top
اختلال دزدی در کودکان

اختلال دزدی در کودکان

کارگروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک، مهدکودک و خانواده:دزدی در کودکان کمتر از ۴و ۵ ساله نسبتا نادر است. اما از هنگامی که مفهوم مالکیت و همچنین مفهوم من و تو یعنی جدایی شخص از دیگری برای کودک معنا مییابد دزدی نیز تدریجا بوجود میآید و به لحاظ شرایط محیطی ممکن است تقویت یا خاموش گردد.

اختلال دزدی در کودکان

دزدی در کودکان کمتر از ۴و ۵ ساله نسبتا نادر است. اما از هنگامی که مفهوم مالکیت و همچنین مفهوم من و تو یعنی جدایی شخص از دیگری برای کودک معنا مییابد دزدی نیز تدریجا بوجود میآید و به لحاظ شرایط محیطی ممکن است تقویت یا خاموش گردد.

دزدی انواع مختلفی دارد این انواع عبارتند از :

۱) دزدی هوشیارانه

۲) دزدی احمقانه

۳) دزدی انتخابی

۴) دزدی بی قید و شرط

۵) دزدی تنها یا دسته جمعی و...

اگر چه دزدی مسئله ای اجتماعی است ولی مطالعات انجام شده درباره علت و انگیزه آن ناقص است. کوئکان و نوجوانانی که به علت دزدی به مراجع قانونی سپرده میشوند سالیانه از ده ها هزارنفر تجاوز میکنند. متاسفانه هنوز جامعه نپذریفته است کودکی که دزدی میکند به جای آن که توسط پلیس ومحاکم غذایی تنبیه شود باید به وسیله روانپزشک مورد معاینه و معالجه قرار گیرد. افراد جامعه و حتی والدین کودکی که دزدی کرده است همیشه منتظر اعلام محکومیت او از طرف دادگاه تبیه و پرداخت جریمه هستند بدون آنکه به علت و انگیزه دزدی توجه کنند.افراد باهوش معمولا اشیا مورد نیاز خود را سرقت میکنند و دزدی این افراد غالبا آشکار نمی شود؛ در حال دزدی کودکان عقب افتاده به علت عدم رشد کافی هوش خیلی زود آشکار میگردد، حتی نوع شی سرقت شده در افراد باهوش و کودک عقب مانده تفاوت دارد.

کلمه دزدی در سه سال اول زندگی نباید به کار برده شود زیرا کودک هنوز با مفهوم مالکیت اشیا آشنا نیست، به عبارت دیگر نمی تواند مال خودش را از دیگران تشخیص دهد. مثلا کودک ۲-۳ ساله ای که لوازم معمولی خانه را برای بازی بر میدارد یا آنها را در جایی پنهان میکند دزدی نکرده است. منظور ما از دزدی در این مبحث آن دسته از دزدی هایی است که با وجود هشدار و تنبیه فراوان، کودک مجددا مرتکب آن میشود. دزدی ممکن است در مورد اشیایی باشد که در دسترس است. یا ممکن است بعد از تهدید یا شکستن در یا شیشه و نظایر آن انجام شود که در نوع اخیر به صورت دزدی های دسته جمعی دیده میشود. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که کودکان دبستانی هر شیئ را سرقت میکنند ولی با اینهمه پول را بیشتر ترجیح میدهند در کودکان بزرگسال دزدیدن دوچرخه و از ۱۶ یا ۱۷ سالگی به بالا ماشین دزدی در پسران شیوع بیشتری دارد. تمایل به مالکیت اشیا به صورت دزدی تظاهر میکند مثلا نوجوانی که مایل است دوچرخه سواری کند در اولین فرصت دوچرخه ای را بر میدارد و به گردش میشود و در موقع برگشتن از ترس دستگیری و تنبیه و زندان، از دادن دوچرخه به صاحبش امتناع میکند یا چون از دوچرخه سواری لذت برده است مایل نیست دوچرخه را پس دهد و ان را جایی پنهان میکند.

 علت دزدی

دزدی علل متنوعی دارد که بیش از همه وضعیت و شرایط زندگی محیطی و یادیگری را میتوان مسئول داسنت. گاه دزدی به خاطر تملک اشیا و به ویژه هنگامی که شخص به آنها نیاز داشته باشد صورت میگیرد. اما در بسیار از موارد دزدی در نوجوانان یک عمل انتقامی استو ممکن است اصولا نیازی به شی دزدیده شده نباشد.یافته ها نشان داده است که محرومیت از مهر مادر یا جدایی هاییی نسبتا طولانی از مادر در سنین خردسالی تاثیر بسزایی در بی بندوباری و دزدی نوجوانان دارد.

همچنین در دختران جوان دزدی در نزدیکی دوره های ماهانه بیشتر دیده میشود که این خود دخالت احساسات تهاجمی و خشم آلود را در دزدی های نوجوانان نشان میدهد. بعضا دزدی برای کسب وجهه و ریاست کردن و بر عده ای از نوجوانان دیگر صورت میگیرد و اینگون نوجوانان کسانی را که از دزدی میترسند تحقیر میکنند و مورد تمسخر قرار میدهند. به هر حال دزدی معمولا با اختلالات دیگر رفتاری نیز همراه میباشد.

دزدی ممکن است برای شناساندن خود و ابراز سخصیت یا جلب محبت دوستان باشد مثلا کودکی از جیب پدرش پول بر میدارد و برای دوستانش هدیه میخرد یا آنها را به رستوران میبرد و برایشان خرج میکند دزدی ممکن است جنبه انتقامجویی و آزاررسانی داشته باشد مانند کودکی که پس از تنبیه شدن، لوازم مورد احتیاج پدرش را میدزدد و به این نحو پدرش را ناراحت و خودش را ارضا میکند یا اینکه در شب امتحان دفتر یادداشت یا کتاب هم کلاسی اش را بر میدارد. فقدان تربیت اخلاقی و کمبودهای عاطفی، حسادت، وجود احتاجات شیدید شخصی،گرشنگی و نداشتن پوشاک از عوامل دیگر دزدی هستند.

فقر اقتصادی، بی باکی و جسارت محرک های نیرومندی برای دزدی به شمار میروند اما همه علت های دزدی را نمایان نمی سازند. آمار نشان میدهد دزدی در طبقات فقیر و ثروتمند یکسان دیده میشود. روانکاوان عقیده دارند که کودک به منظور به دست آوردن ایمنی و قدرت بیشتر به دزدی متوسل میشود یعنی در واقع اشیا صمبلی از قدرت و امنیت هستند.

پدران و مادرانیکه از وضع اقتصادی خود شکایت میکنند ناخودآگاه کودکان خود را به این امر تشویق میکنند. پدران و مادرانی که به علت کثرت کار کودکان خود را به دایه یا کلفت میسپارند و به جای مهر و محبت با دادن پول یا خرید اسباب بازی کودک را مشغول میکنند در واقع این تصور را در کودک ایجاد میکنند که اشیا و لوازم به منزله عشق ومحبت است.به این ترتیب کودک خیال میکند داشتن پول یا اسباب بازی به معنی داشتن مهر و محبت است؛ بنابراین هر چه را میبیند مایل است بدست بیاورد و در صورت ناکامی اقدام به دزدی میکند. در هر دزدی باید انگیزه اقدام به دزدی ونیاز یا نیازهایی که با انجام آن ارضا وسیراب میشود مشخص گردد.مطالعات بالینی روی ۴۴۰ جوانی که دزدی کرده بودند که ۱۴نفر آنها از محبت خانواده بی نصیب بوده و بقیه بدون استثنا یا مدتها به علت بیماری از خانواده خود دور، در بیمارستان بستری یا همیشه مورد تنبیه و سرزنش خانواده بوده اند.

 درمان

کمک و درمان در مورد کودکی که دزدی میکند بستگی تام به شناخت انگیزه های حاکم بر رفتار او دارد.برای کودکی گرسنه است باید حداقل ضروریات برای رفع نیازهای اولیه او تامین گردد. به کودکی که به منظور خرید هدیه برای جلب توجه و تایید گروه اجتماعی خود دست به دزدی میزند باید کمک کرد تا از طریق راه های مشروع در پی کسب شناخت و محبوبیت اجتماعی برآید.

کودکی که برای بیان احساس دشمنی نسبت به معلم یا والدین دزدی میکند به محبت و توجه بیشتر از جانب آنان و نیز فرصت هایی جهت تخلیه عواطف خویش در فعالیت هایی چون کارهای مدرسه، بازی، هنر، نقاشی، ورزش و... نیاز دارد. از دیدگاه روانشناسی، اعتراف خواستن از کودکی دزدی میکند و تهمت زدن به او در نزد دیگران به او، عملی بسیار غیر عاقلانه و ناصحیح است زیرا بااینگونه روشها به ندرت به ریشه اصلی و علت بنیادی مشکل میتوان پی برد. این عمل غالبا به دروغگویی کودک یا ریختن آبروی او برای عملیکه ممکن است هرگز مرتکب نشود منتهی خواهد شد.

دزدی تقریبا همیشه بادروغگویی همراه میباشد و مسئله ای بسیار پیچیده است که باید هر چه زودتر علت و انگیزه آن، بررسی و در رفع آن کوشش شود. روان درمانی به مدت طولانی برای بازسازی و نوسازی شخصیت و شناخت انگیزه های درونی، اساس درمان راتشکیل میدهد.

تنبیه اگر چه در بعضی موارد اثرات موثری داشته است ولی همیشه مثمر ثمر نبوده و در بعضی باعث حالت انتقام جویی و تگرار به دزدی شده است. شرکت دادن دانش آموزان یا دادن مسئولیت های مختلف مثل دسته های نمایش موزیک هنری یا فعالیتهای ورزشی باعث از بین رفتن دزدی شده است.

 

چرا کودکان دزدی می‌کنند؟

کودکان وقتی به سن ۶ تا ۷ سالگی می‌رسند رفتارهایی از خود بروز می‌دهند که برای والدین تعجب‌ برانگیز است.

یکی از این رفتارها برداشتن اشیا و اموال دیگران است‌ که درعرف به آن دزدی می‌گویند. این رفتار نیز چون بقیه رفتارهای کودکان دلایلی دارد. دلایل دزدی به ۳دسته مادی، روانی و اجتماعی طبقه‌بندی می‌شود:

  علل مادی

 

علل مادی شامل نیازهای مادی است. برخی از کودکان که زندگی فقیرانه‌ای دارند یا این برداشت را از گذران خود دارند و نیازهای اولیه آنان در حد مطلوبی ارضا نمی‌شود دست به دزدی می‌زنند. در این حالت عدم‌ارضای نیازهای مادی از قبیل تغذیه ناکافی، لباس نامناسب، نداشتن پول توجیبی و اسباب بازی موجب می‌شود که خردسال این نیازها را از طریق دزدی جبران کند. در یک موارد مشاوره، کودکی به خاطر نداشتن پول توجیبی مناسب و متعارف دیگر همکلاسی‌ها، از کیف دیگر دوستانش پول یا خوراکی برمی‌داشت، به شکل قرض، از دیگران وجوهی می‌گرفت و گاه خوردنی از بوفه می‌گرفت و مدعی می‌شد که پولش را داده است و این وضعیت کم‌کم به منزل خود و نزدیکان نیز تسری یافت و به شکل عادی و متداول درآمده بود و حالا در سن ۳۰سالگی نمی‌توانست این عمل را ترک کند؛ حتی هم‌ اکنون که نیاز مادی برطرف شده، نیز بی‌دلیل از خانه اطرافیان و همسر نیز اشیایی را می‌ربود. پدر و مادرانی که دائماً از وضع اقتصادی خود شکایت می‌کنند، فرزند را غیرمستقیم به دزدی تشویق می‌کنند. در این وضعیت، انگیزه تملک، کودکان را به دزدی مجبور می‌کند.

 علل روانی

 

ناکامی‌ها و مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرارگرفتن در خانواده موجب می‌شود که کودک به نوعی به واکنش در برابر این کمبودها دست بزند. این موقعیت در فرزندان میانی و خانواده‌هایی که اولاد متعدد و زیادی دارند و مجال کافی برای ابراز علاقه نداشته و به نوعی کودک دیده نمی‌شود و نوازش کافی دریافت نمی‌کند بیشتر به چشم می‌خورد. وقتی سرقت با لجبازی و دروغگویی همراه باشد، واکنش نسبت به ناسازگاری کودک با محیط خانواده و انتقام‌جویی از والدین محسوب می‌شود. گرسنگی عاطفی به گرسنگی فیزیولوژیک دامن می‌زند. با دزدی و خوردن خوراکی متنوع یا پوشیدن و استفاده از وسایل مختلف این گرسنگی عاطفی را پوشش می‌دهد.

محرومیت از محبت موجب اضطراب می‌شود، جبران احساس حسادت، احساس ناامنی حاصل از رفتار خشونت‌آمیز والدین در منزل، وجود ناپدری و نامادری، انتقال از پدر یا مادر، آرزوی به دست‌آوردن اشیا پرزرق ‌وبرق که جز از طریق دزدی، رسیدن به آنها ناممکن است، صدمه زدن به دیگران به‌ منظور تخلیه عقده‌های روانی و محدودیت قائل شدن و سختگیری‌های والدین همگی در این مقوله معنا می‌یابد.

یافته‌های بالبی، روانشناس برجسته حاکی از آن است که محرومیت از مهر مادر و جدایی‌های نسبتاً طولانی از او در سنین خردسالی تأثیر بسزایی در بی‌بند و باری و دزدی نوجوانان دارد.

 ‌علل اجتماعی

 

 کودک دزدی را یاد می‌گیرد و والدین نخستین الگو و سرمشق کودک هستند. چنانچه آنان مرتکب این عمل شوند و یا حتی به شوخی از انجام آن سخن بگویند، طفل آن را می‌آموزد. همچنین آنان سرقت را از دوستان، همبازی‌ها و همسایگان خود یاد می‌گیرند. ضعف مذهبی، سقوط ارزش‌های اخلاقی، محیط اجتماعی نابسامان، عدم‌کنترل رفتار کودک، قحطی، بحران‌های حاصل از جنگ، زلزله و آتشفشان، زندگی در محل‌های جرم‌زا، مهاجرت، اعتیاد والدین، میل به ‌خود نمایی و جدایی از پدر و مادر گرایش کودک را به دزدی تشدید می‌کند.

برای درمان این پدیده، باید علل و انگیزه‌های آن مشخص شود. دزدی معلول است و علل متفاوتی دارد. برخورد و مبارزه صرف بامعلول نه ‌تنها مؤثر نیست بلکه گاه آن ‌را شدت می‌بخشد. درمان آن باید براساس محبت و در محیطی آرام انجام شود.

ناکامی‌ها و مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرارگرفتن در خانواده موجب می‌شود که کودک به نوعی به واکنش در برابر این کمبودها دست بزند

در ذیل مواردی برای حل و درمان این عمل ذکر می‌شود که براساس تجربیات متعدد اغلب کارساز بوده است:

 => سعی نکنید کودک را در موقعیت اعتراف به ‌دام بیندازید. نگویید تو پول را برداشته‌ا‌ی‌‌؟‌ زیرا جواب، دروغ و انکار خواهد بود. سعی کنید آنچه منجر به دزدی شده را بیابید. با فرزندتان جدی در خلوت صحبت کنید. مثلاً بگویید: از کیف من پول کم شده و می‌بینم که تو خوراکی‌ای که پولش را نداشتی، خریده‌ای. او را مسئول رفتارش بدانید.

=>‌ بچه‌ها دزدی می‌کنند چون چیزی را می‌بینند، می‌خواهند آن‌ را داشته باشند و از عواقب رفتارشان اطلاعی ندارند. این فرصتی عالی است تا به فرزندتان برخی درس‌های ارزشمند اجتماعی را بیاموزید.

 =>به نیازهای فرزندتان به پول نگاهی بیندازید و ببینید آیا پول توجیبی او به اندازه نیازهای اصلی او هست یا باید هماهنگی بیشتری ایجاد کرد. به عبارت دیگر آیا پول دریافتی او در حد متوسط دیگر همسالانش در طبقه اجتماعی شماست یا نه. لطفاً برای خساست خود به‌ دلیل و انکار روی نیاورید.

 => صادقانه بیندیشید. آیا شما پدر یا مادر سهل‌گیری نبوده‌اید؟ بچه‌هایی که عادت دارند همه چیزهایی را که می‌خواهند به دست آورند، تصور می‌کنند که باید هر چه را که می‌خواهند داشته باشند. شاید زمان آن رسیده باشد که کم‌کم به او نه بگویید.

 =>با کودک صادقانه صحبت کنید. بدون برچسب دزدی زدن با استفاده از داستان‌های جذاب، الگوهای مناسب رفتاری را به او معرفی کنید. در این راه، گفتن قصه‌های مذهبی و آموزش رویه‌های دینی به شکل امیدواری و تشویق‌کننده و نه ایجاد ترس از خدا و عذاب جهنم کارساز خواهد بود.

 => وسایلی که کودک را به دزدی وسوسه می‌کند مانند پول را از چشم‌ او دور کنید و تسهیلاتی برای تفریح و سرگرمی بیشتر او فراهم آورید.

 => او را از مشاهده فیلم‌هایی که در آنها دزدی انجام می‌شود باز ‌دارید.

 

=>اگر فرزندتان لباس، زینت‌آلات، ماشین‌های برقی و مانند اینها را دزدیده، شاید انگیزه‌اش این بوده که شبیه دیگر همسالانش شود. کودکی که در کنار همسالانی با امکانات زیاد رشد می‌کند، شاید سعی کند ظاهر وسایلی مانند آنان داشته باشد. حتی برای بزرگسالان هم مشکل است که درک کنند عده‌ای در این دنیا بیش از حد دارند و عده‌ای از نیازهای اولیه خویش نیز محرومند. سعی کنید مدرسه و دوستانی برایش انتخاب کنید که از لحاظ اقتصادی تفاوت زیادی با شما نداشته باشند.

 => به او بیشتر توجه کنید، خصوصیات خوب اخلاقی او را مورد توجه قرار داده و ذکر کنید. راه‌هایی برای افزایش عزت نفس او بیابید. آرامش و شادی را در محیط خانه ایجاد کنید. از توانمندی‌های او به جای زیبایی‌های فیزیکی‌اش یاد کنید و او را با استعدادها و توانایی‌هایش آشنا کنید.

 => در کیف مدرسه‌اش حتماً در حد امکان خوراکی‌هایی را که دوست دارد بگذارید و مقداری پول توجیبی معین مناسب سن، روزانه، هفتگی یا ماهانه در اختیارش قرار دهید تا درصورت تمایل برای خود چیزهایی را خریداری کند.

 =>اگر فرزندتان دزدی را همراه با رفتارهای ناراحت‌کننده دیگر توأمان انجام می‌دهد حتماً از یک متخصص کمک بگیرید.

 



مرتبه
مرتبه
saba
1393/12/20 - 08:46
آموزش قناعت از کودکی خیلی مهم هست
شیدا
1393/12/20 - 08:46
برای بچه مدرسه ای ها به اندازه ی ساعتی که بیرون از خونه هستن باید براشون خوراکی ها ارزون و سالم و زیاااااد گذاشت
شكوفه بهاري
1394/06/14 - 19:08
خيلي مفيد بود
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات