تقویت نیروی ایمان و باورهای مذهبی کودکان تأثیر به سزائی درجلوگیری از خطاها و لغزشهای آنان دارد. این سخن حقیقتی انکارناپذیر است و در میان خانواده ها از دیرباز امری مسلّم و پذیرفته شده می باشد. تاریخ و تجربه نشان داده است افرادی که از اعتقادات عمیق مذهبی برخوردار بوده اند و به اصول و ارزشهای آن پایبندی خود را نشان داده اند معمولاً افرادی صالح و به دور از خطاها و مفاسد اجتماعی و انحرافات اخلاقی هستند. آنانکه به آیات قرآن، ایمان عمیق دارند و خود را در حضور خداوند عالمیان حس می کنند و به پیامهای آسمانی آن گوش دل می سپارند کمتر در معرض آلودگی ها و اشتباهات هستند.
اگر تربیت مذهبی اندیشه ای درست استوار باشد موجب رشد و پیشرفت می شود ، فرد را از سقوط می رهاند ، برای زحمات کودک پاداشی از درون تهیه می شود ، آلودگی ها در او روی به کاهش می گذارد ، اضطراب و وسوسه ها که مخصوصاً در سنین نوجوانی و جوانی عارض فرد می شود،از میان می رود و آرامش نسبی برای او حاصل می آید .
مذهب عامل انس و الفت است ، زمینه را برای انسان دوستی ، همدردی و استحکام بخشیدن به روابط فراهم می آورد. کودکان را از همان آغاز تحت ضابطه ای قرار می دهد که در آن نسبت به دیگران با دید عواطف انسانی بنگرند.
به همین جهت امام صادق(علیه السلام) فرمود: «بادروا احداثکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه؛ نوجوانان خود را با احادیث و معارف ما آشنا کنید قبل از اینکه گروههای منحرف بر شما پیشی گیرند (و آنان را به انحراف بکشانند.)
امام مجتبی(علیه السلام) نیزدر مورد تأثیر آیات قرآن فرمود: در این قرآن چراغ های هدایت و شفای سینه هاست برای هر عارف صاحب بصیرتی شایسته است که درپرتو نور آن به قلب خویش جلا دهد و هر نکته سنجی را رواست که دل خویش را به توسط قرآن مهار کند و تفکر درآن حیات بخش قلب هاست و کسانی که به دنبال آن می روند، مانند کسانی هستند که درتاریکی ها به سراغ نور می روند.
اساساً ایمان مذهبی و علاقه به اعتقادات دینی و فطرت انسانها نهفته است والدین و مربیان می توانندبا پرورش آن و جهت دادن به فطریات فرزندان در شکوفائی این حس درونی آنان را یاری کرده و کودک را درمسیر تربیت سالم قرار دهند.
یکی از بهترین راه های تقویت ایمان مذهبی، ایجاد جوی مذهبی و فضائی جّذاب درمحیط زندگی و کودک و نوجوان می باشد. ومسجد به عنوان مهمترین پایگاه برای جذب کودکان نقش بسزایی در تقویت ایمان و روح معنوی فرزندان ایفا می کند، البته به این شرط که محیط مسجد نیز برای کودک جذاب و بانشاط باشد.
در این راستا برگزاری مراسم جشن و سرور و بخصوص صحنه هایی از شرکت کودکان به همراه والدین در مساجد می تواند کودک را تشویق به شرکت در مسجد و حضور در مراسم نماز جماعت و دیگر برنامه های مسجد کند.
بچه ها دوست دارند در محافل مذهبی رشد یابند،در بین جمع باشندواعمال و رفتار گروهی را در مذهب ببینند . سرودهای دسته جمعی ، شعرها ، دعاها ، آوازها ، مرثیه خواندن های جمعی ، نماز جماعت و دیگر اموری از این قبیل برای طفل بسیار لذتبخش است. وانجام این امور در تقویت حس اجتماعی کودک جهت حضور در مساجد تأثیر گذاراست.
شک نیست که این آمد و شدها و این مشارکت ها برای کودکان خوب و ارزنده است ولی بدان شرط که اولاً مسائلی در حدود درک و لمس کودک در آن باشد ، ثانیاً طفل در آن خسته و وامانده نشود که کارش در فرجام به سرخوردگی برسد و ثالثاً پس از پایان مراسم لذتی مادی یا معنوی ، چون غذا و شربتی ، یا تشویق و تأییدی برای طفل حاصل آید.
معمولا فرزندان خردسال درمحیطهایی که بزرگسالان بطور رسمی و جدی مشغول به فعالیتی هستند و آنها - خردسالان - نیز به سر و صدا نکردن سفارش می شوند بی حوصله شده و تحمل آن محیط را ندارند و اینیک حس طبیعی است، یکی از محیطها و فضاهایی که چنین شرایطی بر آن حاکم است مساجدهستند ، از طرفی هم والدین جهت آشنا نمودن فرزندان با محیطهای مذهبی مایلندکودکانشان را با مسجد مانوس نمایند لذا باید با توجه به سن کودک تدابیری اتخاذ نمودکه هر دو هدف محقق گردد .
کودکان را می شود با انواع راههایی که مورد رغبتشان است درمسجد مشغول کرد:
بنظر می رسد اگر هر یک از والدین با توجه به شناختی که از فرزند وعلاقمندیهای او دارد روشی برای حضور علاقمندانه فرزندش در طی زمان انجام فریضه نمازجماعت ، اتخاذ نماید و قدری هم فضای مسجد وقانون سکوت یا کم صدا بودن بهنگام نمازرا برای فرزندش ازقبل توضیح دهد، مشکل جدی پیش نخواهد آمد و هر کودکی بهنگام نماز، مشغول بکار خود است .
1) مثلا کودکی که به نقاشی علاقمند است مادر یا پدرش می تواند یک دفتر ویک مداد به همراه خود داشته باشند و در موقع نماز از او بخواهد که تا اتمام نماز یک نقاشی بکشد حال یا از صحنه نماز گزاران و مسجد و جانماز و فضای مسجد و یا هر چیزدیگری که کودک مایل است .
2) برخی کودکان به خوراکی علاقمندند که از این راه هم میشود آنان را در محیط مسجد مشغول نگاه داشت
3) یا از آنها خواست که در همراهی بانمازگزاران تسبیحی به دست گرفته و هر ذکری که برایشان مقدور و آسان است را آهسته تکرار کنند.
4) یکی دیگر از راههای آرام نمودنکودکانی که شیطنت میکنند استفاده از وعده و وعید است که البته نه وعده باید حکم وظیفه را بخود بگیرد و بصورت مشروط در آید و نه وعید ، او را از محیط مسجد زده وبیزار نماید بهر حال مدیریت در تربیت کودک در همه حال باید لحاظ گردد .
شخصیت دادن به کودکان و برخوردمحبت آمیز و محترمانه و صبورانه بهتر از تذکرات تند و اهانت بار و بی حوصلگی های مفرط در برخورد با کودکان معصوم و بی تجربه ای است که مانند ما به بلوغ عقلی واجتماعی نرسیده اند.
بد نیست بزرگترها هم جهت مشارکت در آشنایی کودکان و انسآنها با محیطهای مذهبی ، قدری سعه صدر بخرج دهند و از حرکات و شیطنتهای قابل اغماض کودکان ، چشم پوشی کنند و بر آنها سخت نگیرند زیرا این مساله - سخت نگرفتن برکودکان - یکی از حقوق خردسالان بر بزرگتر هاست .
اگر مسئولین و متولیان مساجد قدری لطافت و سلیقه ی تربیتی بخرج دهند هم می توانند شیطنت کودکان را در چنین محیطهایی با ابزاری بسیار بسیار ابتدایی کنترل نمایند بنحوی که هم این مشکل مرتفع گردد ، هم کودک از مسجد زده نشود و هم بهشرکت در چنین محافلی علاقمند گردد مثل واگذار نمودن برخی امور آسان - مثل توزیع کتب دعا یا قران یا پذیرایی های ساده و ... - و محول نمودن مسئولیتهای سبک به انان که قطعا موجب کنترل حس شیطنت کودکانه شان می شود .