترک بین توانایی و قابلیت مترّبی از یک سو و امکانات مناسب تربیتی از سوی دیگر است که میزان سرعت متناسبی را می طلبد که تشدید و یا تخفیف بیش از حد آن به اختلال در فرایند تربیت و حتی اختلال در تعادل شخصیت متربّی منجر می گردد. یافته های اسمداسلاند نیز نشان می دهد که اگر فرایند تربیت در قالب مراحل تحوّل روانی با تسریع بیش از حد همراه باشد، یادگیری مفاهیم و ارزش های اخلاقی ـ تربیتی ناپایدار خواهد بود تا حدی که کودک قادر به تعمیم اصول یادگرفته شده به شرایط جدید و موقعیت های تازه نیست. مربیان آگاه، عالم و بصیر زمان مناسب را تشخیص داده و آموزش را بر مبنای آمادگی و توانایی ذهنی و روانی کودک منطبق کرده، نتیجه مطلوب را به دست می آورند. 

چه کنیم تا خود و فرزندان مان نسبت به نماز که شاکله و شیرازه همه فضائل اخلاقی و تربیتی به شمار می آید، علاقمند و پایبند باشند.
اگر حتی بخشی از آنچه را که در نماز از خداوند می خواهیم بدست آوریم، هرگز (خود و فرزندانمان) دست از نماز بر نداشته و همواره بر عمق و غنای آن خواهیم افزود.

  •  تقویت و ارتقاء سطح آگاهی و شناخت دینی در حوزه های مختلف: توحید، نبوت، امامت، معاد، نعمت ها و موهبت های الهی، چرا که حلقه های مذکور پیوندی پایدار با هم دارند.
  • پاسخ گویی صحیح و به موقع به پرسش های دینی اعضای خانواده

  •  پرهیز از زور و استبداد و در آموزش نماز- فراموش نکنیم که غنچه با زور گل نمی شود باید فضای مناسب و مراقبت صحیح برای گل شدن غنچه صورت گیرد.

  •  گناه، ذهن و فکر آدمی را مسموم نموده و علاقه به دعا و نیایش را به شدت کاهش و بی محتوا می کند. پرهیز از محیط و افراد آلوده به گناه، مهم ترین و موثرترین راه رسیدن به نماز واقعی است.

  •  تجربه های تلخ و یا شیرین از نماز و محیط های مذهبی در علاقمندی و یا انزجار از نماز نقش بسیار مهمی دارد.

  • والدینی که نماز را به تأخیر انداخته و یا اهمیت چندانی به نماز ندهند، فرزندانی اهل نماز و نیایش نخواهند داشت

  •  اذان و اقامه گفتن در گوش نوزادان خود نقش مهمی در تمایل فرزندان در آینده به نماز و دین خواهد داشت.

  •  تعیین مکان مشخص و مناسبی برای ادای نماز را فراموش نکنید.

  •  نوجوانان گاهی در پی اثبات استقلال خود می باشند. از امر و نهی و دستور به شدت بپرهیزیم.

  • و ....
    هر برنامه تربیتی برای نتیجه بخشی ناگزیر سیری را طی می کند. 

برای علاقه مند کردن کودکان به نماز نیز یک سیر تربیتی لازم است که می توان آن را در مراحل پیش رو ارائه داد:
مرحله تعلیمی (آموزشی)
در روایات اسلامی به آموزش نماز به کودکان توجّه و تاکید شده است. امیرالمومنین(ع) می فرماید: «عَلِّمُوا صِبْیانَکُمُ الصَّلاةَ: نماز را به فرزندانتان بیاموزید».همچنین امام صادق(ع) می فرماید: «فَإِذا تَعَلَّمَ الوُضوءَ وَالصَّلاةَ غَفَرَ اللّه ُ عزّ و جلّ لَهُ و لِوَالِدَیهِ إن شاءَ اللّهُ: چون فرزندى وضو و نماز را یاد گیرد، خداوند ان شاء الله، پدر و مادر او را مى آمرزد».

مرحله تسهیلی (آسان سازی و انس گیری)
با توجّه به اینکه خداشناسی و خداباوری از امور فطری است، رغبت و تمایل درونی کودکان به شناخت خدا و نمازخواندن طبیعی به نظر می رسد. فطرت پاک خداباوری کودکان، تربیت دینی را آسان و سهل می کند. هم والدین به راحتی می توانند فرزندانشان را با آموزه های دینی آشنا کنند. و هم کودکان، ـ آن را مطابق فطرت خود می یابند و ـ از آن استقبال می کنند.

 

مرحله بینشی (انگیزه سازی)

خداوند راه هدایت را به بندگان نشان داده است و این بندگان هستند که مسیرشان را انتخاب می کنند. هرکس بخواهد، راه مومنان را در پیش می گیرد و هر کس بخواهد راه کفر را پیشه می کند. ایمان امری قلبی است که با اشتیاق و میل همراه است. اکراه، جایگاهی در ایمان قلبی و پایدار ندارد. خداوند در قرآن می گوید: «أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّى یَکُونُوا مُؤْمِنینَ: آیا تو مردم را به اجبار وا می داری تا ایمان بیاورند؟!».

برای‌ مسجدی‌ بارآوردن‌ کودک‌ و اهل‌ نماز کردن‌ او ، والدین‌ به‌ طی‌ چنین‌ مسیری‌ نیاز دارند، زیرا کارآمد ترین‌ و پربازده‌ ترین‌ مرحله‌ پرورش‌ کودک‌ - مطابق‌ با اخلاق‌ اسلامی‌ و عادات‌ نیکوی‌ فردی‌ و اجتماعی‌ - همین‌ دوران‌ کودکی‌ اواست‌ . کودک‌ درچنین‌ مرحله‌ ای‌ ، آمادگی‌ پذیرش‌ هرگونه‌ اخلاق‌ ، آداب‌ و عادات‌ را به‌ راحت‌ ترین‌ وجه‌ دارد.

راسل‌ می‌ گوید : « سرعتی‌ که‌ طفل‌ شیرخوار درکسب‌ عادت‌ به‌ کار می‌ برد، شگفت‌ آور است‌ . کسب‌ هرگونه‌ عادت‌ بد، سدی‌ در برابر کسب‌ عادات‌ خوب‌ دراوایل‌ کودکی‌ خواهد بود. به‌ همین‌ جهت‌ ، تکوین‌ عادت‌ در اوایل‌ کودکی‌ ، بسیار مهم‌ به‌ شمار می‌ رود چه‌ اگر عادتهای‌ اولی‌ نیک‌ باشد ، درآینده‌ از تشویقهای‌ بی‌ پایان‌ نجات‌ خواهیم‌ یافت‌ به‌ علاوه‌ عادتی‌ که‌ درآغاز عمر کسب‌ می‌ شوند، در دورهای‌ بعدی‌ زندگی‌ پایدار می‌ مانند و همانند غرایز ، مؤثر و مسلط‌ خواهند بود. و عادات‌ منافی‌ با آنها که‌ بعدها کسب‌ می‌ شوند ممکن‌ نیست‌ به‌ آن‌ درجه‌ از تاثیر و تسلط‌ برسند . ازاین‌ رو ، عادات‌ نخستین‌ باید مورد توجه‌ کامل‌ قرار گیرند».

انجام‌ دادن‌ مداوم‌ تکالیف‌ دینی‌ و برخی‌ از اعمال‌ عبادی‌ در اسلام‌ بویژه‌ نماز ، به‌ تمرین‌ در دوران‌ کودکی‌ نیاز دارد، تا پس‌ از طی‌ مراحل‌ رشد جسمانی‌ و رسیدن‌ به‌ حد بلوغ‌، در برگزاری‌ آن‌ احساس‌ سنگینی‌ و مسامحت‌ بیجا به‌ وجود نیاید و احیاناً به‌ ترک‌ آن‌ منجر نشود.

در روایتی‌ از امام‌ صادق‌ (ع‌) به‌ نقل‌ از پدر بزرگوارش‌ ،چنین‌ نقل‌ شده‌ است‌ : کان‌ علی‌ بن‌ الحسین‌ (ع‌)یأمر الصبیان‌ ان‌ یصلواالمغرب‌ و العشاء جمیعاً و الظهر و العصر جمیعاً فیقال‌ له‌ یصلون‌ فی‌ غیر وقتها ، فیقول‌ هو خیر من‌ ان‌ یناموا فیها (حضرت‌ امام‌ زین‌ العابدین‌ (ع‌) همواره‌ بچه‌ ها را به‌ برگزاری‌ نماز مغرب‌ و عشاء و ظهر و عصر ، فرمان‌ می‌ دادند . به‌ حضرت‌ گفته‌ می‌ شود که‌ بچه‌ ها نماز را درغیر وقت‌ آن‌ می‌ خوانند . پس‌ ایشان‌ می‌ فرمایند : آن‌ بهتر از این‌ است‌ که‌ در وقتش‌ بخوابند).

روایات وارده:

درنگاهی‌ به‌ احادیث‌ و روایات‌ وارده‌ با پاسخهای‌ دوگانه‌ ای‌ مواجه‌ می‌ شویم‌ :

۱- احادیثی‌ که‌ ورود کودکان‌ را به‌ مسجد مکروه‌ می‌ شمارد.

۲- احادیثی‌ که‌ دلیل‌ برجواز حضور کودکان‌ درمسجد، و تشویق‌ بدان‌ امراست‌ .

در دو سه‌ حدیثی‌ که‌ به‌ طرق‌ مختلف‌ درباب‌ کراهیت‌ حضور کودکان‌ درمساجد وارد شده‌ است‌ صرف‌ نظر از اینکه‌ تقدم‌ و تاری‌ در کلمات‌ آنها مشاهده‌ می‌ شود چنین‌ است‌ : « جنبوامساجدکم‌ مجانینکم‌ وصبیانکم‌ » (حضرت‌ رسول‌ اکرم‌ (ص‌) می‌ فرمایند: از مساجدتان‌ دیوانگان‌ و کودکان‌ خود رادورنگه‌ دارید . (نوری‌ ،مستدرک‌ الوسائل‌ ،ج‌۱، ۲۳۰)

البته‌، شماری‌ از علما و اهل‌ سنت‌ از این‌ حد یث‌ حکم‌ عدم‌ جواز ورود کودک‌ را به‌ مسجد استنباط‌ کرده‌ و بدان‌ فتوی‌ داده‌ اند . قابسی‌ از مالک‌ نقل‌ می‌ کند: اگر کودک‌ درسنین‌ بازی‌ و شیطنت‌ است‌ ،من‌ ورود او را به‌ مسجد جایز نمی‌ دانم‌ ( داغ‌،تاریخ‌ تعلیم‌ وتربیت‌ دراسلام‌،۱۲۳)

اما درمقابل‌ این‌ حدیث ما در ماخذ دینی‌ شاهدیم‌ که‌ پیامبر(ص‌) و اصحاب‌ ، بچه‌ های‌ خود را به‌ مسجد می‌ آورند. نه‌ تنها بچه‌ های‌ سه‌ چهارساله‌ بلکه‌ زنان‌ اصحاب‌ با بچه‌ های‌ شیرخوار خود در نمازهای‌ جماعت‌ حاضر می‌ شدند.

روایات‌ نشان‌ نمی‌ دهند که‌ پیامبر رحمت‌ (ص‌) حتی‌ دریک‌ مورد برآنان‌ یا بر والدین‌ آنان‌ نهیب‌ زده‌ یا به‌ آوردن‌ بچه‌ هایشان‌ به‌ مسجد اعتراض‌ کرده‌ باشند . بلکه‌ برعکس‌ ،عکس‌ العملهایی‌ که‌ حاکی‌ از تشویق‌ و رضایت‌ است‌ ، ازجانب‌ آن‌ حضرت‌ مشاهده‌ می‌ شد.

ابن‌ عمر درباره‌ پیامبر (ص‌) چنین‌ می‌ گوید:« رایت‌ رسول‌ الله‌ (ص‌) علی‌ المنبر یخطب‌ الناس‌ ، فخرج‌ الحسن‌ فعثر ، فسقط‌ علی‌ وجهه‌، فنزل‌ علی‌ المنبر یرید اخذه‌ ، فاخذه‌ الناس‌ فاتوا به‌، قال‌ قاتل‌ الله‌ الشیطان‌ : ان‌ الولد فتنه‌ و الله‌ ماعلمت‌ انی‌ نزلت‌ من‌ المنبر حتی‌ اتیت‌ به‌ »(رسول‌ خدا ص‌ ) را دیدم‌ که‌ درمنبر برای‌ مدم‌ سخنرانی‌ می‌ کردند  امام‌ حسن‌(ع‌) درخروج‌ از مسجد پایش‌ لیز خورد وبه‌ زمین‌ افتاد .حضرت‌ از منبر پایین‌آمد تا او رابگیرد.مردم‌ او را گرفتند و به‌ ایشان‌ دادند .حضرت‌ (ص‌) فرمودند: خدا شیطان‌ را بکشد. واقعاً فرزند موجب‌ آزمایش‌ است‌ . به‌ خدا قسم‌ ، هیچ‌ متوجه‌ پایین‌ آمدن‌ از منبر نشدم‌ ،تااینکه‌ او به‌ من‌ رسانده‌ شد(هندی‌ کنزالعمال‌ ،ج‌۱۶، ۲۸۹).

گاهی‌ ، پیغمبر (ص‌) درحال‌ سجده‌ بودند، که‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) می‌ آمدند و برپشت‌ پیامبر (ص‌) می‌ نشستند . پیغمبر (ص‌) به‌ همان‌ حال‌ می‌ ماندند و سجده‌ را طول‌ می‌ دادند (شریف‌ قرشی‌ ،زندگانی‌ حسن‌ بن‌ علی‌ (ع‌) ،ج‌۱، ۶۸)

شبی‌ پیامبر (ص‌) نماز عشاء می‌ گذاشتند و سجده‌ ای‌ بسیار دراز به‌ جاآورند . پس‌ از پایان‌ نماز، علت‌ را ازایشان‌ پرسیدند ، پیامبر(ص‌) فرمودند: پسرم‌ حسن‌ برپشتم‌ سوار بود، و ناراحت‌ بودم‌ که‌ پیاده‌ اش‌ کنم‌ (شریف‌ قرشی‌،زندگانی‌ حسن‌ به‌ علی‌ (ع‌) ،ج‌۱، ۶۸)

مراد امام‌ این‌ است‌ که‌ آنان‌ تکلیفی‌ دراین‌ خصوص‌ ندارند بلکه‌ منظور عادت‌ وتمرین‌ دادن‌ آنان‌ به‌ نماز و رفع‌ احساس‌ سنگینی‌ نسبت‌ به‌ نماز است‌ . ازجمله‌ قوانین‌ سودمندی‌ که‌ دانشمندان‌ تعلیم‌ و تربیت‌ به‌ آن‌ رسیده‌ اند « قانون‌ ممارست‌ و تکرار» و «قانون‌ تشویق‌« است‌ .

با اهتمام‌ و التفاوت‌ به‌ نقش‌ عادات‌ در زندگی‌ معنوی‌ آینده‌ کودکان‌ است‌ که‌ ماهمواره‌ خواهیم‌ توانست‌ فرزندان‌ خود را به‌ شاهراهای‌ اسلامی‌ هدایت‌ کنیم‌ و آنان‌ را ازکجرویها و افتادن‌ به‌ دست‌ اندازهای‌ جاده‌ ای‌ رهایی‌ بخشیم‌ . آنگاه‌ راهزنان‌ فریبنده‌ و مهاجمان‌ بافضولات‌ فرهنگی‌ ، یارای‌ مقاومت‌ با ایمان‌ و اعتقاد راسخ‌ آنان‌ را نخواهند داشت‌ .

باتوجه‌ به‌ احادیث‌ و روایاتی‌ که‌ یاد آور شدیم‌ ،اگر جمع‌ بندی‌ صحیحی‌ به‌ عمل‌ نیاید شاید این‌ شبهه‌ ایجاد شودکه‌ احادیث‌ مشمول‌ نوعی‌ تناقض‌ گویی‌ شده‌ اند،درحالی‌ که‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ چنین‌ نیست‌ .صدور احادیثی‌ از قبیل‌ :«جنبوا مساجدکم‌ مجانینکم‌ وصبیانکم‌ ....»نشان‌ می‌ دهد که‌ این‌ حدیث‌ شریف‌ ،کودکانی‌ را درنظر دارد که‌ درحرکات‌ خود و درشیطنت‌ و شلوغ‌ کاری‌ بسان‌ دیوانگان‌ عمل‌ می‌ نمایند و درصورت‌ حضور درمسجد ، موجب‌ آلودگی‌ یا ایجاد بی‌ نظمی‌ غیرمتعارف‌ درمسجد می‌ شوند.این‌ احتمال‌ هم‌ وجود دارد که‌ درجامعه‌ آن‌ روز باتوجه‌ به‌ شرایط‌ و عدم‌ امکاناتی‌ از قبیل‌ پوشاک‌ مناسب‌ بچه‌،حضور کودکان‌ چه‌ بسا موجب‌ آلودگی‌ مسجد و حاضران‌ درمسجد می‌ شد.

طبق‌ نظرفقیه‌ بزرگوار شهید ثانی‌ (ره‌) :«مراد کودکانی‌ است‌ که‌ به‌ طهارت‌ آنان‌ اعتمادی‌ نیست‌ یا اینکه‌ خوب‌ و بد را تشخیص‌ نمی‌ دهند اما بچه‌ ممیزی‌ که‌ طهارت‌ او مورد وثوق‌ است‌ و خودش‌ نیز برنمازها مواظبت‌ می‌ نماید ،کراهیتی‌ برآن‌ متوجه‌ نیست‌ بلکه‌ سزاوار است‌ او را به‌ آمدن‌ مسجد تمرین‌ دادهمچنانکه‌ لازم‌ است‌ برای‌ نماز تمرین‌ وعادت‌ داده‌ شود »(عاملی‌ ،الروضة‌البهیة‌ ،ج‌۱، ۹۶)

آیت‌ الله‌ شهید مطهری‌ ،دریکی‌ از گفتارهای‌ خود در توضیح‌ آیه‌:«وامر اهلک‌ بالصلاة‌و اصطبر علیها»(طه‌ ۵۵/)(اهلت‌ را به‌ نماز دستور بده‌ و برنماز صبرکن‌)چنین‌ بیان‌ می‌ کند:«.....بچه‌ هاا را ازکودکی‌ باید به‌ نمازتمرین‌ داد....بچه‌ را باید درمحیط‌ مشوق‌ نماز خواندن‌ برد .این‌ به‌ تجربه‌ ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ اگر بچه‌ به‌ مسجد نرود،اگر در جمع‌ نباشد نمازخواندن‌ جمع‌ را نبیند به‌ این‌ کار تشویق‌ نمی‌ شود. چون‌ اصلاً حضور درجمع‌ مشوق‌ انسان‌ است‌ آدم‌ بزرگ‌ هم‌ وقتی‌ خودش‌ را درجمع‌ اهل‌ عبادت‌ می‌ بیند.

مطالب مفید این بخش:

 


مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات