top
دنیای عجایب و اسرار کودکان و شناخت خدا

دنیای عجایب و اسرار کودکان و شناخت خدا

کارگروه تربیتی پرتال جامع و تخصصی کودک: برای اینکه کودکان درک صحیحی از خدا داشته باشند، لازم است به آن‌ها اجازه دهید آزادانه دربارۀ خدا گفت‌وگو کنند؛ زیرا بهترین راه ارتقای معنویت در کودکان، راحت و آشکار حرف‌زدن از خداست

دنیای عجایب و اسرار کودکان و شناخت خدا

دنیای عجایب و اسرار کودکان و شناخت خدا

 

از راه‌های گوناگون می‌توان کودکان را با خداوند آشنا و مأنوس کرد:

1. برای اینکه کودکان درک صحیحی از خدا داشته باشند، لازم است به آن‌ها اجازه دهید آزادانه دربارۀ خدا گفت‌وگو کنند؛ زیرا بهترین راه ارتقای معنویت در کودکان، راحت و آشکار حرف‌زدن از خداست. اصل علمی‌ای که اکثر روان‌شناسان آن را تأیید می‌کنند، این است که بگذارید بچه‌ها خود گفت‌وگو را هدایت کنند و عقایدشان را بگویند و بعد با سؤال‌کردن از دیدگاه‌های شما، موضوع را پیگیری کنند (رجبی، 1385: 54).

 

2. کودکان الفتی شیرین و باورنکردنی با داستان دارند. برخی از مشکلات بزرگ رفتاری کودکان را می‌توان با طرح داستان‌ تغییر داد یا آمادگی ذهنی تغییر را در آن‌ها به وجود آورد. در معرفی خدا به کودکان نیز، زمینۀ استفاده از این روش بسیار مهیاست.

 

3. کودک وقتی بداند که خداوند به او علاقه دارد و هدایای فراوانی از سوی خداوند، مانند پدر و مادر مهربان، دوستان خوب، بدن سالم و بانشاط و خوراکی‌های لذید و...، به او داده شده است، ارتباط بهتری با او برقرار می‌کند و زمینۀ اولیۀ شناخت بهتر خداوند در او شکل می‌گیرد. ضروری است که این تصور در ذهن کودک استقرار یابد که خدا او را دوست دارد و می‌خواهد او فردی شایسته و خوشبخت شود. او دوست‌داشتنی، مهربان و صمیمی‌تر از پدر و مادر است.

 

4. اگر کودکی والدین خود را معتمد، مهربان و در دسترس بداند، احتمالاً خدا را نیز دارای چنین صفاتی تصور خواهد کرد. والدین در نحوۀ درک فرزندشان از خدا بیشترین تأثیر را دارند. روابط تنگاتنگ و روزمرۀ کودکان با والدین، تأثیر بسیاری در نحوۀ درک آن‌ها از خداوند دارد. عکس این رابطه نیز وجود دارد.

 

و... (تهامی، 1391).

 

برای استفاده از این روش‌ها باید به دیدگاه کودکان دربارۀ خداوند در هر دوره از مراحل رشد فیزیکی آن‌ها توجه کرد.

1. 3 تا 5 سال: در فاصلۀ سنی 3 تا 5 سال، کودکان خدا را غالباً موجودی چون رهبری روحانی می‌دانند. چنین برداشتی به این پرسش‌ها می‌انجامد: «آیا خدا می‌خوابد؟ خدا کجا زندگی می‌کند؟ غذای او چیست؟» برای فیصله‌دادن این موضوع و ارضای حس کنجکاوی و تخیل کودک، جوابی صادقانه به او بدهید؛ مثلاً بگویید: «نمی‌دانم.» به یاد داشته باشید، کودک در سنی نیست که بتواند چیزی بیش از این پاسخ اجمالی، درک کند؛ اما اگر در پاسخ به او بگویید: «خدا چیزی نمی‌خورد و جا و مکانی ندارد، نه‌تنها قانع نمی‌شود؛ بلکه دچار سردرگمی بیشتری می‌شود.»

2. 6 تا 10 سال: کودکانی که تازه به مدرسه می‌روند، برای محک‌زدن نظریه‌های دیگر، شروع به پرسش‌های منطقی دربارۀ خدا می‌کنند. «آیا خدا باعث مرگ می‌شود؟ آیا هر کاری انجام بدهم، خدا می‌فهمد؟» مهم آن است که والدین ضمن پاسخ‌دادن به این سؤالات، به کودک کمک کنند به خدا اعتقاد صحیحی پیدا کند. برای برقراری ارتباط شخصی بین بچه‌های دبستانی و خدا، خواندن داستان‌های مذهبی برای آن‌ها مؤثر است. آن‌ها می‌توانند اساس این داستان‌ها را در زندگی روزمرۀ خود به کار گیرند؛ خصوصاً اگر آن‌ها را به گفت‌وگو و طرح سؤال ترغیب کنید (رجبی، 1385: 54).

یاددادن خداپرستی به بچه‌ها، مثل یاددادن دوچرخه‌سواریست. شما ابتدا دوچرخه را راه می‌اندازید، بعد وقتی بچه می‌خواهد پا بزند، او را روی دوچرخه نگه می‌دارید. درنهایت، خود اوست که باید دوچرخه‌سواری کند. بهترین کار شما این است که از سنین پایین شروع کنید. اعتقادات خود را برای او بگویید، برای او مثال بیاورید و ایمان خود را در اختیار نیاز کودک به شناخت و درک خدا قرار دهید. به‌این‌ترتیب، نیروی معنوی و اخلاقی قدرتمندی به آن‌ها می‌دهید که عمری دوام خواهد آورد



مرتبه
مرتبه
نظر و تجربه خود را برای دیگران ثبت کنید

تبلیغات ویژه

تجربه مادرانه
شما میتوانید در مورد موضوع زیر بحث و تبادل نظر کنید و در قسمت نظرات تجربه خود را با مادران در میان بگذارید :
موضوع انتخاب شده :
جدا کردن اتاق فرزندان
تجربه خودرا بنویسید
تبلیغات