top
تربیت درست کودک نیازمند تعادل رفتاری مادر است

تربیت درست کودک نیازمند تعادل رفتاری مادر است

کار گروه فرهنگی،پرتال جامع و تخصصی کودک: خانه ای که در آن تعادل اخلاقی نباشد و کودک مواجه با مادری بسیار سختگیر ویا بسیار سست و سرد باشد، آشیانه بدبختی است و کودکان از نظر اخلاق در آن سیر قهقرایی دارند وآفت و بدبختی از هر سو بدانها رو می آورد.

تربیت درست کودک نیازمند تعادل رفتاری مادر است

خانه ای که در آن تعادل اخلاقی نباشد و کودک مواجه با مادری بسیار سختگیر ویا بسیار سست و سرد باشد، آشیانه بدبختی است و کودکان از نظر اخلاق در آن سیر قهقرایی دارند وآفت و بدبختی از هر سو بدانها رو می آورد.به گزارش خبرگزاری مهر، مادر عاشق فرزند خویش است و برای تربیت و پرورش او رنجها و ناملایمات را تحمل می کند و در این تحمل امید ها وآرزوهایی دارد. شک نیست که هر مادری دوست دارد بهترین نوع تربیت را درباره کودک اعمال کند و او را آنچنان بار آورد که نمونه باشد، به این خاطر بدنبال برنامه و دستورالعمل است. 

گاهی برخی از مادران گمان می کنند که اگر کودک را به خود واگذارند و به تمام خواسته های آنها جامه عمل بپوشانند او درست تربیت خواهد شد و برخی هم خلاف آن را تصور دارند وگمان می کنند که باید دقیقا او را تحت کنترل وحتی در مضیقه قرار داد. هر دو فکر و تصور از نظر تربیت غلط است، درباره کودک نه افراط باید روا داشته شود ونه تفریط. کودک در مسیر تربیت نه باید بی حساب و کتاب باشد و نه شدیدا تحت تاثیر مقررات و امر ونهی ها. 

زیان افراط وتفریط 
کودکی که در دو سوی قطب افراط وتفریط باشد حتی در جنبه محبتی، لوس و مغرور بارمی آید و یا حقیر و توسری خور، یا دائما خویش را از همه طلبکار می پندارد ویا دارای شخصیتی شکسته و مدیون. چنین کودکانی قدرت تفکر و اندیشه را از دست می دهند و یا آن را در مسیر مقاومت علیه والدین واجتماع به کار می برند. همه گاه احساس می کنند که باید تابع یا متبوع باشند. حتی کودک از محبت افراطی، از بوسیدن های زیاد، از بغل گرفتن ها و نازکشی های زیاد به همان میزان ناراحت است که از بی محبتی زجر می کشد. 

افراط وتفریط در زمینه جنس 
گاهی مادران به جنس پسر یا دختر حساسیت دارند و در خانواده ای که چند کودک وپسر ودختر وجود دارد یکی را بر دیگران برتر شمرده و او را در غذا، لباس و دیگر جنبه ها بیشتر مورد توجه قرار می دهند. حتی به او جرات و اجازه می دهند که بچه های کوچکتر را تنبیه کند. کودکی را که از لحاظ جنس مورد پذیرش نیست را آنچنان طرد می کنند که او احساس حقارت می کند، هر دو روش غلط و نادرست است. زیرا در مورد اول کودک بی حساب وفقط برای اینکه مثلا پسر است به خود مغرور می شود و می بالد و در مورد دوم دائم در ترس و لرز و بی دفاع است. 

در جنبه حمایت ومحبت 
این خیلی بد است که مادر کودک را همیشه به فراخی نعمت عادت دهد و به فکر روزگار درماندگی و گرفتاری نباشد و یا آنچنان بر کودک سخت گیرد که گوئی او را به ریاضت کشیدن واداشته است. نازو محبت همیشگی کودک را بی عرضه و زبون بار می آورد، به همین دلیل گاهی باید در برابر کودک بی تفاوت بود. از سوی دیگر هم نباید آنچنان به کودک بی توجه ونسبت به او بی تفاوت بود که احساس بی پناهی و بی دفاعی کند. محبت خوب است ولی مهم نحوه مصرف آن است که چگونه و تا چه اندازه ای باشد وهنر مادری به این ریزه کاریها وابسته است. 

در جنبه مهرو کین 
مادر فرزندش را دوست دارد، ولی این دوستی ومحبت نباید زمینه ای شود که کودک مادرش را بزند ویا به او جرات پیدا کند. چه زشت است که کودکی مادرش را کتک بزند ومادر تحمل نماید وچه بدتر که مادر کودکش را شدیدا کتک بزند و لحظه ای بعد نازش را بکشد و او را لوس بار آورد. به کودک حتی نباید اجازه داد که دست تعرض ولو به شوخی به سوی مادر دراز کند، اگر چنین کرد نباید آن را سرسری تلقی نمود. مادر نباید تسلیم نظرات کودک شود و با تجاوز و تجاسر او زندگی سر کند وآن را تحمل نماید. 

نه محبت زیاد برای کودک درست است ونه پی در پی به او غرزدن وشدیدا تحت کنترل داشتن. مادر نباید از یک سو بی جهت به کودک مهر بورزد و از سوی دیگر به خاطر مساله کوچکی تنبیهش کند. نه ابراز علاقه بیجا درست است ونه قول دادن قول ووعده های رشوه ای . 

در بازی 
گاهی مادر در بازی کودک شرکت می کند و این کار خوب ومناسب است، اما بازی به خاطر کودک باید باشد نه به خاطر خود. یعنی روح بازی نباید بر مادر غلبه کند و او را از انجام رهبری در بازی کودک باز دارد. اشتباه برخی از مادران این است که کودک را به خود وا می گذارند و در بازی او شرکت نمی کنند ویا گاهی آنچنان در بازی کودکانه شرکت می کنند که مجالی برای عرض اندام کودک باقی نمی ماند. 

در جنبه اخلاقی شخصی 
برای مادر ضروری است که در جنبه اخلاقی دارای ثبات باشد. وضع خود را مشخص کند تا طفل بداند که در برابر او چه رفتاری باید داشته باشد. این غلط است که مادر گاهی چون آتش سوزان و زمانی چون یخ سرد ومنجمد باشد. نه تسلیم بی حساب شدن در برابر کودک درست است و نه پرخاشگری و مقاومت بی اندازه، نه مصلحت است که دائما کودک را از خود بترساند وبرنجاند ونه صحیح است که با دادن وعده هایی پوچ او را به خود جلب کند. در جنبه اخلاق اجتماعی نه به خود بالیدن وخانواده خود را برترین شمردن درست است و نه خود را حقیرترین و پست ترین شمردن. 



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات