1) وجود اختلا ف و درگیری در زندگی خانوادگی
کودکی که در محیط خانواده احساس امنیت و آرامش نداشته و فضای پرتنش و پردرگیری باعث عدم تعادل روحی و جسمی وی شده، به خاطر وحشت از دست دادن محبت پدر و مادر و احتمالا جدایی آنها دچار اضطراب می شود.
2) انتقاد دائم، بازخواست و سرزنش کودک
کودک و دانش آموزی که زیر ذره بین پدر و مادر و اطرافیان باشد و رفتار و نمراتش موردنظر بوده و مدام بازخواست می شود، در صورتی که قصور و کوتاهی داشته باشد مورد سرزنش قرار می گیرد و ترس از عدم موفقیت سبب اضطراب می شود.
3) مقررات دست و پاگیر در خانواده
چنانچه امر و نهی مکرر و عدم استقلا ل در انجام کارها و حتی انتخاب نوع لباس، در خانه وجود داشته باشد، کودک کم کم اعتماد به نفس لا زم را از دست می دهد و به مرور زمان مانند یک ماشین منتظر گرفتن برنامه می ماند. در انجام کارهایش دچار وسواس و دلشوره می شود و بدون کمک دیگران قادر به انجام کارهایش نخواهد بود و این امر سبب افسردگی و گوشه گیری و اضطراب وی می شود.
4) داشتن ظاهری نامتعادل و غیرمعمول
کودکی که چهره نامناسب یا اندامی نامتعادل دارد، از اینکه در جمع دیگران باشد احساس حقارت می کند. این کودک از تمسخر دیگران می گریزد و از چیز مبهمی رنج می برد و به دلیل عدم تعادل جسمی، فراری، گوشه گیر و مضطرب می شود.
5) بیماری های پی درپی کودک
کودکی که مرتبا بیمار است، ضعیف بوده و زود خسته می شود. نمی تواند فعالیت هایش را خوب انجام دهد و اعتماد به نفس ندارد و ترس از عقب ماندن از دیگران و عدم توجه سایرین به او سبب نگرانی و اضطرابش می گردد.