وقتی به یک شاخة گل، مدتی آب ندهند، کم کم پژمرده می شود و می پوسد و با ریختن گلبرگ هایش، می میرد؛
وقتی یک شمع، می سوزد و ذوب می شود، خاموش می گردد و می میرد؛ وقتی به یک کبوتر، تیر می خورد و زخمی می شود، آن قدر خون از بدنش می رود که سرانجام می میرد؛
وقتی یک انسان، به بیماری سختی گرفتار می شود و تلاش پزشکان برای معالجة او به نتیجه نمی رسد، پس از مدتی می میرد.
با دقت دراین مثال ها، خیلی خوب فهمیدی که علت مرگ و نابودی، پژمردگی، پوسیدگی، ساییدگی، بیماری و آسیب دیدگی است؛ اما هیچ یک از این ها دربارة خدا معنا ندارد تا بگوییم او هم خواهد مرد.
خدا مثل یک شاخه گل نیست که نیازمند آب باشد و از بی آبی بمیرد؛
خدا مثل شمع نیست که آهسته آهسته از وجودش کم شود و سرانجام تمام شود؛
خدا مثل کبوتر نیست که آسیب ببیند و بمیرد؛
و بالاخره مثل انسان هم نیست که بیمار گردد و به خاطر بیماری، گرفتار مرگ شود.
خدا، موجودی بی نیاز، قوی، پاربرجا و آسیب ناپذیر است؛ به همین خاطر، هیچ وقت نخواهد مُرد. قرآن کریم دربارة خدا می گوید : «زنده ای که هرگز نمی میرد.»
خواجوی کرمانی و نظامی – از شاعران بزرگ کشورمان – نیز خدا را «زنده ای که نمیمیرد» معرفی کرده اند. خواجوی کرمانی دربارة خدا گفته است : «کسی کو نمرد و نمیرد، خداست» و نظامی هم این طور گفته است : «آن که نمُرده است و نمیرد تویی.»
خدا پایدارتر از آن است که حوادث روزگار به او آسیبی برساند و او قوی تر از آن است که مرگ بر او پیروز شود. جهان، به قدرت خدا پا بر جاست و او هرگز نمی میرد.
برداشتی از سخنان استاد حیدری ابهری
|
م.سلطانی 1394/01/17 - 07:30 |
آیه قرآن هم در این مورد بگین
|